مثنوی ارواح

مثنوی ارواح

یا رب از من کم مکن الطاف دوست ----- مثنوی روح من از آن اوست
مثنوی ارواح

مثنوی ارواح

یا رب از من کم مکن الطاف دوست ----- مثنوی روح من از آن اوست

پاسخ به سوالات قسمت چهاردهم

پاسخ به سوالات 


قسمت چهاردهم


Image result for ‫پاسخ به سوالات‬‎

فرامرز ملاحسین تهرانی

سوال اول از خانم زهرا...

کمکم کنید فامیل بدی دارم از روح علیه من کمک می گیرن کارامو خراب می کنن می خواستم به من بگویید چطور خودم رو برای ارواح ناشناس کنم تا نتوانند علیه من اقدام کنند.

پاسخ: من جن گیر و نه مامور مقابله با ارواح شرور هستم. خواهش من از دوستان و علاقمندان  این است که اگر سوالی درباره علوم روحی دارند اقدام به ارسال پیام کنند و گرنه  من نه غیب گو هستم و نه دارای اوراد و طلسم جادوی سیاه. پرداختن به این مسایل سطحی و برخاسته از ذهن درگیر با اوهام و خیالات و یا نیروهای منفی ذهنی، باعث وقوع چالش های ناگوار و غیرقابل پیش بینی در حیات معنوی انسان می شود. 


 

 سوال دوم از خانم فتان

مدتی است که نوشته های شما را مطالعه میکنم. با توجه به اتفاقات و حالتهای عجیبی که برای خودم پیش آمده، به مطالبی که مطرح می کنید بسیار علاقمند شده ام. ضمن تشکر از زحمات شما، سوالی برای من مطرح شده و فکر میکنم شما بتوانید من را راهنمایی کنید. از آنجایی که حس های فرازمینی من به تدریج شروع به باز شدن میکند، بین خواب و بیداری صدایی خاص در گوشم پیچیده میشود، که نشان دهنده حضور موجودی فرازمینی است، این که این نیرو مثبت یا منفی است با توجه به نوع حضور برای من به سختی قابل درک است، اما همیشه این حضور با سوزشی در ناحیه قفسه سینه و قلبم همراه است. احساس میکنم موجوداتی که منفی هستندهمیشه سنگینی خود رو بر من می اندازند، اما نیروهای الهی بعد از طلوع آفتاب حضور پیدا میکنند و سریع می روند و باعث آزار من نمیشوند. معمولا چیزی در گوشم نجوا می کنند که کاملا رو فرکانس دیگری است و من اصلا متوجه نمیشوم. میخواستم بدانم چرا اصرار به حرف زدن دارند وقتی من متوجه نمیشوم، و چرا همیشه در قلب و قفسه سینه و گردن احساس سوزش و درد دارم! لازم به ذکر است که من قبلا تجربه سفر روحی داشتم اما ترسیدم!

پاسخ: این حالاتی که شما دارید شاید منبعث از فکر و خیالاتی که بصورتی غیراصولی و غیرعالمانه نسبت به موضوعات متافیزیک دارید، باشد. سن و سال شما و تجارب قبلی شما در زندگانی فعلی و حتی زندگیهای گذشته باید مورد بررسی قرار گرفته نسبت به وضعیت فعلی اتان سنجیده گردد و گرنه با این دو سطر نوشته هیچ کس نمی تواند جواب عالمانه ای به شما بدهد. اما به شما توصیه می کنم که زیاد درمورد این موضوع به کسی چیزی نگویید و مسئله را زیاد برای خودتان غامض و بغرنج و پیچیده نکنید و نسبت به این حالات بی تفاوت باشید و به امور زندگی و استفاده از برکات و نعمات الهی که در پیرامون شما هست توجه بیشتری نمایید تا حواس و ذهنتان معطوف به امور خیالی و اوهامی که بدان گرفتار شده اید نگردد. اگر بتوانید توجه خود را بر روی مسائل دنیایی و خوشی ها و نعمات آن معطوف نمایید تا چند ماه آینده آن حالات بغرنج روحی که فرمودید برطرف می گردد. موفق باشید.


سوال سوم از خانم محمدی

درود. اینجانب حدود 5 ماه است که دوستی را از دست داده ام که بسیار برایم ارزشمند بود. از فوت ایشون انگیزه زندگی را از دست داده ام . به هر دری هم زدم که ارتباط برقرار کنم. ضمن اینکه تا قبل از فوت ایشون به هیچ نیروی متافیزیکی و ماورایی اعتقاد نداشتم . حالا سر در گم هستم. از طرفی فوت ایشون مرا افسرده کامل کرده و از طرفی هم نمی دانم ایا ارتباط با روح واقعا وچود دارد؟ یا اینکه همه اش دروغی بیش نیست. اصلا هیچ راهی را نمی توانم پیدا کنم. هر کسی یه نظری میده . این وسط فقط من از غصه بیمار شدم. 

پاسخ: غم و غصه بیش از حد و افسرده گشتن در غم عزیزان اگر از حد متعارفش بگذرد نشانگر ضعف ایمان و عقیده به خداوند متعال و روز رستاخیز است. این حالات شما در غم از دست یک عزیزی، شایسته یک انسان موحد و مومن به جهان غیب نیست و همانطور که گفتم نشانه ضعف ایمان است. شما می بایست قبل از آنکه سعی در ارتباط با روح دوست خویش بنمایید، بنیانهای فکری و محراب خداشناسی خود را تقویت کنید. شما هنوز نتوانستید با پروردگار متعال که خالق همه ماست،  ارتباط برقرار کنید پس چه توقعی دارید که موفق به ارتباط با کسی شوید که خودش مخلوق است و هنوز در ابتدای مسیر شناخت از قوانین جهان های روحی است. به شما توصیه می کنم که در ابتدا اصول و مبانی علم الروح را بیاموزید و آنوقت مبادرت به ارتباط با ارواح کنید. باز هم به شما توصیه میکنم کتاب الکترونیکی  «خاطرات یک روح از لحظه قبض جان تا رسیدن به منزلگاه ابدی» را مطالعه نمایید تا ازلحاظ روانی و ذهنی به آرامش برسید . 


سوال چهارم: از آقای فریمان

می خوام درباره  انسان های جنگ افروز بپرسم. برای من سوال هست که سیاستمدارها و افرادی که باعث مرگ و نگونبختی مردمان دنیا میشن سرنوشت اون دنیاشون چه طوری هست. من در سوره  بقره به ایه ای برخوردم که خداوند میگه بر برخی افراد شیاطینی رو می گماره تا ببینه این آدمها تا چه حد پیش میرن و در حقیقت این مجازات این آدمها هم هست. اینطوری ایا نیروهای خیری هم هستن تا جلوی شرارت این جنگ افروز ها رو بگیرن؟ نمونش هم ترامپ ها و ملک سلمانها و صدام ها و... هستند که میلیون ها انسان رو به کام مرگ فرستادند

پاسخ: طبیعی است که اشخاص شرور و جنگ افروز سرنوشت مبارک و خوبی در جهان پس از مرگ نخواهند داشت. زیرا این دسته از انسانها با سوءاستفاده از قدرت، ثروت و توانانمندیهایی که در دنیا داشتند موجبات ظلم و ستم بر همنوعان خویش را فراهم آوردند، پس می بایست به سزای اعمال خود برسند. و درمورد کمک و یاری نیروهای خیر هم به عرض می رسانم اگر کمک و یاری این نیروهای الهی نبود نظم و تعادل ارکان هستی به واسطه افکار و اندیشه ها و اعمال ننگین برخی انسانها به هم می ریخت. همه ما صددرصد مورد حمایت نیروهای الهی هستیم و خواهیم بود و اگر نقصان و ضرری هم متوجه افراد و یا جوامع میشود به واسطه عدم تجانس  ارواح نیکوکار با ارواح شروری است که باعث بروز جنگ ها و درنهایت ضرر و زیانهای فراوان به کل بشریت می شود. 


سوال پنجم: از خانم لاله

من حس میکنم مدیوم هستم اما نمیدونم چطور مطمئن بشم کسی هست اینجا کمکم کنه؟؟

پاسخ: نه تنها شما بلکه همه مردم دارای قدرت مدیومی هستند. زیرا همگان دارای روح الهی هستند و اصلا روح هستند و البته برای مدتی کوتاه و معین دارای کالبد فیزیکی هم می باشند. اما اصالتا همگی ما روح هستیم پس دارای قدرتهای نهان و مدیومی فراوانی هستیم و نیازی به اثبات آن ازسوی دیگران نیست.


سوال ششم: از خانم مهسان

با عرض سلام و تشکر بابت مطالب متنوع و جالب شما.سوالی که از محضر شما دارم اینست که در مطالب گوناگون که قبلا درج کردید عنوان کردید که خود ارواح هم به اینکه دین اسلام کاملترین دین خداوند است اذعان دارند.میخواستم بدانم نظر شما راجب مقام ائمه و شفاعت آنها چیست وآیا مدیومی تا کنون موفق به ملاقات این ارواح یگانه گشته است یا نه؟ در ضمن در مورد منجی آخر زمان و حضرت ولی عصر میخواستم بدانم دیدگاه شما به این اعتقاد در دین ما چیست؟ تشکر

پاسخ: من به عنوان یک مسلمان  البته به اعتقادات پاک نیاکان و مردم خوب کشورم احترام میگذارم و بخش اعظمی از این اعتقادات را دارا میباشم. اما عقیده دارم که  بی جهت نسبت به پایبندی چشم و گوش بسته به برخی اعتقاداتی که  مطلوب نظر افکار و اندیشه های وارسته و خلق و خوی خالص الهی نیست، تعصب نشان ندهید و  زیاد روی مسایلی که به اعتقادات شخصی افراد مربوط می شود، وارد نشوید و فکر و اندیشه تان را متوجه شناخت ذات باریتعالی نموده و در عین حال به پیروان همه ادیان و عقاید و مشرب های فکری احترام بگذارید. 


سوال هفتم: از خانم مهسان

اینکه آیا سوال شب اول قبر برای همه مسلمانان هست یا برای ارواح خاص و متعالی ،ممنون میشم پاسخ بدید.

پاسخ: انسان از زمانی که رحلت می کند، حساب و کتابش از قبل محاسبه شده است و جایگاهش در جهانهای روحی مشخص است. پس سوال و جواب شب اول قبر، جزوه آموزه هایی است که به آن شاخ و برگ داده اند، و اصلا نیازی نیست که همگان تا روز یا شب مشخصی منتظر بمانند تا عقاید خود را به فرشتگان الهی تفهیم نمایند. همه اسرار آشکار و پنهان انسان و عقاید و باورهایشان برای رسولان الهی و فرشتگان درگاه ربوبی بدون آنکه نیازی به سوال و جواب باشد، واضح و مبرهن است. 


سوال هشتم از آقا یا خانم صوفی

بابت کتاب خاطرات یک روح از لحظه قبض جان تا... بسیار سپاسگزارم. کتاب خیلی تاثیرگذاری است و من که از خواندن آن هم لذت بردم وهم به داشته های معنوی ام درباره عالم غیب افزودم. میخواستم سوال کنم که این آقای مدیومی که این کشف و شهود را داشته است باز هم مطالبی دارند که شما بخواهید با قلم شیوایتان آن را انتشار دهید؟

پاسخ: البته یک کتاب الکترونیکی دیگر از خاطرات ایشان درباره آموزه های حکیم خیام نیشابوری هست که بعد از ویرایش انشاالله انتشار خواهد یافت.


سوال نهم از آقای ش.غ

کتاب خاطرات یک روح از لحظه قبض جان تا... بسیار جالب و آموزنده بود، دستتان درد نکند. آیا اشعار داخل این کتاب از خودتان است و اگر از خودتان است چرا آنها را مانند همین کتاب الکترونیکی انتشار نمی دهید تا ما از آن استفاده کنیم. 

پاسخ: با سپاس از شما. بله غزلهای داخل کتاب از خودم است. اما باید فرصتی دست بدهد تا آنها را مرتب نموده و بعد از حروفچینی و صفحه آرایی انتشار دهم، زیرا تعداد اشعار زیاد است و وقت و حوصله زیادی را می طلبد. 


سوال دهم از آقای حسینی

باسلام خدمت استاد بزرگوار از شما بابت این کتاب جدید متشکرم بنده کتابهای شما را زیاد خریدمیکنم ایا می توانم به دوستان نیز بدهم. با تشکر

پاسخ: طبیعی است که این کار باعث تضییع حقوق ناشر و مولف میگردد. حالا اگر به یکی از دوستان و یا اعضای خانواده بدهید بلااشکال است اما از این تعداد بیشتر قبول بفرمایید که کار درستی نیست. 

   

پاسخ به سوالات (قسمت اول)

پاسخ به سوالات (قسمت دوم)






نظرات 3 + ارسال نظر
اوا پنج‌شنبه 23 آذر 1396 ساعت 18:24 http://www.dashtestani.blogfa.com

از راهنماییتون سپاس گذارم استاد

اوا پنج‌شنبه 23 آذر 1396 ساعت 16:05 http://www.dashtestani.blogfa.com

از راهنماییتونم سپاس گذارم فقط اینکه ایا این حالات برای من خطرناکه؟ و ممکنه روی من تأثیر بذاره و این که این لغات و اسامی اعظم رو چجوری باید پیدا کنم اخه من تو اون حالت بارها شده اسامی ائمه و خدا رو اوردم حتی اونا رو قسمشون دادم تا کمکم کنن اما اتفاقی نیوفتاد
من ادم معتقدی هستم وبیشتر موقع ها در حال عبادتم اما جدا در تعجبم که چرا این اتفاقات برای من میوفته، چند باری بالای سرم قران گذاشتم اما تاثیرش موقت بود و خیلی زود دوباره شروع میشد

با سلام
از روح حامی خود حتما کمک بخواهید و زیاد نگران نباشید. به زودی این حالات شما برطرف میشود.

اوا پنج‌شنبه 23 آذر 1396 ساعت 14:35 http://www.dashtestani.blogfa.com

با عرض سلام و خسته نباشید خدمت شما استاد گرامی
با عرض پوزش چند ماه پیش راجع به حالت های خودم به شما گفته بودم، کار هایی که گفته بودید رو تا جایی که تونستم انجام دادم و خودمو سرگرم کردم و دیگه به هیچ عنوان گو‌شه گیرنیستم
اگر یادتون باشه گفته بودم که من در حالت خواب روحم از جسمم ناخواسته جدا میشه وبا چشمان بسته شاهد تمام واقعیات و جزئیات اطرافم هستم و گفته بودم که بعضی وقت ها اشخاص و چیز های دیگری هم در همون حالت در همان شرایط میبینم
وشما گفتید کالبد من نسبت به امواج نامرئی حساسیت نشون میده
درسته که من اون زمان اون اشخاص و میدیدم اما تابه حال حتی یک بارم دستاشون به من نخورده بود اما یک ماهی میشه که هر وقت در منزل خودمون به اون حالت میرم یک چیز درست شبیه همسرم منو ازار میده و منو میزنه و من میدونم که اون همسرم نیست و به همه چیز اگاهم و همسرمم میبینم که خوابه
و بعضی وقتا که میخوام جلوشو بگیرم تا اذیتم نکنه، دستم بهش میخوره و قشنگ احساسش میکنم واینکه درد ازارش رو هم احساس میکنم، احساس میکنم هرچی که هست چیز خوبی نیست و شیطانیه و منو به بازی گرفته
دو الی سه بار هم وقتی خانه ی مادرم خوابیده بودم چیزی شبیه مادرم منو اذیت میکرد و بعضی وقتا باهام صحبت میکرد و یک بار هم به شدت دستمو گاز گرفت
اگر یادتون باشه گفته بودم به هیچ عنوان قبل اذان صبح به این حالت نمیرم اما یک نیمه شب مدام به این حالت میرفتم
یک بار که مدام به این حالت میرفتم از مادرم خواستم تابالا سرم بنشینه و به محض شنیدن کوچک ترین صدایی از من، منو تکان بده اما اون روز فهمیدم که من حتی با تکان هم نمیتونم از اون حالت دربیام
به طور معمول یک شب درمیان بعد نماز صبح به این حال میرم
ممنون میشم اگه نظرتونو راجع به حالتم و تغییراتی که دراون ایجاد شده بدونم و راهنماییم کنید با تشکر

با سلام
هرگز اجازه ندهید این نیرو یا نیروهای منفی به شما نزدیک شوند. به طور ذهنی و گفتار درونی از این نیرو یا نیروها بخواهید تا به شما نزدیک نشوند و از عواقب کیفر پروردگار به آنها هشدار بدهید. همچنین از روح نگهبان خویش هم بخواهید که در این کار با شما همراهی کنند. حتما ایشان به شما کمک خواهند کرد. همچنین یک کلمه کلیدی که منشعب از لغات مقدس و روح اعظم باشد برای دفع این مزاحمت ها برای خویش انتخاب نمایید و هر زمان که احساس کردید دچار حالات خوبی نیستید این لغت کلیدی یا اسم اعظم را زمزمه نمایید. این اعمال را حتما انجام دهید تا انشاالله ثمرات آن را ببینید. بهرحال ما همگی روح هستیم و طرف توجه ارواح زیادی ممکن است قرار گیریم.
ما همه روحیم ذاتا مستعد
تا شود با ما روابط منعقد
موفق باشید.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد