بنام خدا
انتحار
فرامرز ملاحسین تهرانی
چند وقت پیش از انتحار یا همان خودکشی یکی از بستگان دوستانم باخبر شدم و هنگامی که دوستم از جریان خودکشی آن شخص و علت اینکه چرا این کار را کرده، مطلع شدم از دو جهت متاسف شدم. اولین تاسف من بخاطر کوته فکری و عدم ایمان و باور قلبی آن شخص به خالق یکتا بود که بدون درنظر گرفتن اینکه دوست و یار مهربانی چون خداوند همواره در کنار ماست و اگر مشکلی در زندگی ما رخ میدهد، فقط بخاطر امتحان و آزمایش ماست و ما می بایست با صبر و بردباری و رضا بودن به خواست و اراده الهی فقط و فقط از او طلب کمک و یاری نماییم و مطمئن باشیم که خداوند اگر صلاح بداند آن مشکل ما را حل خواهد نمود.
و تاسف دوم من از خودکشی آن فرد به این خاطر بود که اصلا مشکل و علت خودکشی او آن قدر حاد و غیرقابل حل نبود که بخاطرش ایشان با خودکشی دست به یک گناه کبیره و بزرگ بزند. بهرحال از آنجا که این عمل زشت و غیرالهی یعنی انتحار و خودکشی متاسفانه در سطح جوامع انسانی و ازجمله جامعه ما هراز گاهی ازسوی افراد ناآگاه و بعضا جوان رخ میدهد به بازنشر مقاله انتحار مبادرت نمودم تا خوانندگان عزیز متوجه گردند که روح اشخاصی که مبادرت به خودکشی می کنند پس از مرگشان دچار چه عذابی میگردد.
بنام خدا
مرگ و جهان ارواح
منبع: www.cloob.com
وضعیت اولیه انسان پس از وقوع مرگ:
مانند وضع او در همین جهان مادی است زیرا او هنوز از ظواهر دنیوی خود برخوردار است از این رو با این مطلب شناخت ندارد که ممکن است در وضعیتی مغایر با شرایط حیات مادی قرار گرفته باشد. در نتیجه از جویا شدن از مالکیت یک جسم و کالبد به هر معنی و مفهومی که در جهان ماده از آن برخوردار بوده
روح چه مراحلی را بعد از فنای جسم طی می کند:
میدانیم روح از عالم خاک به مرگ جسم از آن خارج شده وبدنیای روح منتقل میشود نیروی شعور انسان با از هم پاشیدگی اعضا ء بدن و مغز از کار می افتد ولی در مقابل احساس انسان بی اندازه قوی میشود و روح رنج و ناراحتی را بیش از عالم جسمانی احساس می کند در هنگام مرگ چنانکه گفتیم عقل وادراک از کار می افتد شخص متوجه نیست که چه بر او می گذرد و از اینکه روح از بدنش جدا می شود بی اطلاع می باشد ء حالات روحی انسان در لحظات مرگ و پس از مرگ شباهت زیادی به خواب و رؤیا دارد زیرا در هنگام خواب هم قوای عاقله موقتا از فعالیت می افتد و آنچه را انسان در خواب میبیند حقیقت پنداشته و خیال می کند واقعیت دارد.
ادامه مطلب ...
بنام خدا
انتحار
فرامرز ملاحسین تهرانی
یکی از زشت ترین و گناه آلوده ترین عملی که ممکن است یک انسان در زندگی دنیایی اش مرتکب شود عمل انتحار (خودکشی) است. کسی که انتحار می کند یاس و ناامیدی و بی عرضگی خویش را از رسالتی که خداوند در زندگی دنیایی اش بر دوش او نهاده است را به ثبوت می رساند. از آنجاکه هیچکس و بهتر است بگوییم هیچ چیزی بیهوده و عبث خلق نشده است، شانه خالی کردن از وظایف و تکالیف الهی ازسوی هرکس که باشد، قابل بخشش و اغماض ازسوی دستگاه الهی نیست.
می خواهم در این مورد مثالی را تقدیم شما عزیزان بیاورم. فرض بفرمایید شخصی در آزمون استخدامی یک اداره و یا شرکتی معتبر از میان عده زیادی که همچون وی آرزوی استخدام دارند، قبول شده و برای انجام خدمت پذیرفته می شود. این شخص سپس چند ماهی تعلیم می بیند تا صلاحیت این را پیدا کند که در محل کارش رسما شروع به کار نماید. بدیهی است این شخص در طی خدمت در آن اداره اتفاقات خوب و بدی را تجربه کرده و بواسطه آن تشویق و تنبیه هایی نیز از سوی مدیر خویش دریافت می دارد. حالا فرض کنید، این کارمندی که با زحمت زیاد و طی دوره های آموزشی موفق به استخدام شده یکباره بخاطر سختی کار و یا نارضایتی از همکار و یا مدیر خویش آن موسسه را ترک کند و کار و وظیفه ای را که بر دوش دارد به زمین نهاده و آن اداره یا شرکت را دچار مشکل و دغدغه نماید. حتما می توانید تصور کنید که مدیر آن شخص چقدر از این بابت ناراحت شده و کارهایی که بر زمین مانده و یا نارضایتی ارباب رجوعی که بواسطه عدم حضور چنین کارمندی دچار خسران و ضرر می شوند، چه بی نظمی را در بخشی از امور اداری بوجود می آورد. هرکدام از ما مخلوقات خداوند بخشی از امور جاری دنیایی که در آن زیست می کنیم را چه در رابطه با همنوعانمان و چه در رابطه با مخلوقات دیگر خداوند برعهده داشته و در روند پیشرفت و تکامل خود و دیگران نقشی به سزا ایفا می نماییم. کسی که انتحار می کند به وظیفه ای که خداوند درجهت تکامل روحی بر دوش او نهاده است بی توجهی کرده و آن دسته از مخلوقات خداوند را که قرار بوده بواسطه وجود این شخص به امور زندگی خویش و تکامل شخصیتی خویش بپردازند، از مساعدت و کمک محروم نموده است.
ادامه مطلب ...