مثنوی ارواح

مثنوی ارواح

یا رب از من کم مکن الطاف دوست ----- مثنوی روح من از آن اوست
مثنوی ارواح

مثنوی ارواح

یا رب از من کم مکن الطاف دوست ----- مثنوی روح من از آن اوست

دانلود مجله روح و روان شماره 1


بنام خدا

سالها پیش که من به کلاسهای علوم روحی می رفتم، مجله روح و روان ازسوی انجمن علوم روحی رهبرزاده منتشر می شد که متاسفانه بعد از یکی دو سال دیگر این ماهنامه انتشار نیافت. امروز تصمیم دارم که شرایط دانلود شماره یک این مجله را برای شما عزیزان فراهم آورم تا از مطالب و مقالات مفید آن در زمینه علوم روحی بهره مند گردید. انشاالله مورد توجه و استفاده شما عزیزان قرار بگیرد.


نتیجه تصویری برای دانلود


روح چیست

بنام خدا

روح چیست؟

منبع: bankmaghale.ir


نتیجه تصویری برای روح



شناخت روح در زمان حیات و ایمان و اعتقاد به استقرار وجود آن پس از مرگ، هر فردی را قادر می‌سازد که نه تنها به زندگانی خود در رابطه با مرگ، مفهوم و معنایی روحانی و آرام‌بخش و شرق‌آوری را ببخشد بلکه باعث میشود تا در فرصت  حیات مادی،‌ جهانی روشن و پاک و بی‌آلایش و منطبق با واقعیات حیات انسانی برای خود انتخاب نماید. و در زندگی، حقایق و درستی و صداقت را مبنای عمل و ادامه عمر خود قرار دهد.

آنها که در طول حیات خود، بر اثر تجربه و ممارست و تعمق خالصانه و مطالعات فراوان، به بقای روح معتقدشده‌اند، کوشیده‌اند تا در تزکیه روانی، کنترل اعمال نفسانی، بی‌توجهی به مادیات در زمان حیات و گرایش به جنبه‌های معنوی زندگی، سرمشق خوبی برای خانواده و اطرافیان خویش و همچنین جوامع بشری باشند. چنین افرادی هرگز از ناملایمات زندگی وحشت ندارند و درصدد انتقام‌‌جویی، کینه‌توزی، بخل و حسد، دروغگویی و تضییع حق دیگران برنخواهد آمد و نیز در اصل، توجه چندانی به تجملات و زرق و برق زندگی از خود نشان نمی‌دهند و با زندگی و مشکلات آن برخورد ملایم و مسالمت‌آمیزی دارند و معمولاً زندگی خود را در آسایش خیال و آرامش‌خاطر می‌گذرانند و موجب امنیت خاطر و ثبات روحی اطرافیان خود خواهند شد.

 

ادامه مطلب ...

68 ثانیه

بنام خدا

68 ثانیه

منبع: havaytaze.mihanblog.com


بسیاری از سخنرانان موفق به خصوص در حوزه قانون جذب نظیر ایسترهیکس نظریه جالبی دارند. آنها می گویند اگر انسان بتواند فقط ۱۸ ثانیه روی چیزی که واقعاً می خواهد تمرکز کند یک زنگ بزرگ در کاینات به صدا در می آید که توجه کل هستی را به سمت این شخص جلب می کند.



اگر این ۱۸ ثانیه بتواند تا ۶۸ ثانیه ادامه یابد دیگر کار تمام است و کل هستی به تکاپو می افتد تا برای فکر متمرکز شده یک راه حل پیدا کند.

 

 

ادامه مطلب ...

پرانا

بنام خدا

پرانا


نتیجه تصویری برای پرانا


منبع:  www.booki2.blogfa.com


شفای پرانیک(Pranic Healing) چیست؟
پرانا یک واژه سانسکریت به معنای نیروی حیات است و وجود این انرژی حیات‌بخش نامرئی عامل سلامتی و زنده بودن ما می‌باشد. این واژه در فرهنگ شرق Chi یا Ki نیز نامیده می‌شود که ما آن را ازطریق آب، هوا، زمین، در ختان و گیاهان و یا به کمک مراقبه و دعا دریافت می‌کنیم . یک درمانگر می‌تواند واسطه‌ای برای انتقال این انرژی باشد.
شفای پرانیک روش درمان با استفاده از انرژی پرانا می‌باشد که در درمان طیف وسیعی از بیماری‌ها در سطح فیزیکی، احساسی و ذهنی بکار می‌رود. در این روش بدون تماس دست درمانگر با بدن بیمار، انرژی‌های منفی ناشی از بیماری‌ها از بدن انرژی نامرئی انسان پاک شده و انرژی تازه و پرانای سالم به بدن بیمار انتقال داده می‌شود . لازم به ذکر است که هرچه بیمار مقاومت کمتری نشان دهد، انرژی راحتتر و آزادتر جریان می‌یابد و روند درمان سریعتر پیش می‌رود.
 
ادامه مطلب ...

کتاب هیپنوتیزم عملی

کتاب هیپنوتیزم عملی

قیمت: 4000 تومان

 
 
 
  
نام کتاب : هیپنوتیزم عملی
نویسنده : محمدحسین مدرس نهاوندی
تعداد صفحه : 112
حجم فایل : 1,350 کیلوبایت

 هیپنوتیزم یا خوابگری شاخه‌ای از علم روانشناسی است که در آن به وسیلهٔ تلقین، شخص در حالت خاصی ازهوشیاری قرار می‌گیرد. هیپنوتیزم یا به طور دقیقترهیپنوز موجب تسلط دیگری بر فرد نمی‌شود بلکه دیگری با ضمیر ناخودآگاه آدمی به مکالمه و القای تلقینات می‌پردازد. همهٔ هیپنوزها نحوی خودهیپنوتیزم است وهیپنوتیزور خارجی فقط مامای هیپنوز از درون انسان است و آن را می‌زایاند.

 نتیجه تصویری برای دانلود

احضار ارواح

بنام خدا

احضار روح

منبع: www.ic-el.com

سیرى اجمالى در تاریخ احضار روح

حضرت موسى (علیه السلام) این علم را ممنوع کرد، لکن «شاعول» نافرمانى کرد و توسط شخصى روح «شمویل» را حاضر کرد و هم چنین «رمن ها» ارواح اجداد خود را احضار مى کردند؛ «یونانى ها» نیز در احضار ارواح دستى داشتند. «نزن» امپراطور روم، عده اى را براى احضار روح مادرش دعوت کرد. خلاصه آن که، «کاهنین» مصر و «لاماهاى» تبّت، و «مغ هاى» ایران و «براهمه ى» هند از دیرباز علم احضار ارواح را مى دانستند. در قرون وسطا، احضار، اولین بار توسط دختران «میس فوکس» آلمانى در سال 1848 انجام گرفت و کسى که آن را جزء علم مثبت قرار داد «الن کاردک» بود که بعد از ده سال تلاش، کتاب ارواح را چاپ کرد و بعد از او «ویلیام کروکس» و «گابریل»، پیشرفت شگفت انگیزى در این دانش به وجود آوردند. 
تحقیقات علمى و کاوش هاى تجربى، مسأله ى احضار ارواح را تأیید مى کند. یک استاد انگلیسى به نام «هووسن» مى گوید:
من و استادم «هرلوب» که هر دو مادى بودیم، بعد از 12 سال تحقیق، امروز سخت باور داریم که ارتباط با ارواح و گفت گو با آنها ممکن است و دلایل قاطعى به دست آورده ایم. 
در سال 1869، یعنى 22 سال پس از ظهور علم ارتباط با ارواح، در غرب یک هئیت 33 نفرى از دانشمندان، روحانیون و... از طرف انجمن زبان شناسان انگلستان مأموریت یافتند تا به این مسأله رسیدگى کنند، بعد از یک سال و نیم بررسى و آزمایش، رأى خود را مبنى بر تصدیق اصول رابطه با ارواح به انجمن مزبور تسلیم کردند. 
از نظر دینى، ارتباط با ارواح از سال ها پیش در منابع اسلامى مطرح بوده و گاهى بعضى ائمه ى طاهرین(علیهم السلام) در بیدارى با ارواح گذشتگان مرتبط شده و با آنان سخن گفته اند. 

اقسام ارتباط با ارواح
الف) به وسیله ى خوابانیدن شخص، که از آن به خواب مغناطیسى (هپنوتیزم، مانیه تیزم و تله پاتى) یاد مى شود؛ 
ب) به وسیله ى احضار ارواح؛ 
ج) به صورت رؤیاى صادقه؛ 
د) در حال بیدارى. 
مى پردازیم به اصل پاسخ: براى ارتباط با ارواح بازماندگان، واسطه لازم است. این واسطه، مى تواند انسان یا چیزى دیگر باشد. افرادى که واسطه قرار مى گیرند باید داراى قوه ى «مدیوم منیط» باشند، که عبارت است از خاصیتى که در بدن مدیوم (واسطه) وجود دارد و در حال خواب یا بیدارى، اثر سیّال لطیف حیاتى از او خارج مى گردد و ارواح که بدون کمک سیال حیاتى ـ که از بدن اشخاص زنده قرض مى گیرند ـ نمى توانند به سهولت در عالم ماده تظاهر نمایند، از سیال بدن مدیوم، براى حضور و ارتباط استفاده مى کنند. گر چه نیروى مدیوم منیط، کم و بیش، در همه وجود دارد، لکن همه ى افراد براى مدیوم شدن استعداد ندارند. براى این که مدیوم در حالت خواب مصنوعى با ارواح ارتباط برقرار کند او را مى خوابانند، سپس عامل، از نزدیک ترین روح مقدس خواهش مى کند روح مورد نظر را با مدیوم، مرتبط سازد. 

فرید وجدى مى گوید:
دانشمندان اروپا و آمریکا با استفاده از فن احضار ارواح، روح را به شکل روشن حاضر مى بینند و با او صحبت مى کنند و براى آنها ثابت مى شود که روح فلان شخص است. 
مرحوم فلسفى مى فرماید:
با آن که از نظر دینى، ارتباط با ارواح گذشتگان را در بیدارى ممکن مى دانم و خیلى مایلم وسیله اى به دست آید تا با روح شیخ طوسى و صدوق (رحمهما الله) مرتبط شوم... ولى با میزگردانى نمى شود با عالم برزخ و ارواح گذشتگان مرتبط شد، چنان که با طالع بینى نمى شود فرداى مردم را تعیین کرد. 
علامه طباطبایى نیز مى فرماید:
خیلى از خوارق عادات، از جمله احضار ارواح، مستند به قوت و اراده و ایمان داشتن به تأثیر آن است؛ چون اراده تابع علم و یقین است، وقتى علم قطعى شد، حواس، آنچه را انسان به آن یقین دارد مشاهده مى کند و به خود تلقین مى کند که فلان شخص است و هیچ توجه به عدم آن ندارد و ممکن است با این تخیل امراضى را معالجه کرد. از این جا معلوم شد که ملاک تحقق خوارق عادات، علم جزمى است نه مطابقت این علم با خارج و واقع...؛ مانند احضار ارواح که اصحاب آن دلیلى بیش از این که روح در خیال و یا حواس آنها ظاهر شده نه خارج، ندارند و اگر روح واقعاً در خارج ظاهر شده باشد، باید همه ى آنهایى که حس طبیعى دارند، آن را مشاهده کنند.


نظریه پردازی علم در ماورا الطبیعه

نظریه پردازی علم در ماورا الطبیعه 
دکتر صمدعلی مرادی 


مقدمه 
آیا علم جایگاهی در کشف و شهود ماوراالطبیعه دارد؟ این مقاله فقط در پی تشریح این سئوال است و در پی پاسخ جامع به آن نمی باشد. 
در تاریخ بشری مذهب و فلسفه به بحث و نظریه پردازی در حیطه ماورااطبیعه پرداخته اند. فلسفه وظیفه خود می دانسته تا به سئوالات کلی از جمله موضوعات مطرح درماوراالطبیعه پاسخ دهد.علوم تجربی هیچگاه به موضوعات مربوط به ماورا الطبیعه دست درازی نکرده اند و عالمان علوم تجربی هیچگاه بر آن نبوده اند تا سئوالات مطرح در حیطه ماورا الطبیعه را با روشهای علوم تجربی پاسخ دهند. حتی زمانیکه هنوز علوم تجربی از کمبود روشهای تجربی رنج می برد، این فلسفه بود که در حیطه علوم تجربی دست درازی مینمود و فیلسوفان به تئوری پردازی علمی می پرداختند. به وضوح این موضوع از نبود روشهای تجربی برای ثبوت مسائل علمی ناشی می شد. به عنوان مثال مسئله "حرکت" در فیزیک را ذکر میکنیم تا جایگاه علم و فلسفه در تاریخ بشری روشنتر شود. در کتاب خلاصه فلسفی نظریه نسبیت انشتاین چنین آمده است: 
یکی از مسائل اساسی که در نتیجه بغرنجی و پیچیدگی، هزاران سال در تاریکی کامل مانده بود، مسأله حرکت است... جسم ساکنی را در محل بی حرکتی در نظر میگیریم، برای تغییر وضع دادن به چنین جسمی لازم است مؤثر خارجی بر آن اثر کند و آن را به جلو براند یا بردارد... ما باتصور غریزی و الهامی خویش حرکت را وابسته به اعمالی چون راندن و بلند کردن و کشیدن میدانیم... این طرز استدلال غریزی و الهامی درباره حرکت باطل است و همین نوع تفکر سبب شد که قرنهای زیادی تصور ما نسبت به مسأله حرکت غلط بماند. شاید شخصیت ارسطو ... علت اساسی پایداری این تصور غلط و الهامی بوده باشد. در کتاب مکانیکی که منسوب به اوست چنین میخوانیم: "جسم متحرک موقعی به حالت سکون در می آید که قوه ای آن را در امتداد خود به حرکت واداشته است نتواند دیگر تأثیر کند و آن را براند". اکتشاف روش استدلال علمی و به کار انداختن آن به وسیله گالیله یکی از بزرگترین پیشرفتهای فکر بشر است و آغاز حقیقی علم فیزیک را از همان موقع باید دانست... با کلید جدیدی که گالیله پیدا کرده نتیجه چنین بیان میشود: " اگر جسمی رانده یا برداشته یا کشیده نشود و از هیچ راه دیگر هم تأثیری بر آن وارد نیاید _و به عبارت ساده تر: چون بر جسم هیچ قوه خارجی کار نکند _ حرکت یکنواخت پیدا میکند، یعنی با سرعت ثابتی در امتداد خط مستقیم تغییر مکان دهد". 
با این توضیحات شاید بتوان گفت که حیطه های تئوری پردازی علم و فلسفه مرز مشخصی ندارد و بستگی به توانایی آنها در پرورش موضوع هدف دارد. چه بسا اگر علوم تجربی قدرت پاسخدهی در حیطه ماورا الطبیعه را داشته باشند، شایستگی بیشتری در این زمینه یابند. چراکه پاسخهای علم به یک مسئله به دلیل روش تجربی آن و برخورداری از ته پایه ریاضی، بسیار روشنتر و قابل اعتمادتر از پاسخ دهی فلسفه به یک مسئله میباشد. از آنجا که مسائل فلسفه خالی از اثبات تجربی است، به استناد تاریخ گاهی تصورات فیلسوفان قرنها انسانها را در تاریکی و جهل نگاه داشته است! آیا گاه آن فرا نرسیده است تا در پی اثبات برخی مسائل فلسفی از مسیر علوم تجربی باشیم؟ آیا اکنون علم توانایی نظریه پردازی در ماورا الطبیعه را ندارد ؟ 


 

ادامه مطلب ...

اعتقاد به نیروهای ماورایی

اعتقاد به نیروهای ماورایـی

برگرفته از: mavaratoday.blogfa.com


     بشر در تاریخ تکامل خویش به اشکال مختلف به تأثیر نیروهای ماورایی در سرنوشت خویش اعتقاد داشته است، قدرت­هایی ماورای اختیار و کنترل آدمی که فراتر از معادلات طبیعی و منطقی می­توانند بر زندگی او تأثیر بگذارند.

     نیروهایی که گاه ملکوتی و برخاسته از خواست خدایان بوده­ اند و گاه اهریمنی بوده و جادوی شیاطین را شامل می­شدند. گرچه اشکال ابتدایی چنین اعتقادات و باورهایی با بلوغ شعور و دانش انسان به تدریج کم­رنگ­تر شده، امّا در اشکال پیچیده و متکامل­تر هنوز هم ادامه داشته و خواهند داشت.

     در خصوص ریشه ­های شکل­گیری و علل پایداری اعتقادات فراعلمی بحث­های متفاوت و مبسوطی قابل طرح است. در اینجا به هیچ­وجه قصد آن نیست تا وارد این مباحث پیچیده شوم. در این مقاله نگاهی بسیار کوتاه و ساده به عوامل شکل­گیری اعتقادات فرا انسانی و علت وابستگی انسان به قدرت­های ماورایی از منظر روانکاوی و روانشناسـی خواهم داشت.

     پیش از ورود به این مبحث ذکر این نکته ضروریست که پرداختن به صحت و سقم این­گونه اعتقادات ابداً موضوع بحث ما نیست.

     ماهیت وجود انسان با نیاز و فقدان عجین است. آدمی برای سیر مراحل تکامل خویش مجبور به ارضاء نمودن نیازهایی اصیل و فطری در روح و جسم خویش می­باشد. او مکلف است پاسخــی برای خواسته و عطش­های درونی خویش فراهم نماید. از سویی دیگر محدودیت­های درونی و بیرونی همواره سد راه ارضاء تمناهای آدمی خواهند بود.

     مطابق با ادبیات روانکاوی می­توان گفت عمق وجود انسان شامل خواسته ­ها و نیازهایی فطری و وحشی است که عطش آن­ها همواره در وجودش زبانه می­کشد و کامجویی را طلب می­کند (نهاد). در مقابل منطق واقع­گرا و عقل عاقبت اندیش انسان می­کوشد آرزوهای نهاد را به گونه ­ای محدود کرده و مدیریت نماید تا شایسته، زیبا و کم دردسر ارضاء شوند (خود). جدا از تلاش­های «خود» برای مدیریت آرزوها و عطش­های «نهاد»، وجدان اخلاق­گرا و اصول­گرای انسان ، بی­رحم و سرسخت می­کوشد تمناهای نهاد را سرکوب نماید.

     این نمایی مختصر از میدان کارزار درونی انسانی است که در برابر آتش تمناها و نیازهایش با موانع و محدودیت­های درون خویش مواجه است.

     

ادامه مطلب ...