سید احسان راستگو سوق
روح چیزی است شبیه جسم اما نه از نوع جسم که اثرات بارهای منفی و مثبت انرژی در آن سبب اثراتی در جسم می شود که ما آن را فکر و تعقل و می نامیم این مقاله به بررسی این مساله و مطلب مهمی درباره تٔثیرات دیگران بر یکدیگر می پردازد.
روح از جمله اسرار بشری است که هنوز تا هنوز با وجود پیشرفت فوق الاده ی علم، چیز زیادی از آن نمی دانیم. عده ای روح را انرژی پایان ناپذیری می دانند که در حال حاضر جسم وابسطه به آن است و بدون آن معنی و مفهومی ندارد. اما انرژی پایان پذیر است بر این اساس روح نمی تواند انرژی باشد چرا که در این صورت روح فناپذیر می شود. در این مقاله، هر چند که بنده هم عاجز از چیستی روح هستم، اما نکته ای را درباره ی روح بیان می کنم که نشان می دهد روح قالبی مثل جسم است و نه از نوع جسم، که می تواند انرژی را دریافت، بروز و تجزیه و تحلیل کند و در جسم اثر گذاری نماید.
برای فهمیدن مطلب، مثالی را بیان می کنم که اصل نظریه همجوشی روح است :
تا حالا با این مسأله مواجه شدید که با شخصی گفتگو کنید و از گفتگوی او انرژی بگیرید؟
تا حالا شده که با شخصی مواجه بشوید که در شما شور و شعف زیادی فوران کند؟
تا حالا با شخصی روبه رو شدید که احساس کنید علم شما خود به خود افزوده شده است؟
ادامه مطلب ...بنام خدا
روحی در قبرستان
فرامرز ملاحسین تهرانی
در کلیپی که چندی پیش دیدم ادعا شده بود که روحی در قبرستان است و دوربین توانسته بود آن را ضبط کند. البته رفت و آمد ارواح نه تنها در قبرستانها بلکه در همه جای این دنیا امری عادی و طبیعی است و اینکه روحی در یک قبرستان قدیمی باشد، امری غیرمنتظره نیست. اما معمولا ارواح کمتر به قبرستان می روند زیرا آنجا چیزی جز خاک و جنازه های پوسیده شده نیست. مگر ارواحی که به تازگی از دنیا رفته اند که به واسطه دلبستگی و علاقه ای که به جسم فیزیکی خود داشته اند و اینکه به واسطه عدم آگاهی و باور اینکه آنها دیگر مرده اند، تا مدتی به جسم بی جان خویش سر می زنند و در تلاشی نافرجام چندین بار در این جسم حلول می کنند اما از آنجا که ریسمانهای نقره ای رابط بین روح و جسم برای همیشه قطع شده است، قادر نخواهند بود آن جسم مرده را دوباره حیات بخشیده و از خاک بیرون بکشند.
ادامه مطلب ...
بنام خدا
علائم مرگ
فرامرز ملاحسین تهرانی
انشاالله که همیشه سالم و سرزنده باشید و هیچگاه شاهد از دست دادن عزیزان و دوستانتان نباشید اما خب اینها همه تعارفات و آرزوهایی است که تا ابد پابرجا نخواهد ماند و بالاخره این شتر درب خانه همه خواهد خوابید. اکثر ما و بهتر است بگوییم که همه ما شاهد از دست دادن دوستان و آشنایان و همسایگان و عزیزانمان بوده ایم و این واقعه دردناک برای همه مردم روی کره زمین بارها و بارها قابل لمس و تجربه بوده و خواهد بود. مرگ پله ای است به سوی جهان ابدیت و دنیای غیب. چه معلوم، شاید این واقعه آنقدرها هم که همگان اعتقاد دارند نه تنها دردناک نباشد بلکه بسیار فرح بخش و زیبا هم باشد که حتما هم اینگونه است، اما اکثر مردم از این اتفاق مبارک و فرخنده واهمه و ترس دارند و به آن با دیده واقعه ای دردناک و پر از رمز و راز می نگرند.
بارها و بارها شنیده ایم که شخصی که ساعتها مرده ناگهان زنده شده و دوباره به زندگی دنیایی خویش حتی تا سالها ادامه داده است. زنده شدن مردگان شاید برای خیلی ها امری تعجب برانگیز باشد و می توان ادعا نمود تاکنون دنیای علم پزشکی را در مقابل سوالی بدون جواب قرار داده است. بسیاری از کسانی که از مرگ بازگشته اند ادعا می کنند که اصلا میل نداشته اند که به زندگی دنیایی اشان بازگردند زیرا پس از ترک جسم وارد دنیایی نورانی و لطیف و پر از امواج مثبت و شادی آفرین گشته اند و هنگامی که دوباره به جسم شان وصل شده اند باز دوباره همان دردهای بدنی و جسمانی به سرغشان آمده است و گویی که از محیطی پر از نور و روشنایی و سلامت به قفسی تنگ و تاریک و دلگیر بازگشته اند.
ادامه مطلب ...
بنام خدا
لحظه جدایی روح از بدن
در یکی از سایتها یک ویدیوی کوتاهی است که به گفته مجری جوان آن، روح یک انسان در حال خارج شدن از بدنش در زمان احتضار میباشد. به نظر ما دیدن این ویدیو برای علاقمندان به علوم روحی خالی از لطف نیست.
- - - - -
بنام خدا
چیستی جن و روح
منبع: .islamquest.net
اطلاعات ما از جن بسیار ناچیز است اما از روایات می توان استفاده کرد که جنیان همانند انسان ها تکلیف و مسئولیت داشته و دارای عقاید مختلفی هستند، بعضی مطیع و بعضی دیگر سرکش اند. اگر چه جن از نظر قدرت فکرى ضعیف است اما داراى قدرت قابل ملاحظه ای است که مىتواند با سرعت زیاد کارهاى خارق العاده انجام دهد.
همچنین حقیقت و نحوه فعالیت روح یکی از پیچیده ترین مسائلی است که تا کنون دانش بشری قادر به درک آن نبوده است. طبق آیات و روایات روح بر خلاف جسم و بدن، موجودی است مجرد و از خواص ماده به دور است .به همین دلیل می تواند پس از مرگ از مسائل دنیا آگاهی پیدا کند.
گرچه فی الجمله مورد پذیرش است که جن از توانایی آزار انسان برخوردار است اما باید توجه داشت که اولا: آن ها در نوع خود شرور و صالح دارند لذا این تصویری که در بین عوام است و جن را موجودی صرفا موذی و پرآزار، کینه توز و بد رفتار فرض می کنند، خرافات است و با عقل و منطق سازگار نیست. و ثانیا برای انسان این امکان وجود دارد که از آزار آنان در امان بماند.
همچنین نظریه اذیت و آزار ارواح خبیثه و سرگردان و دخالت آنها در تدبیر امور عالم، فرضیه ای پوچ و تو خالی و عاری از ادله عقلی، تجربی و نقلی است.
بنام خدا
روح از دیدگاه انسانهای اولیه
منبع: .semankafinet.ir
روح از دیدگاه انسان های اولیه
1- انسان از همان مراحل بدویت متوجه شد که گردا شده و نگهدارنده ی بدن چیزی است غیر مادی و از همان جا بود که برای آن تعبیرات و تشبیهاتی آورد.
2- به این کشف قانع نشد و به هر نسبت که در فکرش پیشرفت حاصل آمد و فهمیده تر و متفکرتر شد به یک مسئله دیگر اندیشید و آن اینکه گرداننده بدن هر اسمی که داشته باشد و هر مشخصاتی که دارا باشد، ابدی است و این فکر به طور خیلی ساده در ذهنش حلول کرد و بیدار شد. اما طول این مسأله فکر انسان به خاطر خوابها و رویاهایی بود که می دید و در بیداری آنها را نمی دید و این امر آدمی را به اندیشه فرو می برد که علت و منشأ چنین امری را دریابد. گاهی به خاطرش می رسید که این خواب و عوالم آن، مربوط به روح است که در جسدش دمیده و مستقل از بدن است. بر اثر این طرز فکر، بین جدا شدن روح از جسم در دو حالت مقارنه و پیوستگی می دید، ژیکی خواب و دیگری مرگ. به عبارت دیگر بر او ثابت می شد که روح بدن مرده را ترک می کند. همان طور که از بدن شخص در حالت خواب به بدن بازمی گردد. ولی پس از مرگ بازگشتی نیست. از همین جا انسان ابتدایی با عقل و خردی که خداوند به او داده بود، کم کم به یک مسأله پی برد و آن عبارت بود از: بقای روح؛ با پی بردن انسان به بقای روح متوجه شدند که بین روح و جسم هر کسی حتی پس از مرگ او رابطه ای است و ارواح در همان حفره ای که اموات به خاک سپرده شدند در کنار اجساد به سر می برند و حتی عقیده پیدا کردند که گاهی روح هر کسی به محل هایی مانند خانه او رفت و آمد می کند و از این رو بستگان هر کس بعد از مرگ او وظیفه داشتند در خانه را تا مدتی بعد از مردنش بار بگذارند که مانع ورود روح به خانه اش نشوند. بدین طریق بود که انسان های اولیه نه تنها برار هر موجود زنده ای روح می شناختند و کارشان به عبادت روح رسیده بود، بلکه کم کم معتقد شدند که در دنیا هر چیزی که حرکت می کند و جنبشی دارد، دارای روح است و نیز عامل حرکت اشیاء بیجان روح می باشد. مثلا می گفتند درخت ها بعد از خشک شدن، باز سبز می شوند و این دلیل برداشتن روح است. حتی حرکاتی که ب برگها و شاخه ها به هر علتی وارد می شود. اگرچه از راه باد می باشد باز علتش روح است. رودخانه ها که بین صخره ها به حرکت می آیند.
ادامه مطلب ...
بنام خدا
روح چیست؟
منبع: bankmaghale.ir
شناخت روح در زمان حیات و ایمان و اعتقاد به استقرار وجود آن پس از مرگ، هر فردی را قادر میسازد که نه تنها به زندگانی خود در رابطه با مرگ، مفهوم و معنایی روحانی و آرامبخش و شرقآوری را ببخشد بلکه باعث میشود تا در فرصت حیات مادی، جهانی روشن و پاک و بیآلایش و منطبق با واقعیات حیات انسانی برای خود انتخاب نماید. و در زندگی، حقایق و درستی و صداقت را مبنای عمل و ادامه عمر خود قرار دهد.
آنها که در طول حیات خود، بر اثر تجربه و ممارست و تعمق خالصانه و مطالعات فراوان، به بقای روح معتقدشدهاند، کوشیدهاند تا در تزکیه روانی، کنترل اعمال نفسانی، بیتوجهی به مادیات در زمان حیات و گرایش به جنبههای معنوی زندگی، سرمشق خوبی برای خانواده و اطرافیان خویش و همچنین جوامع بشری باشند. چنین افرادی هرگز از ناملایمات زندگی وحشت ندارند و درصدد انتقامجویی، کینهتوزی، بخل و حسد، دروغگویی و تضییع حق دیگران برنخواهد آمد و نیز در اصل، توجه چندانی به تجملات و زرق و برق زندگی از خود نشان نمیدهند و با زندگی و مشکلات آن برخورد ملایم و مسالمتآمیزی دارند و معمولاً زندگی خود را در آسایش خیال و آرامشخاطر میگذرانند و موجب امنیت خاطر و ثبات روحی اطرافیان خود خواهند شد.
ادامه مطلب ...
بنام خدا
بادکنک ذهنی
فرامرز ملاحسین تهرانی
زیاد شنیده ایم که فلان عالم بزرگوار و یا شخصی که تخصص در زمینه علوم غریبه دارد، قادر است روح خود را از جسم جدا ساخته و به نوعی به این عمل وی مردم عوام مرگ اختیاری می گویند. خب این عمل را هرچه نام می گذارند تفاوتی در اصل عمل نمی کند و ما به آن برونفکنی روحی می گوییم. منظور از برونفکنی روحی این است که شخص با تمرکز و اراده و اختیار جسم خویش را به خواب برده و درا ین لحظه با آگاهی تمام شاهد خروج روح از تن باشد و سپس به هرکجا که مایل باشد به سیر و سفر بپردازد.
ادامه مطلب ...بنام خدا
سفر روح
فرامرز ملاحسین تهرانی
شب ها قبل از آنکه به رختخوابم بروم خیلی شوق دارم که بدانم پس از آنکه به خواب رفتم، به کدامیک از طبقات عالم رویا سفر خواهم کرد. به کجا خواهم رفت و از کدامیک از جهانهای روحی قرار است بازدید کنم. اما از سوی دیگر دلواپسم که نکند آنچه را که می بینم نتوانم بعد از برخاستن به یادآورم و همه را فراموش کنم.
همه ما بیشتر وقایعی که در رویاهایمان تجربه می کنیم را پس از بیداری فراموش کرده و یا فقط بخش کوچکی از آن را به یاد می آوریم. تمام سعی و تلاش یک پژوهنده و جستجوگر در وادی عالم روح، این است که ازطریق رویاهایش به عالم غیب سفر کرده و از این رهگذر به تجربیات معنوی خویش بیافزاید.
روح ذاتا و به خودی خود، هیچ سنخیتی با جسم فیزیکی که در آن محبوس گشته است ندارد. بهتر است اینطور بگوییم که وسعت آگاهی و توانایی های روح بشر خیلی معظم تر و والاتر از آن است که حتی برای ثانیه ای در قغس تن زندانی گردد، بنابراین روح و تن پوش در هر زمانی مترصد فرصت هستند تا از این قفس مادی بگریزند و خلاصی یابند. درواقع آنچه که روح را پایبند جسم نموده، تقدیر و حکمت الهی است که روح را به اجبار در مامن جسم نشانده و تا زمان انتقال به جهانی دیگر، روح موظف است به این تقدیر گردن نهد.
اما همانگونه که جسم برای ادامه حیات به خوراک و آب و هوا نیازمند است، روح نیز برای ادامه بقا محتاج کسب انرژی از عالم غیب است و این فرصت زمانی دست می دهد که روح در هنگامی که جسم در خواب و یا حالتی مثل خلسه و بی خبری است، از آن فاصله گرفته و موقتا از آن جدا گردد. درست مثل زمان مرگ با این تفاوت که پس از وقوع مرگ، روح برای همیشه ارتباطش را با جسم قطع می نماید، اما پس از خاتمه خواب و بیدار شدن، روح مجددا به جسم بازمی گردد. اینک کمی بیشتر به جزییات بپردازیم.
ادامه مطلب ...
برای روشن شدن مطلب، در این مقاله به دو بحث به صورت خلاصه پرداخته می شود:
1. معنی روح و کاربردهای آن در قرآن
2. معنی «از امر خدا بودن روح»
الف) معنی روح و کاربرد های آن در قرآن: روح از نظر لغت به معنی «نفس» و «دویدن» است بعضی تصریح کردهاند، که روح و ریح (باد) از یک معنی گرفته شده است،[1] و اگر روح انسانی که گوهر مستقل مجرّدی است به این نام نامیده شده بدان جهت است که از نظر تحرک و حیاتآفرینی، و ناپیدا بودن همچون نفس و باد است امّا موارد استعمال آن در قرآن متعدد است که به برخی از آنها اشاره میشود: