بخش کوتاهی از کتاب خاطرات یک روح از لحظه قبض جان تا رسیدن به منزلگاه ابدی
جهنم و مردمانش
اولین جهان بعد از دنیای فیزیکی و مادی ما، جهان اول روحی یعنی جهنم میباشد. در این دنیای بینهایت سرد و تاریک اثری از نور و گرما مشاهده نمیشود و ارواح دربند و گرفتار در این دنیای تاریک، به صورتی غوطه ور و سرگردان به نقاطی نامعلوم در فضای آن سُر خورده و کشیده میشوند. ارواح ساکن در دوزخ، همواره در حالتی بدون تعادل و داشتن جایگاه و تکیه گاهی مطمئن به این سو و آن سو کشیده شده و همواره در آرزوی یافتن روزنه ای برای دریافت حداقل نور و گرما در تلاش و تقلا هستند.
در یکی از شبهای ارتباط با ارواح که مجددا افتخار میزبانی از روح میهمان و همراهم را داشتم، منتظر بودم تا ایشان در خانه من تجسد یابد، اما بواسطه آنکه هدف ما نگارش مطالبی از حقایق عالم روح و جهانهای مرتبط به آن بود، ایشان صلاح دانستند برای سهولت در امر دریافت پیام از تجسد یافتن صرف نظر کرده و از طریق کتابت به سوالات من پاسخ گویند. لذا من قلم و کاغذی به دست گرفته و آماده نگارش شدم. ایشان در ادامه صحبتها و بیان خاطراتشان از ورود به جهان اول روحی یعنی جهنم اینگونه یاد کردند؛
ادامه مطلب ...بنام خدا
بهشت و جهنم کجاست
فرامرز ملاحسین تهرانی
چه تفاوتی میکند که مکانی که از آن به بهشت و جهنم تعبیر می شود در کجای این عالم باشد. اگر قایل به وجود یک پروردگار حکیم و دانا و توانا باشیم این خدای بزرگ قادر است در هر کجای عالم بهشت و جهنم خود را نه در یک مکان و یک عالم، بلکه در میلیونها و میلیاردها مکان و جهان مجزا برپا سازد. بهشت و جهنم ما می تواند در هر کجای این عالم برقرار باشد یعنی هر کجایی که خداوند اراده به تادیب و یا تشویق و دادن پاداش به بندگان خویش نماید در همان زمان و مکان این اراده را به فعلیت میرساند، فقط کافی است که این خدای دانا و حکیم زمان را برای پاداش و عقاب بنده اش مناسب بداند آن وقت است که روزهای خوش و یا بد مخلوقش را رقم می زند تا درس عبرت آموزی به وی داده باشد.
چیزی که بلاشک اتفاق خواهد افتاد بازگشت اعمال و حتی اندیشه های ما به خودمان میباشد. حالا زمانش کی و کجا باشد این بستگی به میزان آگاهی ما نسبت به اعمال و رفتارهای ما در گذشته و حال باشد. بدیهی است تا زمانی که شرایط درک و آگاهی ما از کارهایی که در گذشته انجام داده ایم فراهم نباشد خداوند هیچ تعجیلی در برپایی رستاخیز و دادگاه ما نخواهد داشت. درواقع ما اگر به آن آگاهی که منجر به این شود که درباره رخدادهای گذشته و تاثیراتی که می تواند رفتارها و گفتارهای ما در نحوه زندگی و حیات دیگران و در کل جامعه ای که در آن زیست می کنیم، داشته باشد نرسیم، بازتاب و انعکاس آنها به خود ما به تاخیر خواهد افتاد و اگر هم زودتر از موعدش به خود ما بازگردد نشانه مهر و عطوفت خداوند به ماست که می خواهد ما زودتر از زمان مقرر پاک و بی آلایش از زنگارهای نفسانی گردیم. بدین جهت است که برخی اوقات بلاها و آزمایش های سخت و طاقت فرسا نه تنها مضر و زیان بار برای برخی از بندگان خدا نیست بلکه یک هدیه و پاداشی است که منجر به بلوغ زودرس انسان و رسیدن به درجه آگاهی برای شناخت خویش و شناخت مسیرهای منتهی به سعادت ابدی می شود.
حال باید به این نتیجه رسیده باشیم که بهشت و جهنمی که به آن وعده داده شده ایم می تواند در همین زندگی دنیایی امان برپا گردد. فقط کافی است که میزان آگاهی ما از الهیات و شناخت نفس به درجه ای از بلوغ برسد که به درک متمایزی از دنیای غیب نسبت به دنیای تحتانی که ما در آن زیست می کنیم نایل آییم. در غیر این صورت باید صبر کرد تا دست قهار الهی در زمانی که رسولان مرگ ماموریت می یابند تا قبض روح از بدن نمایند با چشم و گوش و حواس روحانی به کشف واقعیات حقایقی که در پشت پرده های طبیعت در شرف وقوع است دست یابیم. البته برخی از ارواح در آن مرحله نیز باز هم با مقاومتی بی حاصل سعی در کتمان حقایق و مسلمات الهی مینمایند، برای آن انسانهای بدبخت باز هم درهای رحمت الهی بسته می ماند زیرا هیچ چیزی در قاموس الهی برپایه جبر و اجبار نیست و چنین ارواحی تا سالها و شاید قرنها در جهل و نادانی در برزخ دنیاهای تحتانی به سر خواهند برد تا روزی که بالاخره از بلاتکلیفی مرگباری که باعث خستگی و فرسودگی اشان می شود متنبه شده و خود را به ماموران الهی برای حضور در قیامتی که برایشان برپا گردیده است حاضر نمایند.