مثنوی ارواح

مثنوی ارواح

یا رب از من کم مکن الطاف دوست ----- مثنوی روح من از آن اوست
مثنوی ارواح

مثنوی ارواح

یا رب از من کم مکن الطاف دوست ----- مثنوی روح من از آن اوست

جهنم و مردمانش

بخش کوتاهی از کتاب خاطرات یک روح از لحظه قبض جان تا رسیدن به منزلگاه ابدی

جهنم و مردمانش


Image result for ‫جهنم‬‎


اولین جهان بعد از دنیای فیزیکی و مادی ما، جهان اول روحی یعنی جهنم می‌باشد. در این دنیای بینهایت سرد و تاریک اثری از نور و گرما مشاهده نمی‌شود و ارواح دربند و گرفتار در این دنیای تاریک، به صورتی غوطه ور و سرگردان به نقاطی نامعلوم در فضای آن سُر خورده و کشیده می‌شوند. ارواح ساکن در دوزخ، همواره در حالتی بدون تعادل و داشتن جایگاه و تکیه ­گاهی مطمئن به این سو و آن سو کشیده شده و همواره در آرزوی یافتن روزنه ­ای برای دریافت حداقل نور و گرما در تلاش و تقلا هستند.

 در یکی از شب­های ارتباط با ارواح که مجددا افتخار میزبانی از روح میهمان و همراهم را داشتم، منتظر بودم تا ایشان در خانه من تجسد یابد، اما بواسطه آنکه هدف ما نگارش مطالبی از حقایق عالم روح و جهان­های مرتبط به آن بود، ایشان صلاح دانستند برای سهولت در امر دریافت پیام از تجسد یافتن صرف نظر کرده و از طریق کتابت به سوالات من پاسخ گویند. لذا من قلم و کاغذی به دست گرفته و آماده نگارش شدم. ایشان در ادامه صحبت­ها و بیان خاطراتشان از ورود به جهان اول روحی یعنی جهنم اینگونه یاد کردند؛

  

وقتی مرزهای عالم مادی را گذراندیم، من در معیت ارواح حامی و فرشتگان الهی وارد دنیایی سرد و تاریک شدیم که اثری از نور و حرارت و نعمات الهی نبود. به هیچ وجه مقابل خود را نمی­دیدیم و با سرعتی زیاد درحال صعود و گذر از آن دنیای تاریک و فاقد جذابیت بودیم. شاید یکی از علل اینکه اطلاعات کمی از جهان اول روحی توسط ارواح در جلسات ارتباط داده می­شود، همین عدم جذابیت این دنیای فاقد نور و روشنایی برای ارواح متعالی است که مانع گشت و گذار این دسته از ارواح به آن جهان رعب­ آور میشود. زیرا ارواح متعالی تمایلی به گشت وگذار دراین جهان تاریک نداشته و خیلی سریع از آن گذر کرده و در آن توقفی نمی‌نمایند.

 

سوال: آیا شما توقفی هم در جهان اول روحی داشتید؟

جواب: بله، اگرچه این دنیا فاقد جاذبه ­هایی برای توقف بود، اما برای لحظاتی احساس عدم حرکت و ایست به من دست داد. اما چیزی که بسیار در خود من مشهود بود، احساس ترس و دلهره از فضای آن دنیای تاریک بود. صداهایی از دور و نزدیک ما می­آمد که بسیار دردناک و منزجرکننده بود. صدای ناله و ضجه کسانی که از عمق جان و از ته دل گریه و شیون و زاری می­کردند. معلوم بود که ناله و شیون آنها قبل از آنکه از ترس و هراس باشد، بیشتر از پشیمانی و ندامت و تاسف است. ما آنها را نمی ­دیدیم زیرا بقدری محیط تاریک بود که حتی تا یک متر از فضای روبرویمان مشهود نبود. من فقط سایه­ هایی از حضور همراهانم را می­توانستم در کنار خود تشخیص دهم. آنها مرا دلداری می‌دادند که از این صداها و ناله ­ها وحشتزده نشوم، زیرا این همه درد و عذاب و ندبه، نتیجه اعمال غیرانسانی کسانی است که بیشتر از این دنیای اسفل روحی قادر به اوج گرفتن نیستند، پس در این جهان تاریک زمینگیر شده و تا مدتها میبایست دراین مکان و فضای سرد و تاریک و عاری از نعمات الهی اقامت کرده و به گذشته خویش و اعمال و کرداری که در دنیا مرتکب شده ­اند، بیندیشند و تمام آنچه را که در حق دیگران انجام داده‌اند و باعث ظلم و ستم بر آنها شده ­اند را با تمام وجود حس کنند و آن دردهای روحی و روانی و جسمانی را تجربه نمایند تا گناهانشان رفته رفته پاک شده و بسوزد و از این طریق است که این ارواح گنه­کار می­توانند از عمق به سطح این جهان تاریک صعود کرده و عاقبت از آن خارج شوند.

سوال: آیا سعی نمی­کردید که با ارواحی که در حال عذاب کشیدن در آن محیط هستند، ارتباط برقرار کنید؟

جواب: من روحی خام و تازه سفر کرده بودم، اما سایر ارواح متعالی هم سعی در انجام چنین کاری نمی­کردند. زیرا ارواح جهنمی میبایست خود به آن درجه از شعور و آگاهی و تجربه برسند که واقعا از اعمال و کردار گذشته ­شان پشیمان شوند. اما صدای برخی از ارواح متعالی را می­توانستم بشنوم که معلوم بود از جهان­های روحی عالی به این مکان آمده­اند. از لحن برخی از آن صداها می‌شد فهمید که آن ارواح جزو ساکنان بهشت و دنیاهای پراز نعمت و سعادت هستند، اما قصدشان از ورود به این دنیای تاریک را نمی‌دانستم، شاید برای نصیحت دادن به ارواح گنه­کار آمده بودند، شاید هم فقط برای سرکشی از این دنیا بود و شاید هم برای امر دیگری بوده باشد که من متوجه این موضوع نشدم. فقط تنها چیزی که آرزویش را داشتم این بود که از آن جهان روحی وحشتناک که از هر کجای آن صدای ناله و گریه و ضجه می ­آمد، خارج شویم. پس ناگهان اوج گرفتیم، ولی به قدری آن دنیای تاریک پهناور و گسترده بود که گویی قرار نبود به انتهای آن برسیم. هرچه می­رفتیم باز هم به سطح آن نمی‌رسیدیم و چیزی از آن همه تاریکی و سرما کم نمی‌شد. من فکر می‌کردم که ارواح گنه کاری که قرار است روزی به سطح این دنیا رسیده و از آن خارج شوند، چه مدت طولانی را می­بایست سر کنند، تا بتوانند از این دنیای تاریک خارج شوند. الله اعلم.

سوال: اگر بخواهید بزرگی جهان اول روحی را با دنیای فیزیکی خودمان مقایسه کنید، چه مقدار آن را تخمین می­زنید؟

جواب: من این طور استنباط می‌کنم که بزرگی و پهناوری جهان اول روحی، سه الی چهار برابر دنیای مادی ما با تمام کهکشانهای شناخته شده و ناشناخته آن است!

سوال: آیا درهیچ کجای این دنیای بسیار پهناور واقعا اثری از نور و گرما نیست؟

جواب: نه. حتی به اندازه یک سر سوزن.

سوال: پس می­توان نتیجه گرفت آتش سوزان نقل شده از این دنیای اسفل، از درون خود جهنمیان سرچشمه می­گیرد؟

جواب: آری. خود ارواح ساکن در جهنم هیزم آتش خویش هستند. درواقع دردها و رنج­های برخاسته از اعمال و کردار این ارواح گنه­کار، بازتاب آن دردها و رنج هایی است که درحق همنوعان خود در دنیا مرتکب گشته، و اینک در حال تجربه آن حالات دردآور در خویشتن خویشتن هستند. و برعکس این موضوع هم صادق است.آن حالات خوش و خرمی که ارواح متعالی در بهشت از آن برخوردارند، و نعماتی که برایشان فراهم است، ماده اولیه آن نعمات را خود ارواح از دنیا بواسطه اعمال نیک در حق همنوعان خویش به آن دنیای نورانی آورده ­اند. در واقع دنیاهای روحانی از خودشان چیزی ندارند بلکه همگی آنها فضایی تهی و خالی از هر چیزی هستند و این ارواح ساکن در آن دنیاها هستند که به آن دنیاها سردی و تاریکی و قحطی و یا نور و زیبایی و سرسبزی و خرمی میبخشند و خداوند مهربان نیز با نظارت بر دستگاه حاکم بر کل هستی، یار و پشتیبان ارواح متعالی خواهد بود.

سوال: درواقع ما با نوع تفکر و اعمال و رفتار خویش در دنیاهای مادی، چگونگی زندگی در جهان­های روحی را تعیین می­کنیم.

جواب: حتما همینطور است. بدون سعی و تلاش و آینده ­نگری چگونه می­توان صاحب یک زندگی سعادتمند شد. چه در دنیا و چه در آخرت، حتما می­بایست با سعی و تلاش و جمع­ آوری اندوخته ای مناسب، به آینده زندگی­مان سرو سامان بدهیم. این دنیا جایی بسیار مناسب برای جمع­ آوری زادوتوشه­ ای مناسب جهت انتقال و بهره ­برداری از آن در جهان­های روحی است. درواقع هیچ نیرویی ما را محصور و مجاب به زندگی در محیطی مشخص و خاص در طبقه روحی نمی‌کند. بلکه این خود ما هستیم که با نوع اندیشه و وزانت عقل و تفکرمان که چگونگی رفتار و کردار ما را در دنیا رقم زده است، قادر خواهیم بود در فضای اختصاص داده شده به ما در جهان و طبقه روحی مختص خودمان اقدام به خلق دنیایی زیبا یا فوق مدرن یا دنیایی متوسط و در حد یک زندگی معمولی و یا جهانی سرد و تاریک و شبیه به یک خرابه بدون امکانات نماییم.

ارواح دوزخی از آنجا که هیچ پیش­زمینه معرفتی و فرزی و چابکی عقلی برای خلق پدیده ­های مبارک یک حیات متعالی در دنیا را نداشته ­اند و پیوسته در حال خلق افکار، رفتار و کردار باطل چه در حق خویش و چه در حق دیگران بودند، پس از انتقال از این دنیا به جهان­های روحی، قادر به تغییر وضعیت خویش از مرتبه­ ای نازل به رتبه­ ای اعلی نمی­باشند، پس این دسته از ارواح می­بایست تا مدت­های مدیدی به آن کاری بپردازند که تا پیش از این در دنیا از انجام آن دریغ می­کردند و آن کار، تفکر درباب چگونگی خلق یک زندگی سعادتمندانه بر پایه ­های معرفت و آگاهی الهی است. آن قدر این ارواح می­بایست غور و تفکر در کنه و ماهیت ارتباط خویش و خالق بی­ همتا و آفریدگار جهان نمایند تا به معرفت و آگاهی رسیده و رمز صعود به مراتب بالا تا رسیدن به سطح جهان اول روحی و درنهایت عبور از دروازه­ های آن را کسب نمایند.

سوال: اگر بخواهیم در یک کلمه، عصاره همه خوبی­ ها را در یک عمل جمع کرده و ازطریق آن به سعادت دنیا و آخرت برسیم، آن یک واژه کدام است؟

جواب: عشق!

سوال: توضیح دهید؟

جواب: عشق سرمنشا و حقیقت و کنه سعادت نه فقط در نزد نوع بشر بلکه درنزد تمامی خلایق و آفرینش پروردگار از ازل تا ابد بوده و خواهد بود.



کتاب الکترونیکی


روح 300


خاطرات


اثر: فرامرز ملاحسین طهرانی


اشعار کتاب: ف.م.طهرانی (ناجی)


236 صفحه


قیمت: 30000 تومان


خرید




نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد