مثنوی ارواح

مثنوی ارواح

یا رب از من کم مکن الطاف دوست ----- مثنوی روح من از آن اوست
مثنوی ارواح

مثنوی ارواح

یا رب از من کم مکن الطاف دوست ----- مثنوی روح من از آن اوست

آموزش خودهیپنوتیزم

بنام خدا

آموزش خودهیپنوتیزم


آموزش هیپنوتیزم


همانطور که درگیر مطالعه سایتهای گوناگون بودم، به مقاله ای آموزشی درباره ریلکسیشن یا همان خودهیپنوتیزم برخوردم که مناسب دانستم برای علاقمندان این حوزه، آن را بازنشر دهم. 

تعلق و وابستگی به جسمانیت وعادت کردن به آن ، دلیل بسیاری از مشکلات روحی یا حتی از دست دادن لذتهای بی نهایتی است که خداوند امکان تجربه آن را به بشر داده است …لذا اولین مرحله و گام در رسیدن به عالم آرامش و در واقع رسیدن به او ، رها شدن از جسم و قطع تعلقات است .

مقاله زیر آموزش ساده ترین نوع خود هیپنوتیزم به عنوان Relaxation ، مقدمه ای برای کنترل ذهن ، راز اصلی تمرکز قوا و حذف تنشهای غیر ضروری و زیانبار بدن است .

مراحل یازده گانه:

  ادامه مطلب ...

پاسخ به سوالات روحی / قسمت دهم

پاسخ به سوالات


پاسخ


قسمت دهم

فرامرز ملاحسین تهرانی

سوال اول: از خانم نادری

سلام من تا دوسال پیش خیلی چیز ها رو میتونستم حس کنم مثلا میدیدم ک در اینده ی جایی وایسادم یا دارم ی کاری انجام میدم مثلا سوالای امتحانا رو میفهمیدم میدونستم ی معلم میپرسه یا ن وقتی ی نفر میخواست بهم دروغ بگه از قبلش میفهمیدم و سریع توی ذهنم میتونستم بفهمم اصل موضوع چی بوده ولی الان ن خیلی خیلی کم تر شده میخواستم بپرسم برای اینکه دوباره این حسم برگرده باید چی کار کنم خواهش میکنم یک کار اساسی بگین.

پاسخ: اینکه شما در گذشته توانایی هایی داشته اید و الان این توانایی ها در شما کمرنگ و یا محو شده است، نباید جای نگرانی و افسوس برای شما باشد. حالتهای مدیومی ازقبیل آینده نگری لازمه اش یک سری معیارهای تکاملی و ذاتی است که در برهه ای از زمان برای برخی اشخاص شکوفا شده و سپس محو یا ضعیف می گردد. اگر ما به دنبال بهره برداری های غیرمعنوی از هرگونه توانایی مدیومی باشیم مطمئنا این قدرتها ضعیف و محو میگردد. حتی اگر بنابر خوشایندی نفس باشد باز هم هدفی غیرمعنوی محسوب می شود. همین که شما از من که مانند شما انسان و مخلوقی بیش نیستم تقاضای کمک می کنید نشانه این است که شما درجهت شکوفایی قدرتهای معنوی و مدیومی مسیر را اشتباه می روید، شما خود روح الهی هستید و قادرید با تمرکز و توجه بر قدرتهای ذاتی خویش بعنوان یک روح، به هر آنچه که درجهت تکامل معنوی است دست یابید و فقط از خالق و پروردگار متعال خواستار کمک و راهنمایی و باز شدن درهای جهان غیب باشید نه از بندگان او. پس به شما و خودم توصیه می کنم که در جهت تربیت نفس و شکوفایی قدرتهای معنوی در خویش تمرکز و توجه خود را بیشتر به ذات پروردگار متعال و سپس تعالی دانش و آگاهی خویش در علوم روحی بنماییم.

  ادامه مطلب ...

وقت ملاقات شد

بخشی از کتاب الکترونیکی «خاطرات یک روح از لحظه قبض جان تا رسیدن به منزلگاه ابدی»


وقت ملاقات شد


Image result for ‫عمر خیام نیشابوری‬‎

فرامرز ملاحسین طهرانی

از روح حامی ام خواستم توضیح بیشتری درباره جهانی که در آن سکنی دارند بدهند. ایشان پاسخ دادند که؛ «همانگونه که خودت دیدی، من به عنوان یک روح آزاد و ساکن در یکی از بهترین طبقات بهشت، زندگی سعادتمندانه‌ای را سپری می‌کنم. در آن جهان روحی که من ساکنم، قوانین الهی به بهترین وجه اجرا شده وهیچ نقصان و کمبودی در سازمان اداری آن طبقه عظیم الهی مشاهده نمی‌گردد. ما حقیقتا مردمانی سعادتمند هستیم و حضورمان در نزد افرادی که ساکن طبقات تحتاتی و فیزیکی هستند، فقط به خاطر راهنمایی درجهت کمک به آنها در مسیر زندگی سخت و دشوارشان در این مرحله از حیات تکامل روحی است. ما در جهانهای نورانی خودمان هیچ نیازی به دلیل و برهان برای اثبات وجود خداوند قادر متعال نداریم. زیرا همه چیز از شوکت و عظمت پروردگار برای ما واضح و مبرهن است. هیچ ناخالصی و عوامل ناراحت‌کننده و بیماریزا در سرزمین‌های پاک بهشتی وجود ندارد. حتی خاک زیر پایمان هم مبرا از میکروب و ذرات آلوده است و همانگونه که خود مشاهده نمودی، خاک بهشت از ذرات ریز درخشنده‌ای تشکیل یافته که مثل زمرد می‌درخشد و از بس صیقلی و شفاف هستند، نور محیط را در خود منشور کرده و مجددا به فضای محیط بازمی‌گردانند که این باعث نورانیت صدچندان فضای بهشت می‌شود. حقیقت ذات مردمان بهشت برای یکدیگر مکشوف است و هیچ فکر و اندیشه باطلی در اذهان بهشتیان نقش نمی‌بندد. زیرا به مجرد شکل‌گیری اندیشه‌ای ناصواب، سایرین قادر به درک و فهم آن گردیده و بنابراین مردمان بهشت در هر حال و لحظه‌ای در حال مراقبه و تهذیب نفس بوده و به همین خاطر هرچه از زمان حضور ارواح در بهشت می‌گذرد، آنها به واسطه این مراقبه و تهذیب نفس، به جلای روح و روان بیشتر نائل می‌آیند.

خلاصه هرچه هست در اوج کمال و سلامت و عظمت و شکوه است و بهشتی که همگان از آن به نیکی یاد می‌کنند و در کتابهای مقدس شرح آن آمده است، تنها بخش کوچکی از محاسنی است که برای آن برشمرده‌اند.

  ادامه مطلب ...

خاطرات مدیومها / قسمت سوم/ شبی در غسالخانه

خاطرات مدیوم ها / قسمت سوم


شبی در غسالخانه


Image result for ‫غسالخانه‬‎

فرامرز ملاحسین تهرانی


در آن اوایل که به تازگی به قدرتهای مدیومی دست یافته بودم، تصمیم گرفتم  تحقیق و پژوهشی را در یکی از قبرستانهای اطراف شهر داشته باشم. درنظر داشتم که امر کتابت را در یکی از شبهای گرم تابستان در کنار غسالخانه انجام دهم. البته امروزه که چند سالی از آن زمان می گذرد می بینم که چقدر در این زمینه خام و تابع احساس بودم زیرا که در هر مکانی می توان با ارواح کتابت کرد و نیازی نیست که شب هنگام در محیطی مثل قبرستان که انسان را ممکن است دچار خیالات و اوهام نماید، دست به تحقیق و کتابت زد.  بهرحال من به شما توصیه می کنم که هرگز این تجربه مرا تکرار نکنید و ارواح با درخواست شما برای کتابت و یا هر نوع ارتباطی در هر مکان و محلی حاضر خواهند شد و حتما  نمی بایست که در محیطی شبیه قبرستان ها این ارتباط صورت پذیرد.

 

ادامه مطلب ...

رازهای آن سوی مرگ

رازهای آن سو ی مرگ


دولورس کنن


Image result for ‫دنیای مرگ‬‎


مباحثی  که شما اینجا شاهد آن هستید حاصل ارتباطی است که خانم دولورس کنن با ارواح متعالی برقرار کردند. 
من بدون آنکه نسبت به سوالات خانم کنن و جوابهای ارواح  پیشداوری و قضاوتی کرده باشم، شما را دعوت به مطالعه آن می نمایم.


سوال : دیدگاه الهی نسبت به انسانهای پلید در دنیای روحانی چیست ؟؟
پاسخ: خداوند که صاحب و مالک تمام کائنات . مخلوقات است ، صاحب دوستی ، سعادت ، خوشبختی و مهر و مودت است . او خدایی نیست که در او لفظ انتقام یا نفرت جای گیرد و تصور شود. خداوند بری از تمامی احساسات منفی است . او هیچ تمایلی ندارد که انسانی را به خاطر ارتکاب به گناهش مجازات نماید. در اساس و قانون وی جایی برای مجازات وجود ندارد. در دنیای خود اگر مشکلاتی دارید، ماحصل عذاب و غضب الهی نیست، بلکه نتیجه عملکردهای خودتان است . اگر آشفتگی و تشویشی می بینید ، باز نتیجه رفتار خودتان است .
سوال : برای ما انسانها همیشه درک این حقیقت دشوار می نماید که چرا و چگونه می توان با مشکلات و ناراحتیهای موجود در زندگیمان کنار آمد. تصورمان بر این هست که حتماً عمل خلافی انجام داده ایم که خداوند ما را تحت عذاب گذاشته است . از اینکه مشاهده می کنیم عده ای در کمال آسایش زندگی کرده و مشکلی ندارند و در عوض عده ای نیز با تمام تلاش و کوشش همیشه در رنج و عذاب هستند . این را می توانید توجیه کنید ؟
 
ادامه مطلب ...

پاسخ به سوالات روحی / قسمت نهم

پاسخ به سوالات



قسمت نهم


سفر به بهشت


سوال اول: از آقای آرش

آیا این درست هست که در جزیره ها تجمع ارواح بیشتر هست؟من خودم سالها جزیره ی کیش زندگی می کردم و چندیدن بار تجربه حضور نیروهای عجیب رو داشتم که در یک مورد به شدت خشن هم بودند که بعدا فهمیدم که بسیاری از ساکنان جزیره تجربه های مشابه دارند و ارواح رو دیدند و یا حس می کنند. بعدا از فردی شنیدم که مناطقی که با آب احاظه شدند توان سفر روح رو کاهش میدن. 

پاسخ: معمولا اینگونه اعتقادات بخاطر آن فضای رمزآلود و دنج و ساکتی است که مکانهایی مثل جزایر و مناطق پرت و دورافتاده و متروکه در خود دارند وگرنه نیروهای ناشناخته با طول موج های متفاوت و غایب از دید و رویت همگان، در تمامی مناطق کره زمین حضور داشته و تاثیرات آنها برای عده ای از مردمان که دارای قدرت مدیومی بالاتری نسبت به سایرین هستند، قابل درک و در پاره ای از موارد مشهود میباشد.

  ادامه مطلب ...

نسیمی از بهشت

بنام خدا

خاطرات مدیوم ها (2)


نسیمی از بهشت


Image result for ‫فرشتگان‬‎


به کوشش فرامرز ملاحسین تهرانی


در این بخش به یکی دیگر از خاطرات مدیومها خواهم پرداخت. حدود پنج ماه پیش نامه ای الکترونیکی از آقایی بنام مستعار ش.ق دریافت نمودم که بسیار جالب و آموزنده بود و عین نامه را که برای من ارسال شده بود را در زیر می آورم.


با سلام خدمت شما که همواره سعی در نشر معارف و آگاه نمودن مردم بخصوص نسل جوان به امور معنوی و روحانی دارید. این حکایتی که برایتان تعریف می کنم عین حقیقت است و دوست داشتم شما نیز نظرتان را درباره آن بدهید.

20 سال قبل با دختری که عاشقش بودم ازدواج کردم. بگذریم که در راه وصال و رسیدن به این دختر من چقدر تلاش و کوشش نمودم تا توانستم اول رضایت خودش و بعد خانواده اش را جلب کنم. زیرا از هر لحاظ آن دختر که بعدا همسر من شد، از من سرتر بود. هم از حیث چهره و قیافه و هم ازلحاظ وضعیت مالی و خانوادگی یکی دو پله از من بالاتر بود. مثلا پدر او کارمند ارشد یکی از ادارات بود درحالیکه پدر من کارگر بازنشسته یکی از کارخانه های حومه شهر بود. یا اینکه منزل آنها در شمال تهران بود و منزل ما در جنوبی ترین نقطه تهران. اصلیت ما متعلق به یکی از شهرهای دورافتاده جنوبی بود و آنها شهروند اصیل همین شهر. ازحیث تحصیلات البته من لیسانس بودم و آن دختر فوق دیپلم. من و او در دانشگاه هم کلاس بودیم اما ایشان در میانه راه ترک تحصیل نمود و دیگر حوصله ادامه تحصیل نداشت. خلاصه با هر زحمتی بود توانستم به همسر آینده ام و خانواده اش بفهمانم که من عاشق دخترشان هستم و در این راه حتی حاضرم تمام شرایط آنها را قبول کنم تا آنها مرا به غلامی قبول کنند. اگرچه آن دختر مانند من که عاشقش بودم، چنین دلبستگی و عشقی  را نسبت به من نداشت اما بالاخره دست تقدیر الهی ما را زیر یک سقف مشترک قرار داد.

  ادامه مطلب ...

پاسخ به سوالات / قسمت هشتم

پاسخ به سوالات

قسمت هشتم


12345

سوال اول از: ناشناس

از شما تقاضایی داشتم که اگر اجابت کنید و از آن نتیجه بگیرم تا زمان حیاتم در این دنیا دعاگوی شما خواهم بود. گرچه صحبت از زندگی شخصی ام برای من دردناک است اما از آنجا که در پاسخ به پرسش خانم سالومه گفته بودید "سوالی اگر دارید حتما پاسخ خواهم داد" تصمیم گرفتم مشکلم را با شما در میان بگذارم ولی قبل از آن می خواهم از یک طرف، از موافقت شما برای کمک به حل این مسئله اطمینان حاصل کنم و در وهله بعد بدانم که آیا شما می توانید درمورد وضعیت آتی یک مورد بغرنج و راه حل قطعی آن در زندگی یک شخص از ارواح پرسش کرده و کمک بگیرید. ضمناً، لطفاً از انتشار علنی این نامه و احیاناً نامه های دیگر در سایت جلوگیری کنید تا ملعبه ای نباشد در دست نااهلان.

  ادامه مطلب ...

در معیت رسولان مرگ

بخشی از کتاب الکترونیکی «خاطرات یک روح از لحظه قبض جان تا رسیدن به منزلگاه ابدی»


در معیت رسولان مرگ



Image result for ‫فرشتگان مرگ‬‎

فرامرز ملاحسین تهرانی

باز هم احساسی شبیه به کشش به سمت عقب و دور شدن از آگاهی محیطی به من دست داد و متوجه شدم که انگار در محیطی به وسعت بزرگترین دشت و صحرای خلقت، یکه و تنها درحال گذر هستم. اما صداهای فراوانی که پیرامونم بود نشانه ای از حضور هزاران و شاید صدهاهزار روحی بود که در حال گذر از این منطقه اثیری یا ذهنی بودند. همینکه به فکر روح همراه خویش افتادم، ایشان را در  کنار خود دیدم. با حضور ایشان دیگر خودم را در فضای بیکران کائنات  و طبقات روح تنها نمی دیدم. ایشان تکیه گاهی مطمئن برای من بود. دوشادوش یکدیگر در فضای نیمه تاریک و نیمه روشن آن جهان یا طبقه ای که هیچ چیزی در آن دیده نمی شد و همه جا را خلائی به وسعت تمامی هستی پر کرده بود، پرواز کرده  و در خیال و تصورات خویش، خود را قادر به خلق صحنه ها و پدیده هایی می دیدیم که فعلا لزومی برای عملی کردن آنها نبود. زیرا همین حال و همین پرواز برایمان الهام بخش و نیروزا بود.

  ادامه مطلب ...