قسمت سی ویکم
فرامرز ملاحسین طهرانی
سوال خانم ش. ج
سلام و درود. چرا هنگام مرگ در جسم میت ارتعاش و رعشه بوجود می آید؟
پاسخ: به هنگام احتضار، به علت قطع شدن ریسمانهای نقره ای یا همان ریسمانهای حیات که از روح و تنپوش به نقاط مختلف بدن وصل است، ارتعاش یا لرزشی در اندام شخص محتضر رخ میدهد که بعد از قطع هر ریسمان، آن عضو دیگر حس خود را از دست داده و آرام میگیرد. هرچه این ریسمان محکم باشد این ارتعاش بیشتر در بدن محتضر مشاهده می گردد. اما کسانی که سالها در بستر بیماری یا کهولت هستند کمتر دچار این ارتعاش می شوند چون در طی مدتها بیماری یا عدم تحرک بعلت پیری و کهولت این ریسمانها به مرور زمان اتصال خود را شل کرده است و هنگام مرگ با یک ارتعاش کوچک قطع می گردد. درست مثل دندان لقی که با یک اشاره کنده می شود.
سوال خانم الف. د
آیا درست است همراه جنازه چیزی را که مورد علاقه آن شخص بوده مثل کتاب یا وسیله ای دیگر را با او دفن کنیم. چون به تازگی ما چنین کاری را هنگام دفن یکی از بستگانمان انجام دادیم و کتاب کوچک دعایی را که او همیشه در جیب کت و پیراهنش را داشت و در هر فرصتی از آن استفاده می کرد، را همراه او در قبر دفن کردیم.
پاسخ: والله چه بگویم. البته اشکالی ندارد، اما روح آن شخص همچنان مانند زمان حیات جسمانی بعد از مرگش زنده است و قادر است همچنان در دنیا باشد و از محتوای کتابهای دعا در هر جایی مثل خانه و کتابخانه ها استفاده کند.
ادامه مطلب ...
مصاحبه با یک مدیوم روحی
در این مقاله، مصاحبه با یکی از مدیوم های روحی سرشناس خارجی (آماندا مدر) ترجمه شده است. او دارای قدرت شهودی و مدیومی بالاست و روزانه به افراد زیادی کمک می کند تا توسط اطلاعات غیبی که دریافت می کند مسیر زندگی خود را بهتر پیدا کنند.
متن مصاحبه:
- اول از همه اینکه بگویید قدرتهای شما چه هستند و چگونه ظاهر می شوند؟
_ قدرت های ماورایی من شامل غیب بینی و تشخیص موجودات غیرارگانیک به این صورت که می توانم حضور آنها را حس کرده و پیام های ارواح را دریافت کنم. البته همه افراد قابلیت انجام این کار را دارند ولی نمی خواهند قبول کنند که می توانند. شاید یکی از دلایل آن این است که نمی توانند بین دو واقعیت مادی و معنوی تعادل ایجاد کنند.
ادامه مطلب ...خاطرات مدیوم ها
تعبیر رویای صادقه در غسالخانه
منبع: رکنا
ساعت کاری تمام شد، مثل همیشه آماده رفتن به خانه شدیم و باز مثل روزهای دیگر در راه بازگشت به جسدهایی که در آن روز دیده بودم فکر میکردم. آن شب چون خیلی خسته بودم زود به خواب رفتم و خواب عجیبی دیدم. خانمی را که برای شستوشو به غسالخانه آورده بودند، زنده بود و دست و پایش را با زنجیر بسته بودند و روی سنگ گذاشتنش و شروع به شستن کردند، فقط انگار جای سیلی و ضربه روی صورتش بود، در خواب خیلی منقلب شدم.
ادامه مطلب ...چگونگی ارتباط با روح زندگان
* فرامرز ملاحسین تهرانی
در علم متافیزیک و ماورالطبیعه بحث از نیروهای خارج از بعد مادی و همچنین ارتباط با مردگان و ارواح مطرح است، درحالی که ارتباط با روح زندگان نیز از قابلیت های این علم به شمار می رود زیرا انسانهای زنده نیز دارای روح هستند و در مواقعی که در حالتی مانند خلسه و بی خبری و سکوت باشند، روح آنان قادر به فاصله گرفتن از کالبد مادی آنان می گردد.
بهترین زمان برای فاصله گرفتن روح از بدن، هنگام خواب است که به طور کامل تنپوش و روح آدمی از جسم جدا شده و فقط با چند ریسمان نامریی به نام ریسمانهای نقره ای به جسم وصل می باشد تا روح هنگام بیداری، کالبد جسمانی خود را گم نکند و به نزد آن بازگردد و در آن حلول یابد. تنها تفاوت مرگ و خواب در همین نکته است که ریسمانهای نقره ای در وقت مرگ به طور کامل از جسم جدا شده و روح به همراه تنپوش برای همیشه از این کالبد ثقیل مادی جدا می گردد. درواقع قوانین عالم روح برای مردگان واقعی و انسانهایی که به واسطه خوابیدن به طور موقت مرگ را تجربه می کنند، یکسان است و تمامی معیارهای جهان غیب برای مردگان و همچنین زندگانی که در خواب هستند اعمال می گردد.
ادامه مطلب ...خاطرات مدیوم ها
ولی افتاد مشکل ها
خاطره خانم د.سین
سالها قبل با یکی از پسرهای همسایه مان که پسری محجوب و سربه زیر بود ازدواج کردم. من که دختری شیطون و علاقه مند به تیپ و لباس بودم نمی دانم چرا در جواب خواستگاری خانواده بهرام جواب مثبت دادم. البته اول جواب مثبت ندادم بلکه خیلی برایم جالب بود که چنین پسر آرام و ساکتی از من خوشش آمده، و آن را نوعی شوخی به حساب آوردم اما وقتی مادر خدابیامرزم از مزایای اخلاق خوب و سربزیری یک مرد برایم صحبت کرد، من اجازه دادم آنها به خواستگاریم بیایند. طبق رسم مراسمات خواستگاری وقتی با سینی چای وارد اتاق شدم، بهرام تا مرا دید به احترام من بلند شد و من از این کارش خیلی خوشم آمد و بی اندازه او را خجالتی و محجوب دیدم. چهره ای بسیار مثبت و آرام داشت و هیچ علامتی از پنهانکاری و نگاه های زیرکانه در وی نبود. راستش من هیچوقت از چنین پسرهایی خوشم نمی آمد. دوست داشتم یک پسر امروزی و شیطان و به اصطلاح «تیپ» نصیب من گردد حالا اگر کمی هم ناباب و آب زیرکاه بود برایم اهمیت نداشت. اما بهرام اصلا اهل هیچی نبود و وقتی هم که با هم به اتاقی دیگر برای صحبت رفتیم هیچ چیز پنهان و آشکاری از او ندیدم و فقط او به من گفت که خیلی از من خوشش آمده و قصد دارد با من بنای یک زندگی خوب و شیرین را بگذارد. آنقدر ساده و پاک دل بود که حتی تعداد بچه هایش را تعیین کرد و اینکه دوست دارد صبح ها به سرکار برود و شبها سروقت به خانه بازگردد و من را منتظر وی در خانه ببیند و هفته ای یک بار هم با هم به سینما و پارک و تفریح برویم و پولهایمان را برای روز مبادا پس انداز کنیم و از این حرفها....
بنام خدا
گزارش جلسات دورهمی ارتباط
روز پنجشنبه 23 خرداد 98
روز پنجشنبه 23 خرداد دو جلسه دورهمی ارتباط داشتیم که یکی از آنها محفلی و فامیلی بود و دیگری جلسه آزاد دورهمی بود که ازطریق اطلاع رسانی ازطریق کانال مثنوی ارواح عده ای از دوستداران علوم روحی در آن شرکت داشتند.
در مورد جلسه اول که ساعت 14 تا 16 در خیابان آزادی تشکیل یافت، با دعوت یکی از دوستداران به این جلسه رفتم که اعضای حاضر در آن عموما قوم و خویش و دوستان خانوادگی میزبان جلسه بودند که در این جلسه حضور داشتند.
ادامه مطلب ...فرشته نگهبان
فرامرز ملاحسین طهرانی
فرشتگان نگهبان جزء دسته ای از ارواح هستند که به بخشی از تکامل روحی خود در رابطه با شناخت ذات احدیت و شناخت از تواناییها و مکارم روحی و ذاتی خویش نائل آمده اند.
درواقع فرشتگان نگهبان همان ارواح نگهبان هستند. زیرا آنها فرشته نیستند اما به تعبیر همگان به فرشته نگهبان معروف گشته اند. فرشتگان نگهبان بر وظایف تکوینی که برعهده اشان هست ماموریت دارند تا مجری نامه اعمال و همینطور نگهبان یکی از افرادی باشند که در یکی از کرات مادی و ازجمله سیاره زمین درگیرودار یک حیات و زندگی بسته و دربند مشغول آزمون های سخت دنیایی هستند. از آنجاکه جهان فیزیکی پر از موانع و خطرات مادی فراوانی است که ممکن است تاثیرات مخربی بر جسم مادی و کالبد فیزیکی داشته باشد و ازآنجاکه روح در همین کالبد فیزیکی محبوس است، پس فرشته نگهبان هرکس موظف است تا خطرات و صدمات ناشی از وسایل، ادوات و تصادمات را تا زمان مرگ طبیعی از کالبد مادی که میزبان یک روح است دور کند.
وظیفه فرشتگان نگهبان این است که نظاره گر اعمال و رفتار و گفتار و اندیشه هایی باشد که از جنبه شخصی خارج شده و تاثیرات آن به افراد دیگر جامعه اعم از خانواده و دوست و آشنا و سایر مردمان سود و یا ضرر می رساند. آنجایی که یک انسان مشغول رتق و فتق امورشخصی خود است روح نگهبان نظارتی بر کار وی ندارد، اما در مناسبات اجتماعی و گروهی در ابعاد اقتصادی و هنری و علمی و غیره ارواح نگهبان ناظر بر اعمال و ثبت این اعمال در حافظه زمان مربوط به رخداد اینگونه اعمال می باشند و حتی اشاره یک دست و یا اعضا صورت و ادای یک حرف از نگاه تیزبین فرشته نگهبان دور نمی ماند.
قسمت سی ام
فرامرز ملاحسین طهرانی
سوال آقای جاسم ...
سلام کلاس های آموزشی چه روزهای است
پاسخ: دورههای آموزشی ما بصورت غیرحضوری و مجازی است.
سوال خانم شبنم
با سلام ببخشید یه سوال داشتم یعنی تمام ارواح برای رسیدن به مراتب بالا باید علاقشون به عزیزانشون رو در خودشون بکشن تا بتونن به مراتب بالاتر صعود کنن؟ و یعنی حتی وقتی بستگانشون هم به اونها ملحق باشن اصلا به دیدنشون نمیرن و براشون مهم نیست؟ چه دنیای بی عاطفه ای میشه اینجوری.
پاسخ: نخیر اینطور نیست. عشق و علاقه نسبت به یکدیگر از مواردی است که باعث کسب امتیازات معنوی برای روح می شود. مخصوصا که این عشق و علاقه نسبت به خانواده باشد. بلکه آن چیزی که ناپسند است دلبستگی و وابستگی افراطی نسبت به هر چیزی است که مانع توجه و رویکرد ما به منشا و سرچشمه پیدایش این عشق یعنی خداوند متعال می گردد. اگر انسان به این درجه از ارتقا معنوی دست یابد که قبل از همه توجهات و علاقه های خود نسبت به دنیا و زخارف آن، عاشق خداوند گردد آن وقت خیلی راحت تر می تواند مصیبت ها و شکست های زندگی را تحمل کند.اتفاقا ارواح تا مدت های مدید پس از مرگ عشق و علاقه شان به خانواده و بستگانشان حفظ می شود اما با گذشت زمان و مشغول شدن به بهره مندی از نعمات و برکات فراوانی که در جهان های روحی هست به کنه و ماهیت واقعی و حقیقی عشق پی می برند.
ادامه مطلب ...
جهانگردی ارواح
فرامرز ملاحسین طهرانی
روح در هیچ دوره ای از حیات تکاملی خویش از ازل تا ابد ایستا و زمینگیر نیست. بلکه ارواح به نسبت درجات تکاملی خویش می بایست در طول زمان حیات خود چه در کرات مادی و چه در جهان های روحی به کسب فضایل معنوی و مشاغل و حرف و تحصیل دانش و کسب آگاهی های الهی مشغول باشند وگرنه با دریافت امتیازات منفی مجبور به مراجعت به یکی از جهان های فیزیکی و مادی و گذراندن دوره ای سخت در آزمونی الهی می شوند.
ادامه مطلب ...خاطرات مدیوم ها
تجسد یک روح در جلسه ارتباط
دو سال قبل در یکی از جلسات دورهمی ارتباط با ارواح با یک آقای نسبتا جوانی حدود 40 ساله آشنا شدم. ایشان یکی از کسانی بود که بعد از ثبت نام به جلسه دورهمی ما تشریف آورده بود. ایشان بعد از جلسه نزد من آمد و گفت که هفت ماهی است که همسرش را به خاطر یک تصادف از دست داده است. او می گفت که آنها عاشقانه همدیگر را دوست می داشتند و مرگ همسرش برای او بسیار سخت و طاقت فرساست و اصلا تحمل این دوری و هجران را ندارد. او از من خواست اگر امکانش هست روح همسرش را در یکی از جلسات دورهمی ارتباط، به صورت تجسد ظاهر نمایم. من به ایشان گفتم که اصلا چنین کاری امکان ندارد زیرا تجسد یک روح یکی از مراحل عالی ارتباط است که به همین سادگی امکانپذیر نمی باشد. زیرا وجود یک مدیوم اکتوپلاسمی در جلسه لازم است و مدیوم اکتوپلاسمی تعدادشان درجوامع بشری بسیار اندک است. درضمن شرایط فضا و جو جلسه هم باید مهیا باشد، یعنی اینکه کسانی که در جلسه تجسد حضور دارند باید لااقل چند ترم علوم روحی را گذرانده باشند و با علوم روحی تا حدی آشنایی داشته باشند. و در مرحله آخر می بایست اتاقی و یا مکانی مخصوص تجسد ارواح وجود داشته باشد. مکانی سالن مانند که در یکی از زوایای کنج سالن یک اتاقک کوچک با پرده های سیاه تعبیه شده باشد که مدیوم اکتوپلاسمی در آن اتاقک کوچک مستقر شده و به خواب روحی برود و آن وقت با خارج شدن اکتوپلاسم از مدیوم، روح حاضر در جلسه بتواند به خودش جسم مادی بگیرد. ایشان ظاهرا متقاعد شد و رفت .
ادامه مطلب ...