بنام خدا
هم صحبتی با ارواح
فرامرز ملاحسین تهرانی
برای ارتباط برقرار کردن با ارواح مخصوصا ارواح بستگان که به تازگی و یا در زمانهای گذشته از دنیا رفته اند، هیچ نیازی به مقدمه چینی و کسب علوم گوناگون و پیمودن راههای صعب العبور و فراگیری رمز و رازها و فنون عجیب و غریب نیست، همین قدر که به یاد آنان باشیم و ازطریق ذهنی با آنها ارتباط برقرار کرده و با آنها سخن بگوییم، ارواح درگذشتگان متوجه این موضوع خواهند شد. اگر مثلا گفته می شود که برای ارتباط باارواح و دنیای غیب می بایست تحت تعلیم و آموزش در نزد یک روح شناس باشیم، به این علت است که مبادا در دام ارواح شرور و جلف و نادان افتاده و به وسیله آنان خدای ناکرده اغفال گردیم. درواقع مبحث روح شناسی یک علم تخصصی در این حوزه است و خیلی بهتر است که با کسب آگاهی و آموزش در این حوزه اقدام به ارتباط با ارواح بنماییم. ولی در حالتی عادی و غیرحرفه ای خیلی راحت و آسوده میتوانیم در محیطی خلوت نشسته و با ارواح درگذشتگانمان صحبت نموده و از آنها بخواهیم که در آن لحظه و یا هنگام خواب و رویا به نزد شما بیایند و از احوالات خود در جهان غیب شما را باخبر سازند.
در یکی از جلسات ارتباط با ارواح، یکی از خانمهای حاضر درجلسه از اینکه در گذشته موجب ناراحتی دختر عموی مرحومش شده و ایشان را بخاطر موضوعی دلشکسته کرده بود، در دل غمی سنگین داشت و من به او گفتم که ناراحت نباش و با اینکه ایشان سالها پیش فوت شده اما هنوز هم می توانی با او صحبت کنی و از او دلجویی و عذرخواهی نمایی.
طبق روال گذشته در پایان همین جلسه به وسیله «گردونه دوار» اقدام به ارتباط با ارواح نمودیم و خیلی جالب است که بگویم اولین روحی که اعلام حضورکرد، دخترعموی همین خانم بود و در پیامی که به ما داد گفت که از مکنونات قلبی دخترعمویش باخبر است و به او بگویید که ناراحت نباشد و من از او هیچگونه ناراحتی ندارم و حتی بسیار او را همچون زمانی که در حیات بودم، دوست میدارم. با شنیدن این پیام، آن خانم بسیار خوشحال شد و اشک شادی از چشمانش سرازیر گشت.
منظور از روایت این خاطره آن بود که ارواح به محض اینکه ما و شما به آنها فکر کرده و بطور ذهنی با آنان درددل نماییم، متوجه این موضوع شده و حتی از دنیای نورانی که در آن به سر می برند در کنار ما حاضر می شوند و سعی در هم صحبتی با ما را دارند، اما در اکثر مواقع انسان متوجه حضور آنان نمی گردد. به قول مولانا:
گریه از هجران بود یا از فراق
با عزیزانم وصال است و عناق
خلق اندر خواب می بینندشان
من به بیداری همی بینم عیان
بنام خدا
تظاهر ارواح
فرامرز ملاحسین تهرانی
تظاهر ارواح به شکل های گوناگون رخ می دهد. البته تظاهر ارواح بستگی به میزان سیالات حرکتی و تجسدی موجود در محیط دارد. هرچه این سیالات قوی تر باشد، تظاهر ارواح بهتر نمود خواهد داشت. امواج موجود در محیط با فرکانسی های گوناگونی که دارند در تطابق با امواج روحی و با شرایط و میزان توانایی های افرادی که در آن مکان هستند جمع شده و منجر به تظاهر بهتر ارواح از طرق گوناگون می گردد.
تظاهر ارواح علاوه بر میزان سیالات محیطی بستگی به میزان قدرتهای مدیومی و گیرندگی اشخاص هم دارد. تمام عوامل موجود بر قوای شنیداری، دیداری و احساسی افراد در دریافت علائم و اشارات ارواح موثر میباشد. معمولا هیچگاه به شکل صددرصد عوامل گوناگون در یک تظاهر ایده آل برای ارواح رخ نخواهد داد. به همین خاطر صداها، تصاویر، اشارات و علائم همیشه به صورت ناقص و توام با توجه زیاد و تمرکز کافی برای مدیومها میسور است. این چالش مخصوصا در تجسد ارواح بیشتر نمود پیدا می کند. به همین خاطر است که در جلسات تجسد ارواح که عالی ترین نوع ارتباط با ارواح است، ارواح به شکل نیمه تجسد یافته و بخارگونه ظاهر می شوند که بعضا دچار ترس و هراس کسانی می شوند که برای اولین بار در این جلسات حضور یافته اند.
تجسد ناقص ارواح بخاطر کمبود ماده اکتوپلاسم در محیط است. ماده ای بخار مانند که از بخش هایی از بدن مدیوم خارج گشته و ارواح حاضر در جلسات با این ماده اثیری برای خود اندام اکتوپلاسمی می سازند که معمولا به علت کافی نبودن اکتوپلاسم بخشهایی از اندام ارواح شکل می گیرد و بخش هایی هم یا وجود ندارند و یا ناقص هستند و هیبتی ترسناک به ارواح می دهد. پس اینگونه تجسدهای ناقص به علت ترساندن افراد حاضر در جلسات بوسطه ارواح نیست. حتی خود آنها نیز از این بابت ناراحت میشوند و یکی از عواملی که ارواح در نزد خویشان و نزدیکان خود اقدام به تجسد نمی کنند، نگرانی آنها از عدم شکل گیری درست و صحیح اندام آنها و درنهایت ترسیدن دیگران از آنها می باشد.
مواد اکتوپلاسمی بسیار ناپایدار نیز می باشد. به طوری که یک روح شکل گرفته از اکتوپلاسم، در کسری از ثانیه قادر است محو گردد، اما برای شکل گیری و تجسد، ارواح تقریبا می باید تا زمان جمع شدن مواد اکتوپلاسمی که از بدن مدیوم خارج می گردد صبر کرده و سپس ذره ذره به اندام خود شکل دهند. به همین خاطر در جلساتی که برای تجسد ارواح تشکیل می گردد یک اتاقک در گوشه اتاق تعبیه شده تا ارواح در آن اتاق با حداکثر مواد اکتوپلاسمی تجسد یابند و سپس از اتاق خارج شوند که معمولا باز هم به علت کمبود اکتوپلاسم ارواح مجبور می شوند با اندامی ناقص از اتاقک خارج شده و خود را به حاضران نشان دهند.
این اشکال نه تنها در تجسد که در صوت و درک الهامات و اشارات ارواح برای مدیومها رخ میدهد. اگر شرایط موجی و سیالات محیطی کافی نباشد، صدای ارواح به صورت پچ پچ و نجوا به گوش می رسد و حتما می بایست با توجه و تمرکز بسیار زیاد متوجه آن گردید و یا الهامات و اشارات آنها در میان فراوانی افکار و خیالات و امواج محیطی ازسوی اکثر مردم نادیده گرفته می شود. در این مورد در آینده بیشتر خواهیم نوشت.
بنام خدا
بادکنک ذهنی
فرامرز ملاحسین تهرانی
زیاد شنیده ایم که فلان عالم بزرگوار و یا شخصی که تخصص در زمینه علوم غریبه دارد، قادر است روح خود را از جسم جدا ساخته و به نوعی به این عمل وی مردم عوام مرگ اختیاری می گویند. خب این عمل را هرچه نام می گذارند تفاوتی در اصل عمل نمی کند و ما به آن برونفکنی روحی می گوییم. منظور از برونفکنی روحی این است که شخص با تمرکز و اراده و اختیار جسم خویش را به خواب برده و درا ین لحظه با آگاهی تمام شاهد خروج روح از تن باشد و سپس به هرکجا که مایل باشد به سیر و سفر بپردازد.
ادامه مطلب ...بنام خدا
یوگای ذهنی
فرامرز ملاحسین تهرانی
برای تمرکز و رسیدن به آرامش ذهنی و دور شدن از هیاهوی زندگی شهری برای هر انسانی انجام یک سری از تمرینات یوگای ذهنی لازم و پرفایده است. حداقل اینکه با این روش می توان موقتا به آرامش درونی دست یافت و از مضرات اغتشاشات درونی و فکری رهایی یافت. یوگای ذهنی تمرینی است که می تواند آدمی را حتی تا مرز ملاقات با نیروهای خارج از بعد مادی نائل آورد، به شرط آنکه روزانه حداقل 20 دقیقه به انجام آن در ساعات بیکاری و محیطی آرام و دنج مبادرت ورزیم.
منظور از یوگای ذهنی رسیدن به مرحله بالانس ارتعاشات درونی است تا جایی که دیگر ذهنیات نتواند به قلمرو فکر و اندیشه راه یابد و موقتا درهای ذهن پر از آشوب قفل گردد. با انجام یوگای ذهنی می توان موقتا به ذهن ثانویه ای دست یافت که خالی و عاری از هرگونه اندیشه وارداتی از دنیای پرتلاطم بیرون است. فضایی خالی از هر چیز و مملو از آن چیزهایی است که ما آرزو داریم به آن دست یابیم. دنیایی آرمانی که ما دوست داریم در آن به سر ببریم، و برای خودمان بسازیم نه دنیایی که دیگران برای ما ساخته اند و ما به شدت از آن بیزار و در عسرتیم.
ادامه مطلب ...
بنام خدا
اختلالات روانی و درمان آن
فرامرز ملاحسین تهرانی
به تازگی به یکی از بیمارستانهای تهران بخش بیماران اعصاب و روان رفته بودم. در این بخش که مخصوص نوجوانان دختر و پسر بود، بیمارانی را دیدم که هر کدامشان به نوعی بیماری و ناراحتی اعصاب و روان دچار بوده و حالات و رفتارهای تقریبا غیرعادی از آنها مشاهده می شد، که مصرف داروهای خواب آور و داروهای مختص اعصاب و روان هم آنها را تاحدودی خموده و بی قرار می ساخت. برخی از آنها مثلا زیاد حرف می زدند و یا اصلا حرف نمی زدند، برخی خیلی عادی بودند اما وقتی به حرفهایشان گوش می دادی، متوجه می شدی که حرفهایشان خارج از عرف و خارج از تناسب سن و سال آنهاست. برخی زیاد سوال می کردند و برخی هم بی قرار برای مرخص شدن بودند و والدینشان را پیوسته تهدید به اعتصاب غذا و دارو می کردند.
ادامه مطلب ...
بنام خدا
آینده نگری و پیشگویی
فرامرز ملاحسین تهرانی
یکی از تمایلات و شاید گفت آرزوهای اکثر افراد این است که قادر باشند آینده نگری کرده و از جزییات وقایعی که قرار است در زندگی آنها و یا دیگران در آینده رخ دهد باخبر گردند. این گونه تمایلات و آرزوها برخاسته از حس کنجکاوی و باخبر شدن از اتفاقاتی است که قرار است برای ما و یا سایرین بیفتد. مثلا همه ما دوست داریم که اطلاعاتی از زندگی و مخصوصا رخدادهای مهم و سرنوشت سازی که در زندگی دیگران افتاده و منجر به تغییراتی در آنها شده، بدست آوریم.
ادامه مطلب ...
بنام خدا
بهشت و جهنم کجاست
فرامرز ملاحسین تهرانی
چه تفاوتی میکند که مکانی که از آن به بهشت و جهنم تعبیر می شود در کجای این عالم باشد. اگر قایل به وجود یک پروردگار حکیم و دانا و توانا باشیم این خدای بزرگ قادر است در هر کجای عالم بهشت و جهنم خود را نه در یک مکان و یک عالم، بلکه در میلیونها و میلیاردها مکان و جهان مجزا برپا سازد. بهشت و جهنم ما می تواند در هر کجای این عالم برقرار باشد یعنی هر کجایی که خداوند اراده به تادیب و یا تشویق و دادن پاداش به بندگان خویش نماید در همان زمان و مکان این اراده را به فعلیت میرساند، فقط کافی است که این خدای دانا و حکیم زمان را برای پاداش و عقاب بنده اش مناسب بداند آن وقت است که روزهای خوش و یا بد مخلوقش را رقم می زند تا درس عبرت آموزی به وی داده باشد.
چیزی که بلاشک اتفاق خواهد افتاد بازگشت اعمال و حتی اندیشه های ما به خودمان میباشد. حالا زمانش کی و کجا باشد این بستگی به میزان آگاهی ما نسبت به اعمال و رفتارهای ما در گذشته و حال باشد. بدیهی است تا زمانی که شرایط درک و آگاهی ما از کارهایی که در گذشته انجام داده ایم فراهم نباشد خداوند هیچ تعجیلی در برپایی رستاخیز و دادگاه ما نخواهد داشت. درواقع ما اگر به آن آگاهی که منجر به این شود که درباره رخدادهای گذشته و تاثیراتی که می تواند رفتارها و گفتارهای ما در نحوه زندگی و حیات دیگران و در کل جامعه ای که در آن زیست می کنیم، داشته باشد نرسیم، بازتاب و انعکاس آنها به خود ما به تاخیر خواهد افتاد و اگر هم زودتر از موعدش به خود ما بازگردد نشانه مهر و عطوفت خداوند به ماست که می خواهد ما زودتر از زمان مقرر پاک و بی آلایش از زنگارهای نفسانی گردیم. بدین جهت است که برخی اوقات بلاها و آزمایش های سخت و طاقت فرسا نه تنها مضر و زیان بار برای برخی از بندگان خدا نیست بلکه یک هدیه و پاداشی است که منجر به بلوغ زودرس انسان و رسیدن به درجه آگاهی برای شناخت خویش و شناخت مسیرهای منتهی به سعادت ابدی می شود.
حال باید به این نتیجه رسیده باشیم که بهشت و جهنمی که به آن وعده داده شده ایم می تواند در همین زندگی دنیایی امان برپا گردد. فقط کافی است که میزان آگاهی ما از الهیات و شناخت نفس به درجه ای از بلوغ برسد که به درک متمایزی از دنیای غیب نسبت به دنیای تحتانی که ما در آن زیست می کنیم نایل آییم. در غیر این صورت باید صبر کرد تا دست قهار الهی در زمانی که رسولان مرگ ماموریت می یابند تا قبض روح از بدن نمایند با چشم و گوش و حواس روحانی به کشف واقعیات حقایقی که در پشت پرده های طبیعت در شرف وقوع است دست یابیم. البته برخی از ارواح در آن مرحله نیز باز هم با مقاومتی بی حاصل سعی در کتمان حقایق و مسلمات الهی مینمایند، برای آن انسانهای بدبخت باز هم درهای رحمت الهی بسته می ماند زیرا هیچ چیزی در قاموس الهی برپایه جبر و اجبار نیست و چنین ارواحی تا سالها و شاید قرنها در جهل و نادانی در برزخ دنیاهای تحتانی به سر خواهند برد تا روزی که بالاخره از بلاتکلیفی مرگباری که باعث خستگی و فرسودگی اشان می شود متنبه شده و خود را به ماموران الهی برای حضور در قیامتی که برایشان برپا گردیده است حاضر نمایند.
بنام خدا
عوامل عدم موفقیت در ارتباط با ارواح
فرامرز ملاحسین تهرانی
عدم موفقیت در ارتباط با ارواح دلایل گوناگونی دارد. اول از هر چیز بنا به مصلحت الهی، ارواح و انسانهای دربند در بعد مادی معمولا قادر نخواهند بود که معاشرتی با یکدیگر داشته باشند. زیرا اگر قرار بود پس از انتقال انسان به جهان دیگر، آنها همچنان در جمع عزیزانشان باشند، پدیده مرگ دیگر چه معنایی می توانست داشته باشد. اما تحت شرایطی این امر ممکن خواهد بود، آن هم بنا به رسالتی که ازجانب آفریدگار متعال برای برخی از افراد درنظر گرفته می شود و یا اصرار و علاقه ای که ازسوی دو طرف یعنی ارواح و اشخاص زنده برای ارتباط با یکدیگر به وجود می آید، شاید شاهد ارتباط مستقیم و یا غیرمستقیم میان ارواح و افراد زنده باشیم. پس برای اشخاصی که تمایل به برقرار ارتباط با ارواح را دارند جای امیدواری وجود دارد، اما این درشرایطی است که از سوی ارواح نیز این کشش و جاذبه وجود داشته باشد. قبل از هر چیز می بایست هدف و انگیزه شخصی که تمایل به ارتباط با ارواح دارد، معلوم و معین باشد. ارواح با اشراف و آگاهی از انگیزه های افراد در زمینه ارتباط با دنیای غیب، تصمیم به برقراری و یا عدم برقراری ارتباط با آنان می گیرند. ذیلا به موارد اصلی و مهم عدم موفقیت تماس ارواح با فرد و یا اشخاص میپردازیم. قبلا لازم به توضیح است که مقصود ما از ارواح، ارواح متعالی و پیشرفته است نه ارواح شرور و فاقد سطح بالای تکامل در جهان های روحی.
ادامه مطلب ...
بنام خدا
علائم حضور ارواح در محیط
فرامرز ملاحسین تهرانی
یکی از سوالاتی که برای بسیاری از مدیومهای اکتسابی و کسانی که مبادرت به ارتباط با ارواح می کنند این است که چگونه مطمئن شویم این علایمی که به طرق مختلف به سوی ما پالس می شوند از ارواح است و از ضمیر ناخودآگاه یا ذهن نیمه هشیار ما نمیباشد.
ادامه مطلب ...بنام خدا
شرایط حضور در جلسات ارتباط با ارواح
پرهام ناجی
شاید این سوال در ذهن خیلی از علاقمندان به علوم روحی بوجود آمده باشد که برای حضور یافتن در جلسات ارتباط با ارواح شخص شرکت کننده باید چه اصولی را رعایت کند تا در امر ارتباط با ارواح متعالی موفق باشد.
ادامه مطلب ...