مثنوی ارواح

مثنوی ارواح

یا رب از من کم مکن الطاف دوست ----- مثنوی روح من از آن اوست
مثنوی ارواح

مثنوی ارواح

یا رب از من کم مکن الطاف دوست ----- مثنوی روح من از آن اوست

ویدیوکلیپ ظهور روح

کلیپ ظهور روح


در زیر کلیپ های ظهور روح را مشاهده خواهید نمود. «مثنوی ارواح» نسبت به صحت و یا ساختگی بودن این ویدیوکلیپ ها نظری ندارد.










کلیپ روح در قبرستان

بنام خدا

کلیپ روح در قبرستان


نتیجه تصویری برای روح در قبرستان


در این کلیپ کوتاه شخصی در تاریکی شب به قبرستان رفته و از نمایی نسبتا دور از قبری که در تیررس وی می باشد با دوربین خود فیلمبرداری کرده است. صدای این شخص که روی فیلم است حاکی از ترس  و دلهره وی است و بالاخره پس از چند جرقه نورانی از فضای بالای قبر مذکور، یک موجودی غیرانسانی با چشمانی براق در قاب دوربین وی ظاهر میشود و این شخص هم با سروصدایی که حاکی از ترس وی می باشد، محل را ترک می نماید.

اگرچه من در صحت این ویدیو شک دارم، زیرا ساخت و ارائه چنین کلیپ هایی بیشتر برای ترساندن مردم است نه تقویت محراب خداشناسی و بنیانهای اخلاقی و معنوی، اما برای تنوع بخشی به صفحات این وبلاگ آن را منتشر نموده ام. 

برای دیدن این کلیپ  اینجا  را کلیک کنید

احضار روح توسط برادر علامه طباطبایی

بنام خدا


احضار روح توسط برادر علامه طباطبایی


منبع: ://www.parsine.com/

یک روحانی بنام ادیب العلما در تبریز بود که به بنده نیز مانوس بود و درعلوم غریبه نیز سر رشته داشت که اخیراً فوت نموده است. یک روز آمده بود به خانه مان و من نیز آن موقع در کبریت سازی مشغول بکار بودم عصر که به خانه برگشتم والده ام فرمودند که والد بزرگوارم (آیت الله سیدمحمدحسن الهی طباطبایی)حال خوشی ندارد خانه مان آن موقع در دانشسرا قرار داشت طبقه دوم پیش پدرم رفتم و جویای حالشان شدم فرمودند: چیزی نشده فقط حالم کمی منقلب شده بود که درست شد. بالاخره چیزی نگفتند و من هم نفهمیدم .

چند روز بعد که جناب ادیب العلما را دیدم ایشان از من در مورد اتفاقات آن روز پرسیدند گفتم بنده که بی خبرم .ادیب العلما برگشت گفت آن روز که آمده بودم خانه تان ، پدرت در حالی که نشسته بود به این فکر می کرده که روح عمربن سعد را احضار نمایند ببینند که این ظالم چگونه تیپ و قیافه ای داشته و این غلط بزرگ غیرقابل بخشش را در مورد امام حسین(ع) و اهل بیت اش در صحرای کربلا مرتکب شده است.

ادیب العلما می گوید در یک لحظه خانه ای که در آن نشسته بودم به یک ظلمتکده تبدیل شدو همه جای خانه را تاریکی فرا گرفت من از ترس پا به فرار گذاشتم یک آن فهمیدم که در پل منجم هستم بعداً برگشتم و در مورد ماوقع سوال پرسیدم آقا فرمودند که روح عمرسعد ترسید و پا به فرار گذاشت.

مادر بنده نیز به خیال اینکه فرار ادیب العلما از خانه به واسطه حال ناخوش پدرم بوده لذا با یکی از پزشکان تبریز به نام دکتر نقشینه برای مداوای پدرم تماس گرفته بود و دکتر پس از معاینه پدرم ، حال پدرم خوب شده بود و بدین صورت همه چیز در خانه بهم خورده بود.

در یکی از روزها یکی از این افرادی که پدرم می خواست در حضور وی یکی از ارواح را احضار نماید حاج میرستارآقا میر محمدی نامی بود. وی تعریف می کرد که یک روز با پدرم تصمیم گرفتند روح معاویه را احضار نمایند که در حین این جریان یکی از دوستان از درب خانه می خواست وارد شود خطاب به ما گفت که در اینجا چه خبر است این بوی بد مشمئز کننده از کجا می آید چگونه در این فضای آلوده نشسته اید؟ در این حالت رفت و فوراً یکی از پنجره ها را باز نمود.در حالیکه در اتاق چیز خاصی نبود فقط بوی روح کثیف معاویه بود که بواسطه احضارش همه جا را دربرگرفته بود.

بله احضار ارواح یکی از کارهایی بود که پدرم می توانست آن را انجام دهد. در برابر احضار ارواح انسانهای ملعون ، پدرم روح انسانهای بزرگ را نیز احضار می نمود مثلا بارها خود شاهد بودم که چگونه روح مرحوم سیدعلی آقاقاضی را فرا می خواندو از ایشان پاسخ برخی از سوالاتش را می گرفت و با حاج سیدمحمد الهی طباطبائی فرزند حضرت آیت الله سیدمحمدحسن الهی طباطبائیاحضار ایشان ، عطر و بوی خوشی در داخل اتاق می پیچید .

یکبار یک ضایعه ای پوستی روی پای پدرم ظاهر شده بود به هر دکتر مراجعه نمود نتوانست برای آن چاره ای بیابد یکبار اراده نمود تا روح شیخ ابوعلی سینا را بخواند و از او بخواهد تا پایش را در میان جمع مداوا نماید 
.
ابوی می گفت بنده سوالات علمی زیادی از ارواح علما و دانشمندان بزرگی همچون بوعلی سینا ، سقراط ، افلاطون ، ارسطو و... کرده ام سوالاتی که اصلاً در حد و اندازه آنها هم نبود ولی آنها به درستی به این سوالات پاسخ داده و پدرم همه این سوال و جواب ها را در یک دفترچه ای یادداشت نموده و ثبت کرده است و دانشگاه علامه طباطبایی هم اکنون بر روی سرگذشت پدرم حضرت آیت الله سیدمحمدحسن الهی طباطبائی برنامه ریزی جامعی انجام داده قرار بر این شده است تا بصورت کتابی چاپ و منتشر گردد و بنده همه این سوال و جواب ها را در اختیار این عزیزان قرار داده ام و آقای دکتر اسماعیل زاده از ارومیه در این مورد کار جامعی شروع نموده است.

ارتباط با روح امیرکبیر

بنام خدا


مکالمه با روح میرزا تقی خان امیر کبیر


نتیجه تصویری برای امیرکبیر


این مطلب را از یکی از سایت ها یافتم و خواندم که به نظرم جالب آمد. آن چیزی که برای من جالب توجه بود، پاسخ های روح جناب امیرکبیر بود که تقریبا می توان گفت که با واقعیات عالم ارواح و حقایق زندگانی پس از مرگ مطابقت کامل دارد. پس بی فایده نیست که اگر شما هم این مطلب را مطالعه  فرمایید.


روح تقی حاضر است ....


س- حال شما چطور است؟ 

ج- حال من خیلی خوب است.

س- پس از آنکه شما را کشتند آیا تا این تاریخ به دنیای جسمانی مراجعت کرده اید؟

ج- خیر من احتیاج نداشتم .

س- آیا تصور می کنید بزودی به عالم ملکوتی صعود می کنید ؟

ج- بلی بزودی خواهم رفت.


 
ادامه مطلب ...

احضار ارواح

بنام خدا

احضار روح

منبع: www.ic-el.com

سیرى اجمالى در تاریخ احضار روح

حضرت موسى (علیه السلام) این علم را ممنوع کرد، لکن «شاعول» نافرمانى کرد و توسط شخصى روح «شمویل» را حاضر کرد و هم چنین «رمن ها» ارواح اجداد خود را احضار مى کردند؛ «یونانى ها» نیز در احضار ارواح دستى داشتند. «نزن» امپراطور روم، عده اى را براى احضار روح مادرش دعوت کرد. خلاصه آن که، «کاهنین» مصر و «لاماهاى» تبّت، و «مغ هاى» ایران و «براهمه ى» هند از دیرباز علم احضار ارواح را مى دانستند. در قرون وسطا، احضار، اولین بار توسط دختران «میس فوکس» آلمانى در سال 1848 انجام گرفت و کسى که آن را جزء علم مثبت قرار داد «الن کاردک» بود که بعد از ده سال تلاش، کتاب ارواح را چاپ کرد و بعد از او «ویلیام کروکس» و «گابریل»، پیشرفت شگفت انگیزى در این دانش به وجود آوردند. 
تحقیقات علمى و کاوش هاى تجربى، مسأله ى احضار ارواح را تأیید مى کند. یک استاد انگلیسى به نام «هووسن» مى گوید:
من و استادم «هرلوب» که هر دو مادى بودیم، بعد از 12 سال تحقیق، امروز سخت باور داریم که ارتباط با ارواح و گفت گو با آنها ممکن است و دلایل قاطعى به دست آورده ایم. 
در سال 1869، یعنى 22 سال پس از ظهور علم ارتباط با ارواح، در غرب یک هئیت 33 نفرى از دانشمندان، روحانیون و... از طرف انجمن زبان شناسان انگلستان مأموریت یافتند تا به این مسأله رسیدگى کنند، بعد از یک سال و نیم بررسى و آزمایش، رأى خود را مبنى بر تصدیق اصول رابطه با ارواح به انجمن مزبور تسلیم کردند. 
از نظر دینى، ارتباط با ارواح از سال ها پیش در منابع اسلامى مطرح بوده و گاهى بعضى ائمه ى طاهرین(علیهم السلام) در بیدارى با ارواح گذشتگان مرتبط شده و با آنان سخن گفته اند. 

اقسام ارتباط با ارواح
الف) به وسیله ى خوابانیدن شخص، که از آن به خواب مغناطیسى (هپنوتیزم، مانیه تیزم و تله پاتى) یاد مى شود؛ 
ب) به وسیله ى احضار ارواح؛ 
ج) به صورت رؤیاى صادقه؛ 
د) در حال بیدارى. 
مى پردازیم به اصل پاسخ: براى ارتباط با ارواح بازماندگان، واسطه لازم است. این واسطه، مى تواند انسان یا چیزى دیگر باشد. افرادى که واسطه قرار مى گیرند باید داراى قوه ى «مدیوم منیط» باشند، که عبارت است از خاصیتى که در بدن مدیوم (واسطه) وجود دارد و در حال خواب یا بیدارى، اثر سیّال لطیف حیاتى از او خارج مى گردد و ارواح که بدون کمک سیال حیاتى ـ که از بدن اشخاص زنده قرض مى گیرند ـ نمى توانند به سهولت در عالم ماده تظاهر نمایند، از سیال بدن مدیوم، براى حضور و ارتباط استفاده مى کنند. گر چه نیروى مدیوم منیط، کم و بیش، در همه وجود دارد، لکن همه ى افراد براى مدیوم شدن استعداد ندارند. براى این که مدیوم در حالت خواب مصنوعى با ارواح ارتباط برقرار کند او را مى خوابانند، سپس عامل، از نزدیک ترین روح مقدس خواهش مى کند روح مورد نظر را با مدیوم، مرتبط سازد. 

فرید وجدى مى گوید:
دانشمندان اروپا و آمریکا با استفاده از فن احضار ارواح، روح را به شکل روشن حاضر مى بینند و با او صحبت مى کنند و براى آنها ثابت مى شود که روح فلان شخص است. 
مرحوم فلسفى مى فرماید:
با آن که از نظر دینى، ارتباط با ارواح گذشتگان را در بیدارى ممکن مى دانم و خیلى مایلم وسیله اى به دست آید تا با روح شیخ طوسى و صدوق (رحمهما الله) مرتبط شوم... ولى با میزگردانى نمى شود با عالم برزخ و ارواح گذشتگان مرتبط شد، چنان که با طالع بینى نمى شود فرداى مردم را تعیین کرد. 
علامه طباطبایى نیز مى فرماید:
خیلى از خوارق عادات، از جمله احضار ارواح، مستند به قوت و اراده و ایمان داشتن به تأثیر آن است؛ چون اراده تابع علم و یقین است، وقتى علم قطعى شد، حواس، آنچه را انسان به آن یقین دارد مشاهده مى کند و به خود تلقین مى کند که فلان شخص است و هیچ توجه به عدم آن ندارد و ممکن است با این تخیل امراضى را معالجه کرد. از این جا معلوم شد که ملاک تحقق خوارق عادات، علم جزمى است نه مطابقت این علم با خارج و واقع...؛ مانند احضار ارواح که اصحاب آن دلیلى بیش از این که روح در خیال و یا حواس آنها ظاهر شده نه خارج، ندارند و اگر روح واقعاً در خارج ظاهر شده باشد، باید همه ى آنهایى که حس طبیعى دارند، آن را مشاهده کنند.


نقد و بررسی فیلم احضار روح

نقد و بررسی فیلم احضار روح ( The Conjuring )


نقد از: میثم کریمی


«احضار روح » براساس اتفاقات واقعی رخ داده در سال 1971 در یک خانه بزرگ ساخته شده است. آنچه که تا به امروز از این داستان شنیده شده به این شرح است: یک خانواده پر جمعیت به خانه ای جدید در منطقه رود آیلند نقل مکان می کنند اما مطابق معمول در این خانه یک سری روح وجود داشته که با انواع و اقسام روش ها اعم از بلند کردن اعضای خانواده ، تکان دادن صندلی، صحبت کردن با افراد و..باعث اذیت و آزار این خانواده می شده. متاسفانه تا به امروز هیچ مدرکی دال بر تائید ادعاهای خانواده پرون بدست نیامده و هرگز هم بدست نخواهد آمد چراکه علناً بررسی چنین موضوعی هرگز علمی نخواهد بود. یکی از رایج ترین سوالاتی که درباره ارواح و داستانهای تسخیر ساکنین منزل توسط این ارواح سرگردان پرسیده می شود این است که چرا تمام این داستانها مربوط به قرن ها پیش یا حداکثر دهه ی هفتاد میلادی هستند و با ظهور تکنولوژی های مختلف که می تواند به راحتی چنین لحظاتی را ثبت کند، آثاری از ارواح سرگردان و این قبیل داستان ها پیدا نشده؟ شاید این سوال بتواند به راحتی این موضوع را اثبات کند که داستانهای تسخیر منزل توسط ارواح سرگردان، افسانه های بی پایه ای بیش نبوده و هرگز مستندی از وجود این مقوله به دست نیامده است.


اما خانواده
2
 پرون که ادعا می کردند در این خانه ارواح موجب اذیت و آزار آنان می شده، توانستند از طریق فروش کتابهایشان پول بسیاری به جیب بزنند و تا سالها از طریق بازنشر این قبیل داستان ها ، شهرت و وضعیت مالی خوشایندی برای خودشان رقم بزنند. دخترِ این خانواده که هم اکنون 54 ساله است، درباره فیلم و ادعای تقلبی بودن آن صحبت جالبی انجام داده و گفته : « هرکس می خواهد باور کند و هرکس هم نمی خواهد نکند! » 

 
ادامه مطلب ...