مثنوی ارواح

مثنوی ارواح

یا رب از من کم مکن الطاف دوست ----- مثنوی روح من از آن اوست
مثنوی ارواح

مثنوی ارواح

یا رب از من کم مکن الطاف دوست ----- مثنوی روح من از آن اوست

شناخت حقیقت الهامات روحی

بنام خدا


شناخت حقیقت الهامات روحی


فرامرز ملاحسین تهرانی


زمانی که موفق شدیم ازطریق یکی از روش های تماس با ارواح از آنها پیغام دریافت کنیم، باید این موضوع را مدنظر داشته باشیم که هر پیامی که ازسوی ارواح به ما ارسال گردد وحی منزل نمی باشد بلکه این احتمال وجود دارد که ازسوی ارواح ناشناس و جعلی القائاتی صورت گیرد که ما را دچار لغزش نموده و حتی به پرتگاه های هولناکی در زندگی بکشاند. پس یک مدیوم و واسط آگاه پیش از هر چیز و پس از دریافت پیام حتما می بایست آن را تجزیه و تحلیل کرده و درصورتی که با معیارهای شرعی، عقلی و عرفی مطابقت داشته باشد، فقط برای تقویت بنیانهای اخلاقی و پرورش بنیه های معنوی خویش به کار بندد.

اولین برهان بر انطباق پیامهای ارواح با شرع و عقل و عرف این است که هیچگاه یک روح متعالی و مومن، درخواست انجام عملی خارج از توان و دانش شخص مدیوم نمینماید و ا گر هم بنابر ضرورتی روحی از مدیوم انجام عمل و تکلیفی را داشته باشد، نباید برخلاف امور سه گانه زیر باشد.

 

ادامه مطلب ...

عقل برتر

بنام خدا

عقل برتر

 فرامرز تهرانی

انسان و همه موجوداتی که دارای روح هستند، دارای اندامی برای رویت و مشاهده دنیای بیرونی هستند. انسان به عنوان کامل ترین مخلوق خداوند نیز از همین اندام به نام چشم بهره مند می باشد. فرق بین انسان و حیوانات در این است که انسان قادر به تجزیه و تحلیل دقیق تر مشاهدات خود با برخورداری از عقل تکامل یافته تر از موجودات دیگر می باشد. پس آن چیزی که باعث می شود انسان به عنوان اشرف مخلوقات درک کامل تر و بهتری نسبت به خویشتن و جهانی که در آن زندگی می کند داشته باشد عقل برتر وی نسبت به سایر موجودات می باشد نه فقط داشتن اندامی به نام چشم. چراکه اگر غیر از این بود بسیاری از حیوانات از قوه بینایی خیلی قوی تر و تکامل یافته تر از انسان برخوردارند. با این همه میبینیم که در مشاهدات پدیده های فیزیکی و مادی این انسان است که توانسته جهان و سایر موجودات را با قدرت عقلانی خود به سیطره خویش درآورده و از مزایای آنها درجهت گذران یک زندگی بهتر و رفاه بیشتر بهره برداری نماید. آنچه که باعث عمق دید و مشاهدات انسان نسبت به سایر حیوانات گردیده است تمرکز و توجه و بهره مندی انسان از چشم درونی خویش برای مشاهدات جهانی نهانی و غیرملموس است که برای سایر موجودات قابل درک نیست. درواقع قوه اندیشه و تخیل انسان که بازیاب تفکر لطیف وی از دنیای غیب است وی را به ساخت نماها و جهانهایی غیرواقعی و ذهنی یاری رسانده و با این طرح و الگوی ذهنی است که انسان اقدام به بازسازی محیط فیزیکی و واقعی پیرامون خویش می نماید. درواقع برتری و تسلط روح بر ماده باعث خلق و ایجاد جهانی همانند آنچه که زمانی در قوه تخیل و ذهن وی بوده است می شود. 

اگر می شد به گذشته های دور با حرکت و دور تند بازگشت این سیر تحول و پیشرفت محیطی را می شد به خوبی مشاهده کرد که از دنیایی خالی از هرگونه اندیشه و المان های ساختاری و از کویری خشک و برهوت تا به این مرحله از رشد و آگاهی که به صورتی ملموس در ساخته های دست بشری مبین قوه تفکر و نوع نگاه اندیشه ورزانه انسان به محیط و جهان بیرونی خویش است را مشاهده نمود. انسان هرچه به جلو می رود و در سیر تکاملی خویش و جامعه خویش گام برمی دارد با تطبیق بیشتر مشاهدات درونی و بیرونی خویش به حقایق ژرفتری از تسلط و قدرت عقل بر ماده پی برده و آن را در جهت خلق دنیایی با پدیده هایی منطبق با عقل و قوه تفکر خویش همگام می سازد.

دلبستگی ها و وابستگی ها

دلبستگی ها و وابستگی ها


اینکه ما به چیزی دلبستگی یا وابستگی داشته باشیم، فی نفسه امر بدی نیست. زیرا انسان در طول زندگی با برخورداری از غرایز و احساسات درونی، نیاز مبرمی به یکسری ارتباطات عاطفی و روانی با اشیا، پدیده های پیرامونی  و اشخاصی که با آنها زندگی کرده و یا حشر و نشر دارد پیدا می کند. اما آن وابستگی و دلبستگی که به افراط کشیده شده و مانع سیر تکاملی روح برای ادامه حیات معنوی وی شود، ناخشنود و نکوهیده است، زیرا این نوع دلدادگی ها باعث هرج مرج ذهنی و بی ثیاتی شخصیتی در برخورد با پدیده های حیات معنوی خواهد شد.

یگی از گله ها و شکایات اکثر اشخاصی که با اتفاقات ناگواری مثل ازدست دادن یکی از عزیزان و یا از دست دادن مال و منال و ثروت های مادی مواجه می شوند، این است که چرا باید خداوند ما را دچار این خسران و ضررها کند. این اشخاص نمی دانند و یا درک نمی کنند که علت تمام ناراحتی ها و ناملایمات روحی و روانی که بر اثر هر ضرر و خسرانی بر او حادث می شود، ریشه در خود وی دارد. اگر از ابتدا انسان میزان دلبستگی و علاقه عاطفی اش را به هر چیزی که به او تعلق دارد و یا حتی ندارد را در حد منطقی و معقول قرار دهد در صورت از دست دادن آنها دیگر دچار ناراحتی ها و تالمات روحی و عاطفی نخواهد شد و یا آنکه شدت آن به حدی نخواهد بود که وی را از پای بیاندازد. 

یکی از ویژگی های انسانهای مومن واقعی دراین است که از همان ابتدای برخورداری از نعمتی که خداوند به آنها می دهد ازقبیل زن و فرزند و ثروت و موقعیت های ممتاز علمی و اجتماعی و غیره، حد و اندازه روحی و روانی خویش را در نزدیکی و برخورداری از این نعمت ها حفظ کرده و این همه امکانات و امتیازات را امانتی از سوی خداوند بزرگ می دانند که بالاخره روزی از آنها پس گرفته می شود و تمام اینها بهانه و وسیله ای است برای امتحان و آزمونی الهی که باعث تکامل روح و مقام معنوی در آنها می گردد. 

نمونه بارز ومثالی که دراین ارتباط می توان زد، داستان ذبح حضرت اسماعیل به دست پدرش حضرت ابراهیم است. ابراهیم با همه علاقه ای که به یگانه فرزندش داشت به امر خداوند و با دست خودش فرزندش را به قربانگاه می برد. این سخت ترین و دشوارترین امتحانی است که ممکن است از یک انسان برای آزمایش میزان محبت و علاقه اش به معشوق رخ دهد و همگان مستحضرند که چه زیبا ابراهیم از این آزمون سخت و دشوار سربلند بیرون آمد. در طول تاریخ انسانهای زیادی وجود داشته و دارند که در راه نیل به خشنودی معبود و معشوق حقیقی خویش یعنی خداوند مهربان از همه چیز و حتی جان شیرین خود گذشته و شاهد پیروزی را در آغوش کشیده اند. نمونه ای دیگر از این دسته از انسانها حضرت یعقوب علیه السلام می باشد که خداوند در آزمونی سخت تمام دارایی و ثروت و شهرت و سلامتی و خاندان او را به مرور زمان از وی گرفت اما این پیامبر الهی در هر مرحله از این آزمونهای کمرشکن باز هم شکر خدا را می گفت. ما باید این موضوع را همواره مدنظر داشته باشیم که زندگی دنیایی بسیار کوتاه و گذراست و درواقع انسانهایی همچون پیامبران و یا انسانهای مومن بسیار باهوشتر از آن هستند که در مراحل سخت امتحانات الهی چشم به روی دنیای غیب و نعمتهای بهشتی که برای آنان تدارک دیده شده است ببندند و در مقابل سختی ها زبان به ناشکری بگشایند. 

اگر مشکلات زندگی روزمره خود را با مصایب و مشکلاتی که گریبانگیر پیامبران واولیاالله بوده بسنجیم خواهیم دید که کاهی دربرابر کوه است. پس از همین اکنون بیاییم با سعه صدر و شکیبایی دربرابر مشکلات زندگی، کمتر زبان به گله و شکایت بگشاییم و از نعماتی که در زندگی داریم همواره شکرگزار خداوند بوده و حتی در رفع مشکلات دیگران نیز با تمام توان مان و با هر نوع امکانی که در دست داریم کوشا باشیم. 

اختیار ارواح

بنام خدا

اختیار ارواح


فرامرز ملاحسین تهرانی

روح انسان پس از پایان زندگی مادی بلافاصله توسط ماموران الهی از جسم وی جدا می شود. در لحظه ای که از قبل معین گشته است، ارتباط روح با جسم به طور کامل قطع گشته و هیچ نیروی درونی و خارجی قادر به بازگرداندن روح به جسم فیزیکی نخواهد بود. روح بلافاصله بعد از آگاهی ازوضعیت جدید خود، درابتدا نسبت به آن واکنش نشان می دهد. البته واکنش های ارواح نسبت به یکدیگر متفاوت می باشد و این بستگی به تعلیمات دنیایی روح و میزان تکامل و وارستگی وی دارد. 

بدیهی است که اگر قبل از وقوع مرگ، انسان خود را برای لحظه سفر و انتقال به جهان های روحی آماده نکرده باشد دچار سرگشتگی و حیرانی و حیرت خواهد شد و برعکس کسانی که از قبل از وقوع مرگ با کسب آگاهی های لازم به استقبال مرگ می روند، خیلی راحت تر با آن کنار می آیند. 

 

ادامه مطلب ...

قبض روح

بنام خدا

قبض روح

فرامرز ملاحسین تهرانی


همه انسانها و به تبع آن همه موجودات ذی روح روزی می میرند. زیرا روح بمنظور تکامل و ارتقا به جهانهای بالاتر و رسیدن به طبقات روحی مخصوص خویش نیازمند طی مراحل و طریق به سوی جایگاه ابدی خویش است. هیچ موجودی از مخلوقات خداوند نیست که در هر یک از کرات مادی به طور جاودان ماندنی و پایدار باشد. بلکه پس از دورانی کوتاه و انجام رسالت و تکالیفی که برعهده دارد با وقوع مرگ به مرحله ای دیگر از حیات انتقال می یابد. ما انسانهای این کره مادی یعنی سیاره زمین نیز مشمول این قانون و قاعده الهی می باشیم و در وقت و ساعتی مقرر به امر پروردگار مهربان توسط ارواح و فرشتگانی که وظیفه قبض روح ما را برعهده دارند، به طبقه روحی خویش انتقال می یابیم. درواقع وقوع مرگ مترادف با فنا و نیستی نمی باشد بلکه ارتقا به جهانی برتر از این دنیای مادی است. 

 

ادامه مطلب ...

سرانجام روح حیوانات پس از مرگ

بنام خدا

سرانجام روح حیوانات پس از مرگ


Image result for ‫روح حیوانات‬‎

فرامرز ملاحسین تهرانی

حیوانات نیز مانند سایر جاندارانی که نسبت به عوامل طبیعی و محیطی عکس العمل نشان می دهند روح دارند. آنها درواقع پس از انسانها که در عالیترین مراحل تکامل حیات به سر می برند، قرار داشته و دارای آگاهی بیشتری از تجربیات حیات و گذشته هایی که داشته اند نسبت به جانداران و موجودات صاحب روح پست تر از خود یعنی گیاهان و جمادات می باشند. در بین جانوران اما طبقه بندی تکامل روحی نیز وجود دارد. یعنی همه حیوانات دارای یک درجه از تکامل و پیشرفت در چرخه حیات نیستند بلکه برخی از آنان از لحاظ درک و آگاهی از پدیده های محیطی و طبیعی کامل تر بوده و احساس قوی تری دارند. یک موجود ریز تک سلولی و یا دارای سلولهای ساده در ابتدای حیات حیوانی هرگز با یک سگ و یا شتر و حیواناتی از این دست برابر نیست. اما تمام حیوانات حتی آنهایی که دارای احساس قوی تری نسبت به سایر هستند دارای چرخه حیات کمتری نسبت به انسان می باشد و در مرتبه ای پایین تر از وی قرار دارد. حیوانات درنتیجه پایان زندگی و تجربه مرگ به حیات والاتر و برتری که آنها را به نوعی کامل تر رهنمون می سازد، سوق داده می شوند. درواقع با وقوع مرگ، حیوانات در جهانهای روحی مربوط به خود برانگیخته می شوند و حتی برخی از آنها در همان طبقات روحی که ارواح انسانی در آن به سر می برند، به ادامه حیات پرداخته و برخی از آنان بنابه درخواست صاحب خویش که در دنیا با هم به سر می بردند، به نزد وی رفته و مجددا در معیت وی خواهد بود. به همین خاطر در جهانهای روحی، برخی از ارواح بهشتی را همراه با حیوانی می بینید که در دنیا با یکدیگر صمیمی بوده و به یکدیگر عادت داشته و زندگی می کردند.

و اما در رابطه با خلق و خوی حیوانات در جهانهای روحی باید گفت؛ از آنجا که بهشت مکانی شبیه زمین است و ارواح بهشتی بنا به عادتی که به محیط طبیعی آن داشتند طبعا خیلی مایل می باشند به هنگام تفریح و سرگرمی و تحقیق، همان امکانات و پدیده های دنیایی نیز در مکان جدید زندگی برایشان فراهم شده باشد، به وجود حیوانات، گیاهان، کوهها و دشت ها و ... برای ادامه یک تجربه تکاملی روحی دیگر نیاز دارند. به همین خاطر تمام حیواناتی که در دنیا با بشر محشور بوده در جهانهای روحی نیز حضور خواهند داشت فقط با این تفاوت که خلق و خوی وحشی گری از حیوانات خطرناک و غیراهلی گرفته شده و جانورانی نظیر شیر و گرگ و ببر و مار و سایر حیوانات وحشی رام و اهلی می شوند و هیچ خطری از جانب آنها به ارواح بهشتی وارد نمی آید. این حیوانات پس از مدتی برای طی کردن مراحل تکاملی و تبدیل به موجودی برتر و درنهایت انسان شدن به یکی از کرات مادی مثل زمین هبوط  و در نطفه ای تازه شکل گرفته حلول کرده تا یکی دیگر از چرخه های تکاملی حیات را تجربه نمایند. 

در نهایت پس از هزاران سال از تکامل روحی یک حیوان از موجودی تک سلولی به بالاترین درجه تکاملی حیوانی، مرحله تازه تجربه زندگی روح در یک کالبد انسانی برای آن حیوان شروع می شود. درواقع اولین زندگی انسانی برای والاترین روح حیوانی، تجربه ای توام با خامی و نزدیک به همان زندگی حیوانی خواهد بود. انسانهایی که تازه از مرحله حیوانی به این دوره از حیات پای گذاشته اند، تقریبا هیچ بهره ای از معرفت و شناخت هدف آفرینش و خالق یکتا ندارند و یک زندگی غریزی و حیوانی را برای خویش ترسیم نموده و برای رسیدن به مطامع و خواستهای نفسانی حتی مرتکب قتل نفس و انواع جنایات می شوند. یکی از علل جنگها و کشمکشهای منطقه ای و جهانی در تمامی ادوار تاریخ همین تصادم و تفاوت بینش و دیدگاههای انسانهایی است که در یک طبقه از تکامل روحی قرار ندارند و در جوامع انسانی، ارواحی از درجات اسفل حیوانی تا درجات والای و مقام خلیفه اللهی در یک جهان به سر برده و زندگی می کنند که به همین دلیل است که تاریخ در هیچ دوره ای روی آرامش و صلح واقعی را ندیده و نخواهد دید.

تکامل روحی

بنام خدا

تکامل روحی



فرامرز ملاحسین تهرانی

حیات نباتی، شروع یک زندگی تازه پس از حیات جمادی است. آگاهی و عقل  تعبیه شده در هر عنصری با نشانه هایی از وجود، در مسیر تکاملی خویش به آگاهی های جدیدی سوق داده می شود و بر همان مبنا به درجات بالاتری از رشد و شکوفایی عقلانی نایل خواهد آمد. اینک می توانید حدس بزنید چه دوران درازی باید طی گردد تا این عقل با کسب تجربیات بی شماری از مرگ ها و زندگی ها به شناخت و معرفتی والا دست یابد. 

حیات گیاهی از جمله ابتدایی ترین مراحل روند شناخت و کسب معرفت از نشانه ها و المان هایی است که درنهایت منتهی به شناخت خالق و آفریدگار متعال منجر می شود. گرچه همه این ها و همه آن شناخت ها و معرفت ها بر اثر تاثیرگذاری محیط و عوامل  حیات بخش و عقل آفرین به نبات داده می شود اما این فیض و بخشش ازسوی آفریدگار در جهت تکمیل قوه درک و عقل و راهنمایی هر مخلوقی که فعلا در مرحله ای نیست که خود قادر به شناخت و کسب معرفت از هدف خلقت باشد، ضروری و بایسته است.

 

ادامه مطلب ...

سفر روح

بنام خدا

سفر روح



فرامرز ملاحسین تهرانی

شب ها قبل از آنکه به رختخوابم بروم خیلی شوق دارم که بدانم پس از آنکه به خواب رفتم، به کدامیک از طبقات عالم رویا سفر خواهم کرد. به کجا خواهم رفت و از کدامیک از جهانهای روحی قرار است بازدید کنم. اما از سوی دیگر دلواپسم که نکند آنچه را که می بینم نتوانم بعد از برخاستن به یادآورم و همه را فراموش کنم.

همه ما بیشتر وقایعی که در رویاهایمان تجربه می کنیم را پس از بیداری فراموش کرده و یا فقط بخش کوچکی از آن را به یاد می آوریم. تمام سعی و تلاش یک پژوهنده و جستجوگر در وادی عالم روح، این است که ازطریق  رویاهایش به عالم غیب سفر کرده و از این رهگذر به تجربیات معنوی خویش بیافزاید.

روح ذاتا و به خودی خود، هیچ سنخیتی با جسم فیزیکی که در آن محبوس گشته است ندارد. بهتر است اینطور بگوییم که وسعت آگاهی و توانایی های روح بشر خیلی معظم تر و والاتر از آن است که حتی برای ثانیه ای در قغس تن  زندانی گردد، بنابراین روح و تن پوش در هر زمانی مترصد فرصت هستند تا از این قفس مادی بگریزند و خلاصی یابند. درواقع آنچه که روح را پایبند جسم نموده، تقدیر و حکمت الهی است که روح را به اجبار در مامن جسم نشانده و تا زمان انتقال به جهانی دیگر، روح موظف است به این تقدیر گردن نهد.

اما همانگونه که جسم برای ادامه حیات به خوراک و آب و هوا نیازمند است، روح نیز برای ادامه بقا محتاج کسب انرژی از عالم غیب است و این فرصت زمانی دست می دهد که روح در هنگامی که جسم در خواب و یا حالتی مثل خلسه و بی خبری است، از آن فاصله گرفته و موقتا از آن جدا گردد. درست مثل زمان مرگ با این تفاوت که پس از وقوع مرگ، روح برای همیشه ارتباطش را با جسم قطع می نماید، اما پس از خاتمه خواب و بیدار شدن، روح مجددا به جسم بازمی گردد. اینک کمی بیشتر به جزییات بپردازیم.

  

ادامه مطلب ...

زمین سیاره جنگ

زمین سیاره جنگ



فرامرز ملاحسین تهرانی

 زمین سیاره جنگ است. اگر نگاهی به وضع کنونی دنیای معاصرمان بیندازید نه تنها بهتر از گذشته های دور نشده بلکه بسیار بدتر نیز شده است. با مراجعه به تاریخ پیشینیان و تورق در صفحات آن مشاهده می کنیم که در ازمنه قدیم و دوران های گوناگون تاریخی چه بسیار جنگهایی که بین ملتها و ارتش های جهان رخ داده و کشتارهای عظیمی به وقوع پیوسته است. هم اکنون نیز بشر دوران معاصر علیرغم پیشرفت در علم و تکنولوژی و گام نهادن در عرصه های گوناگون علمی اما هنوز در گیرودار حیله های نفس و اوهام خویش در رسیدن به یک زندگی ایده آل سرگردان و پریشان در سراب خودساخته گرفتار است. دولتهای متجاوز روزی نیست که به بهانه های واهی و به اسم صیانت از حقوق بشر دست به بمباران و کشتارهای فجیعی نزنند. تا همیشه تاریخ بوده این ظلم و جنایتهای انسان نسبت به همنوعان خویش بوده و تکرار شدنی است واز این پس نیز ادامه خواهد یافت.

این سوال احتمالا برای شما هم خطور کرده که چرا انسانها در کنار یکدیگر با صلح و صفا زندگی نمی کنند و چرا با آنکه همگان می دانند زندگی دنیایی بسیار کوتاه است باز هم حرص و طمع آنان را فریب داده و سعی در زراندوزی و ذخیره سازی امکانات و مجموعه دارایی های خویش دارند و ای کاش حرص و طمع انسان به همین جا ختم می شد، عده ای حتی برای رسیدن به آرزوها و امیال نفسانی خویش دست به کشتار و قتل نفس زده و نه تنها به همان حداقل های خویش نایل نمی آیند بلکه جانشان را در این راه می دهند.

 
ادامه مطلب ...

چگونه قدرت مدیومی خود را افزایش دهیم - قسمت هفدهم

بنام خدا

چگونه قدرت مدیومی خویش را افزایش دهیم - (17)

آگاهی روح



فرامرز ملاحسین تهرانی

امروز قصد دارم یکی دیگر از تکنیکهای افزایش قدرت مدیومی را برای شما مطرح نمایم. طبیعی است که هر چیزی که باعث عدم تمرکز ما به امور مربوط به موضوعی خاص گردد باعث دور افتادن ما از آن موضوع می شود.  در طول روز درگیری با مشکلات و معضلات و رخدادهای  زندگی ما را از تفکر درباب مسایل و امور معنوی دور می سازد و یا برعکس آن، وقوع اتفاقی خاص مثلا مرگ یکی از عزیزان و یا رخ دادن اتفاقی ناگوار در زندگی باعث بی توجهی ما به مسایل دنیوی شده و آنگاه به فکر خدا و دعا و امور معنوی می افتیم. ما باید همواره راه اعتدال را در پیش گیریم و خودمان را برای مقابله با هر رخ دادی آماده نگهداریم. یعنی نه آنقدر غرق در مسایل مادی و امور دنیوی شویم که به محض بروز یک اتفاق ناگوار در زندگی، عنان از کف بدهیم و نه آنقدر غرق در مسایل معنوی شویم که از زندگی دنیایی ای مان غافل شویم. یکی از راه های رسیدن به معنویت خالص و خداپسند، برگزیدن یک زندگی معتدل همراه با توجه به امور معنوی و توامان با آن رسیدگی به امور مادی و رفع حوایج دنیایی و بهره مندی از مواهب و زیبایی های آن است.

 
ادامه مطلب ...