مثنوی ارواح

مثنوی ارواح

یا رب از من کم مکن الطاف دوست ----- مثنوی روح من از آن اوست
مثنوی ارواح

مثنوی ارواح

یا رب از من کم مکن الطاف دوست ----- مثنوی روح من از آن اوست

عکاسی از ارواح

بنام خدا 


عکاسی  از ارواح


در دهه های نخستین اختراع دوربین عکاسی و پیدایش فن عکاسی از ارواح درباره این پدیده جدید یکی از جنجالی‌ترین روش های عکاسی در تاریخ این هنر را رقم زد.
به گزارش فرادید، عکاسی از ارواح در دهه 1860 برای چندین سال ذهن مردم امریکا را به خود مشغول کرد. در آتلیه‌های عکاسی ارواح در حالی که ظاهرا فقط یک دوربین و عکاس حضور داشتند عکس هایی گرفته می شد که همه را به حیرت وا می‌داشت؛ حضور یک روح سرگردان کنار سوژه عکس.
 آن روزها اگرچه محققان و عکاسان بسیاری نسبت به این پدیده با دیده تردید نگاه می کردند و معتقد بودند این عکاس است که با خلق تصاویر مجعول بیننده را فریب می‌دهد اما با گذشت دهه ها هنوز جذابیت و دلمشغولی های عکاسی از ارواح در نزد علاقمندان به علوم روحی پابرجاست.
از «ویلیام موملر» به عنوان اولین عکاسی نام می برند که احتمالا به شکل تصادفی اولین عکس ارواح را ظاهر کرد. او که پیشتر به عنوان یک قلم‌زن و حکاک در جواهری کار می کرد در اوقات فراغت به آتلیه‌ای به نام واشنگتن می رفت تا عکاسی کند؛ جایی که او ادعا کرد اولین عکس از یک روح را گرفته است.
به ادعای او روح دخترعمه‌اش که 12 سال قبل از دنیا رفته بود در لحظه ظهور یک عکس در آن ظاهر شده است. او حتی مدعی شد وقتی جلوی دوربین نشسته دستش شروع به لرزیدن کرده است. ادعای موملر به سرعت او را به شهرت رساند و مشتریان آتلیه‌اش را چندین برابر کرد.
 
ادامه مطلب ...

چیستی جن و روح

بنام خدا

چیستی جن و روح


نتیجه تصویری برای جن

منبع: .islamquest.net


اطلاعات ما از جن بسیار ناچیز است اما از روایات می توان استفاده کرد که جنیان همانند انسان ها تکلیف و مسئولیت داشته و دارای عقاید مختلفی هستند، بعضی مطیع و بعضی دیگر سرکش اند. اگر چه جن از نظر قدرت فکرى ضعیف است اما داراى قدرت قابل ملاحظه ای است که مى‏تواند با سرعت زیاد کارهاى خارق العاده انجام دهد.

 همچنین حقیقت و نحوه فعالیت روح یکی از پیچیده ترین مسائلی است که تا کنون دانش بشری قادر به درک آن نبوده است. طبق آیات و روایات روح بر خلاف جسم و بدن، موجودی است مجرد و از خواص ماده به دور است .به همین دلیل می تواند پس از مرگ از مسائل دنیا آگاهی پیدا کند.

 گرچه فی الجمله مورد پذیرش است که جن از توانایی آزار انسان برخوردار است اما باید توجه داشت که اولا: آن ها در نوع خود شرور و صالح دارند لذا این تصویری که در بین عوام است و جن را موجودی صرفا موذی و پرآزار، کینه توز و بد رفتار فرض می کنند، خرافات است و با عقل و منطق سازگار نیست. و ثانیا برای انسان این امکان وجود دارد که از آزار آنان در امان بماند.

 همچنین نظریه اذیت و آزار ارواح خبیثه و سرگردان و دخالت آنها در تدبیر امور عالم، فرضیه ای پوچ و تو خالی و عاری از ادله عقلی، تجربی و نقلی است.


   ادامه مطلب ...

ارواح سرگردان

بنام خدا

ارواح سرگردان

فرامرز ملاحسین تهرانی


منظور از ارواح سرگردان ارواحی هستند که هنوز مرگ خویش را باور نداشته و سعی دارند خود را درمیان زندگان،  زنده نشان دهند. این دسته از ارواح در اوایل مرگشان شاید بخاطر عدم آگاهی از اتفاقی که برایشان رخ داده حق داشته باشند چنین سرگردان و پریشان باشند اما با گذشت زمان و آگاهی از حقیقت و واقعی بودن مرگشان اگر باز هم به سرگردانی و بطالت بگذرانند دیگر جزو ارواح لجوج و بی ایمان تلقی می گردند. 


ادامه مطلب ...

هبوط در قرآن و انجیل

بنام خدا


هبوط در قرآن و انجیل


اعظم پویا
از دریچه انجیل

مسأله خلقت آدم(ع)، فریب او از ابلیس، درخت ممنوع،‌ گناه آدم و سرانجام هبوط او از بهشت، دستمایه اصلی مسأله «فداء» است. گویی آدم و مسیح دو بازیگر اصلی نظام خلقت‌اند: یکی ا زخاک و دیگر از افلاک. هر دو فرزند خدا هستند، اما یکی فرزندی اسیر و اسیر کننده ذریه خویش و دیگری فرزندی حبیب و ناجی آن ذریه2. یکی منادی مرگ و دیگری منادی اسیر حیات؛ اما روح مسیح ناظر بر آدم است، چرا که روح او ازلی است و خلقتش مقدم بر خلقت آدم.
روزگاری دراز است که این ذریه به انتظار نشستنِ آن روح در کالبد آدم، آسمان را می‌نگرد تا از آن پس جسم آدم با روح نجات‌بخش مسیح به حیات خویش ادامه دهد و انسان خسته از اسارت و تلخکام و شرمسار از گناه پدر خویش، برای بقیت تاریخ سربلند کند. اما این همه، تاوانی بس بزرگ می‌طلبد و آن «فداء مسیح» است. 
با مرگ عیسی همه شاخ و برگ حیات‌سوز گناه آدم به خاکستر بدل می‌شود و با نفحه حیات‌بخش رستاخیز او، حیات دیگر برپا می‌گردد.
این مقال کوششی اجمالی و تطبیقی درجهت برجسته کردن وجوه وفاق و افتراق دو اندیشه دینی اسلام و مسیحیت در باب مسایلی چون خلقت آدم، درخت ممنوع، فریب آدم،‌ گناه و هبوط او،‌ و نیز مسأله فداء است.
نگاهی به متون آن دو دین و نیز پنجره شارحان توشه را‌همان خواهد بود. اما از میان شارحان کتاب مقدس اگوستین قدیس را برگزیده است و نظر از شارحان دیگر برگرفته، به دیگر پژوهش‌ها سپرده‌ایم.

 
ادامه مطلب ...

روح از دیدگاه انسانهای اولیه

بنام خدا

روح از دیدگاه انسانهای اولیه


نتیجه تصویری برای روح

منبع: .semankafinet.ir


 روح از دیدگاه انسان های اولیه

1-    انسان از همان مراحل بدویت متوجه شد که گردا شده و نگهدارنده ی بدن چیزی است غیر مادی و از همان جا بود که برای آن تعبیرات و تشبیهاتی آورد.

2-    به این کشف قانع نشد و به هر نسبت که در فکرش پیشرفت حاصل آمد و فهمیده تر و متفکرتر شد به یک مسئله دیگر اندیشید و آن اینکه گرداننده بدن هر اسمی که داشته باشد و هر مشخصاتی که دارا باشد، ابدی است و این فکر به طور خیلی ساده در ذهنش حلول کرد و بیدار شد. اما طول این مسأله فکر انسان به خاطر خوابها و رویاهایی بود که می دید و در بیداری آنها را نمی دید و این امر آدمی را به اندیشه فرو می برد که علت و منشأ چنین امری را دریابد. گاهی به خاطرش می رسید که این خواب و عوالم آن، مربوط به روح است که در جسدش دمیده و مستقل از بدن است. بر اثر این طرز فکر، بین جدا شدن روح از جسم در دو حالت مقارنه و پیوستگی می دید، ژیکی خواب و دیگری مرگ. به عبارت دیگر بر او ثابت می شد که روح بدن مرده را ترک می کند. همان طور که از بدن شخص در حالت خواب به بدن بازمی گردد. ولی پس از مرگ بازگشتی نیست. از همین جا انسان ابتدایی با عقل و خردی که خداوند به او داده بود، کم کم به یک مسأله پی برد و آن عبارت بود از: بقای روح؛ با پی بردن انسان به بقای روح متوجه شدند که بین روح و جسم هر کسی حتی پس از مرگ او رابطه ای است و ارواح در همان حفره ای که اموات به خاک سپرده شدند در کنار اجساد به سر می برند و حتی عقیده پیدا کردند که گاهی روح هر کسی به محل هایی مانند خانه او رفت و آمد می کند و از این رو بستگان هر کس بعد از مرگ او وظیفه داشتند در خانه را تا مدتی بعد از مردنش بار بگذارند که مانع ورود روح به خانه اش نشوند. بدین طریق بود که انسان های اولیه نه تنها برار هر موجود زنده ای روح می شناختند و کارشان به عبادت روح رسیده بود، بلکه کم کم معتقد شدند که در دنیا هر چیزی که حرکت می کند و جنبشی دارد، دارای روح است و نیز عامل حرکت اشیاء بیجان روح می باشد. مثلا می گفتند درخت ها بعد از خشک شدن، باز سبز می شوند و این دلیل برداشتن روح است. حتی حرکاتی که ب برگها و شاخه ها به هر علتی وارد می شود. اگرچه از راه باد می باشد باز علتش روح است. رودخانه ها که بین صخره ها به حرکت می آیند.

 

ادامه مطلب ...

شفای بیماری

بنام خدا


شفای بیماری


فرامرز ملاحسین تهرانی


بیماری و گرفتاریهای جسمی و روحی از جمله آزمایشات و امتحانات الهی برای پالایش روح و پاک شدن از گناهانی است که احیانا در گذشته ای دور و یا نزدیک شخص به آنها مبادرت ورزیده است. ایام بیماری زمانی است مناسب و ایده آل برای اینکه شخص بیمار با خویش و خدای خویش خلوت گزیده  و به دور از هیاهوهای زندگی پرتنش دنیایی و دوستان و اطرافیانی که در هنگام سلامتی و برخورداری انسان از نعمات به گرد وی می چرخند، به تفکر و تعمق در علت و چیستی و سبب گرفتاری هایی که بدان دچار گشته است، بنشیند. به غیر از ایام بیماری و گرفتاریهایی از این دست که انسان مجبور به گوشه نشینی و عزلت و دوری گزیدن از اجتماعات، میگردد، در هیچ زمانی غیر از این زمان، فرصت مناسبی برای یادآوری آنچه که در گذشته، انسان در انجام اعمال و گفتار و اندیشه های خویش چگونه بوده است، دست نمی د هد. 

 

ادامه مطلب ...

گیجی مرگ

بنام خدا

گیجی مرگ


نتیجه تصویری برای برزخ


فرامرز ملاحسین تهرانی


مرگ واقعه ای است مبارک و فرخنده که همه انسانها و حتی موجودات ذی روح آن را بالاخره تجربه خواهند کرد. درست مانند تولد که همگی ما روزی به دنیا آمده ایم و اصلا آن را به یاد نداریم، مرگ نیز برای تک تک ما انسانها رخ خواهد داد و این امری است حتمی که همه ما آن را به خوبی می دانیم. با اینکه همگی ما صددرصد به این موضوع مطمئن هستیم که روزی خواهیم مرد و رخت سفر به جهانی دیگر خواهیم بست اما اکثریت مردمان حاضر نیستند در طول 24 ساعت زندگی عادی اشان و درگیر بودن با مسائل گوناگون زندگی لحظه ای بنشینند و با خود خلوت کرده و نسبت به این موضوع مهم یعنی سفر مرگ قدری تامل و تفکر نمایند. به محض اینکه فکر مرگ به ذهن خطور می کند، سریعا این فکر را از ذهن خویش پاک می کنیم و خود را سرگرم موضوعات دیگر زندگی می کنیم تا مبادا لحظه ای از خوشی های زودگذر دنیایی غافل بمانیم. 

  ادامه مطلب ...

اشارات ارواح

بنام خدا

اشارات ارواح

نتیجه تصویری برای فرشته نگهبان

فرامرز ملاحسین تهرانی

هر کدام از ما انسانها پیرامون خویش محافظان و نگهبانانی از دنیای غیب داریم که همواره در حال ارسال اشارات و پیامها و هشدارهایی برای ما هستند. ارواح حامی و نگهبان و بعضا ارواح نیکوکاری که قصد کمک به انسانها را دارند،  به هر طریقی شده خواهان آن هستند که در لحظاتی که از روی غفلت و یا سهل انگاری ما پایمان را از گلیم مان درازتر می کنیم، با القائات و اشارات خویش ما از انجام آن کار منصرف کرده و یا به انجام یک عمل و کار و یا گفتن یک سخن ترغیب  نمایند. 

   ادامه مطلب ...