مثنوی ارواح

مثنوی ارواح

یا رب از من کم مکن الطاف دوست ----- مثنوی روح من از آن اوست
مثنوی ارواح

مثنوی ارواح

یا رب از من کم مکن الطاف دوست ----- مثنوی روح من از آن اوست

مدیوم­ها یا واسطه­ ها در ارتباطات روحی

بنام خدا

مدیوم­ها یا واسطه­ ها در ارتباطات روحی

 

منبع: www.hypnosiran.com


مدیوم­گری یا MEDIUMSHIP به اعمال یا دعاوی برخی از افراد اطلاق می­شود- که به مدیوم بودن یا داشتن استعداد مدیوم­گری معروف شده­اند- که بر اساس آن واسطه­گری یا ارتباط بین ارواح مردگان و انسان­های زنده را فراهم می­سازند. در شرایطی که در محافل علمی و پژوهشی کمترین حمایتی در زمینه اصالت و حقانیت امکان ارتباط ارواح مردگان با زندگان مشاهده نشده، برخی از طرفداران فراروانشناسی اظهار داشته­اند که تحقیقات آنها نشان داده است که چنین ارتباطاتی انجام شده­اند. انجام ارتباط یا مدیوم­گری در قالب یا متن انبوهی از فرقه­ها و آئین­ها صورت می­گیرد که تعدادی از آنها بسیار قدیمی هستند و گروهی از آنها مربوط به عصر جدید هستند که حتی در متن تشریفات و مناسک برخی از کلیساها در آمریکای جنوبی، آمریکای شمالی و آفریقا هم دیده می­شوند.

در نحوه انجام مدیوم­گرائی تنوعات بسیار زیادی دیده می­شود. یکی از انواع آن که حتی در اوج شکوفائی علمی یونان قدیم و تمدن پرشکوه مصر در 2500 تا 4000 پیش شواهد مستندی از آنها ثبت شده، این بود که کاهن یا کاهنه یک معبد پس از اینکه طی مراسمی خودش را در شرایط خلسه یا خودهیپنوتیزم قرار می­داد، به این احساس می­رسید که کالبد او توسط روحی تسخیر شده و پیام این روح با زبان یا نشان خویش به حاضران منتقل می­ساخت. در برخی از موارد این مدیوم اظهار می­داشت که پیامی را «شنیده» و آن را در اختیار دیگران قرار می­داد. برخی از اشکال و انواع دیگر این تشریفات، ظهور اشباح، پیدایش صدا و یا تحرک­هایتله کی­نس­تیتکی[1] در محیط است.

    

 کوشش برای برقراری تماس با مردگان به زمان­های بسیار دور برمی­گردد، ولی از قرن نوزدهم پس از پیدایش و گسترش هیپنوتیزم[2]، مدیوم­گری در سوژه­های بسیار هیپنوتیزم­پذیر یا دارای استعداد بالای قرار گرفتن در خلسه­های متوسط و عمیق گسترش زیادی پیدا کرد. در این جلسات به میزان زیاد از تمام روش­هائی که در برنامه­های نمایش، چشم­بندی و جادوگری هم معمول بودند، استفاده می­شد. طبعاً موارد زیادی از این دغلبازی­ها علنی و شناخته شدند و به این دلیل به میزان بسیار زیادی از اعتبار و شهرت این مراسم و باور طرفداران آنها کاسته شد. با این وجود هنوز این مجالس در سطح جامعه طرفداران زیادی دارند و با وجود انبوه تردستی و دغلبازی که در این مراسم به کار رفته و می­روند، هنوز شیوه­های ناشناخته و کشف نشده در آنها فراوان هستند.

در سال­های اخیر تحقیقات علمی گسترده­ای صورت گرفته تا به صحت یا کذب مضمون مدیوم و مدیوم­گری رسیدگی کنند. یکی از این پژوهش­های گسترده توسط انجمن روانشناسان انگلستان صورت گرفت و پس از تجربیات بی­طرفانه مشخص گردید که هیچ یک از کسانی که به مدیوم بودن و دارای قابلیت­های روحی معروف بودند، کمترین آثار و قابلیت­هائی از نکات مورد ادعا را نداشتند. در برخی از مواردی که گزارش­هائی در زمینه پدیده­های فوق طبیعی رسیده بود، اصالت و بی­نظری فرد گزارشگر قابل بررسی نبود و در اتاق­های نیمه تاریک و فضای پرالتهابی که این آزمایش­ها بدون حضور ناظران بی­طرف صورت گرفته بودند، چگونه ممکن بود به مطالب گزارش شده اعتماد کرد.

در یک آزمایش دیگر که به صورت تحسین­آمیزی در آن گروهی از روانپزشکان و متخصصان اعصاب یا نورولژی شرکت داشتند، از 12 فردی که به داشتن قابلیت یا استعداد مدیوم­گری شهرت داشتند، آزمایش ثبت فعالیت الکتریکی مغز یا الکترو آنسفالوگرافی EEG به عمل آمد، در تجزیه تحلیل یا خواندن نوارهای ثبت شده مشخص گردید که در عده­ای از آنها نتیجه غیرطبیعی این نوارها شباهت­هائی را با افرادی که مبتلی به صرع یا اپی­لپسی بودند، نشان می­داد، با وجودی که این سوژه­ها هرگز از سابقه حملات یا غش­ها صرعی حکایت یا شکایتی نداشتند و در خانواده آنها هم بیمار سرعی وجود نداشت. موضوع و مضمونی به عنوان قابلیت یا استعداد مدیوم­گری با توجه به ثبت شواهد فعالیت­های الکتریکی قشر مغز نه هرگز اثبات و نه هرگز انکار گردیده است. در یک تجزیه و تحلیل دقیقتر و گسترده­تر مشخص گردید که پدیده­های فراروان­شناسی حداقل و تا اندازه­ای معلول فعالیت غیرمتداول مغز است.

مفهوم و تصور عامه مردم از مدیوم و مدیوم­گری

در اسپیریتیسم[3] و اسپیریچوالیسم[4] مدیوم نقش واسطه بین دنیای زندگان و دنیای مردگان را به عهده می­گیرد. مدیوم­ها ادعا می­کنند که آنها می­توانند به پیام مردگان گوش دهند و این امکان را به ارواح می­دهند که مستقیماً از کالبد آنان به ویژه از دهان و زبان آنها برای صحبت کردن استفاده کنند و یا از دستان آنها برای دستنویسی خودکار[5] یا نقاشی کردن خودکار[6] استفاده کنند.

علاقمندان و کارشناسان مسائل و مباحث فراروان­شناسی، مدیوم­گری را به دو طبقه یا گروه اصلی تقسیم می­کنند:

* مدیوم­گری ذهنی به اصطلاح ارتباط برقرار کردن با دنیای ارواح [مطابق ارتباطات تلفنی، رادیوئی، ماهواره­ای و تلویزیونی] است که به صورت­های شنیدن، حس کردن و رؤیت روح­ها یا سمبل­ها یا نشانه­های آنان است.

* مدیوم­گری فیزیکی یا جسمی. مدیوم­ها بر این باورند که می­توانند با تجسد[7] به روح افراد درجاتی از مادی شدن را بدهند، طوریکه مانند اجسام قابل رؤیت باشند و یا اجسام یا افرادی را به حالت غوطه­ور در فضا قرار دهند.[8] ارواح می­توانند از طریق زدن ضربه به دیوارها و اشیاء اعلام حضور کنند و زنگ یا ترومپت­هائی را که معمولاً روی میز قرار گرفته، به صدا درآورند. گاهی هم از دهان مدیوم در اوج خلسه، کف بسیار غلیظی به خارج جریان پیدا می­کند.

در جلسات ارتباط، ارواح که به آنها سآنس[9] هم گفته می­شود، مدیوم­ها می­توانند به سرعت و از طریق خودهیپنوتیزم به خلسه­های سبک یا عمیق برسند و معتقدند که در این شرایط است که ارواح می­توانند کنترل جسم­های آنان به عهده بگیرند.

در آمریکا با عنوان گروه­ها یا کلیساهای عصر جدید[10]، سیستم­های اعتقادی از تلفیق یا التقاط ادیان مسیحی، سرخپوستی و سیاهپوستی یا آفریقائی به وجود آمده که بیشتر آنها مهاجران از کشورهای آمریکائی جنوبی و مرکزی و بردگان سابق هستند. در این مراکز به آنچه که در جلسات ارتباط با ارواح «مدیوم» گفته می­شود، چانل[11] یا کانال ارتباطی اطلاق می­شود آنها خیال می­کنند یا معتقدند که هرکدام از آنها یک آموزگار روحی[12] دارند که در جلسات بسیار پرشور خود که از بسیاری از روش­های آفریقائی، فرهنگ سرخپوستی و پدیده­های هیپنوتیزمی استفاده می­کنند، افراد در خلسه عمیق با این ارواح هدایتگر و آموزش­دهنده خود ارتباط برقرار می­کنند.


تاریخچه اعتقاد به امکان برقراری ارتباط با ارواح

کوشش و علاقه به برقراری نوعی ارتباط با ارواح مردگان و یا سایر موجودات زنده به اوایل تاریخ برمی­گردد. در داستان ساحره اِندور[13]، به داستان برانگیختن روح ساموئل اشاره شده که برای پادشاه عبری شائول این امکان فراهم آمد که با مشاوران مجرب و قابل اعتماد خود درباره جنگی که در پیش بود، مشاوره کنند. این مطالب در اولین کتاب ساموئل در متن کتاب مقدس یهودیان[14] موجود است.

مدیوم­گری از قرن نوزده میلادی پس از پیشرفت سریع هیپنوتیزم در ایالات متحده، انگلستان و فرانسه، در دوران رستاخیز فرقه­های روح­گرائی گسترش و بسط زیادی پیدا کرد و اصولاً مدیوم به افرادی گفته می­شد که هیپنوتیزم­پذیری بسیار بالائی داشتند و به سرعت به خلسه­های هیپنوتیزمی عمیق می­رسیدند. در این دوران خواهران فوکس[15] در نیویورک در حدود سال­های بعد از 1948 جلسات نمایشی با عنوان ارتباط با ارواح برگزار می­کردند. یکی از برجسته­ترین افرادی که در این زمان به برگزاری جلسات سخنرانی و نمایش در زمینه پدیده­های روحی می­پرداخت آلان کاردِک[16] بود که در حدود سال­های 1960 واژه اسپری­تیسم را ابداع کرد. آلان کاردک مدعی بود که مذاکرات طولانی با ارواح از طریق مدیوم­های برجسته و مستعد اساس و پایه کتاب­هائی هستند که او تحت عنوان کلی کتاب­های روحی[17] منتشر کرده است. یک مجموعه 5 جلدی از آثار او با عنوان قوانین و اصول مباحث روحی[18] به بسیاری از زبان­های زنده جهان منتشر شده است.

صحنه­های نمایشی پدیده­های روحی آنقدر برای عامه مردم جذاب و برای برگزارکنندگان آن پرسود بود که به صورت زنجیره­ای برادران داوِن پورت[19] و خواهران بانگ[20] در بسیاری از کشورهای جهان مثل کنسرت­های موسیقی عصر ما برگزار می­کند و در آنها تعداد بسیار زیادی از مردم در طالارها و استادیوم­ها جمع می­شدند. روزنامه­ها در این شرایط به سرعت و به خوبی فقدان اصالت و وجود گسترده دغلبازی را در این اجتماعات کشف و برملا کردند. این افشاگری­ها به میزان بسیار زیادی از علاقه و توجه مردم به این مراسم و نمایشات و در نتیجه کتاب­های آنها کاست.

گزارش­های محافل علمی و روزنامه­ها در مورد نمایشی و تردستی بودن مراسم ارتباط با ارواح باعث نشدند تا تمام مردم از این نوع نمایشات و فعالیت­ها دست بردارند، هنوز افرادی در جامعه بودند که به ارتباط با ارواح علاقه و عشق نشان می­دادند و در نتیجه افراد نفع­پرستی هم پیدا می­شدند که به علاقمندان این تشریفات را که کاملاً در متن هیپنوتیزم شناخته و توجیه شده بودند، «آموزش» می­دادند. بسیاری از این افراد را که پس از طرد و نفی این موضوعات توسط افراد بی­طرف و دانشمند هنوز به دنبال آن می­رفتند، افراد بسیار ساده­لوح و یا متوهم تشکیل می­دادند. از حدود سال­های 1930 تا 1990 در حالیکه علاقه مردم به نمایشات مدیومی کاسته شده بود، [در آمریکا] کلیساهای اسپیری چوآلیستی[21] و تکنیک­های برقراری کانال­های روحی[22] مقبولیت خیلی بیشتری در بعضی از کشورها [عمدتاً آمریکا] پیدا کردند. در این دوران کتاب­های چانلرها یا معتقدان به امکان برقراری ارتباط با «خردهای ناب»، «دانش­های غیرزمینی» و «آموزه­های غیرمادی» در بین انبوه طرفداران این نوع عقاید در جامعه بیشترین میزان فروش[23] را به دست آوردند.



[1] - TELEKINESIS تله­کی­نه­سیس: دور جنبانی. حرکت دادن از دور. توانائی فرضی دستکاری اشیاء با نیروی ذهنی. [فرهنگ جامع روان­شناسی، روانپزشکی ... دکتر نصرت­الله پورافکاری]

[2] - در پله هیجدهم از عمق خلسه هیپنوتیزمی، امکان تغییر شخصیت به سادگی فراهم می­شود. بنابراین اگر در این شرایط تلقین­پذیری زیاد به سوژه تلقین شود که روح فرد دیگری در جسم او وارد شده، این فرد هیپنوتیزم شده به صورت صادقانه طوری رفتار می­کند که گوئی او همان روح وارد شده است. مترجم

[3] - SPIRITIST = روح­گرائی. اعتقاد به وجود روح و بازگشت ارواح به عالم مادی [فرهنگ دکتر پورافکاری]

[4] - SPIRITUALISM = مراسم روح­گرائی (1) عقیده فلسفی قایل به اینکه موجودات انسانی یا به طور کلی همه موجودات طبیعی دارای یک سازمان، یک روح یا یک جان هستند (2) باور و نظریه فلسفی که براساس آن واقعیت یا حقیقت تمام عالم اساساً روح است نه ماده. (فرهنگ علوم رفتاری، علی اکبر شعاری نژاد، انتشارات امیرکبیر 1364)

[5] - AUTOMATIC WRITING = نگارش خود به خود. در روانپزشکی و روانشناسی از نوشته­هائی که بیمار در شرایط خلسه هیپنوتیزمی و با چشمان بسته و یا در شرایط نگاه کردن به جای دیگر می­نگارد، برای اطلاع از محتویات ضمیر ناخودآگاه استفاده می­شود.

[6] - AUTOMATIC DRAWING = نقاشی خود به خود. مثل نگارش خود به خود

[7] - MATERIALIZATION = APPORT در روح یک حالت یا وضعیت مادی بودن به وجود آورده شود.

[8] - LEVITATION = بلند کردن اجسام یا افراد از روی زمین و قرار دادن آنها در وضعیت شناور بودن در فضا یا هوا

[9] - SEANCE = جلسه. (1) نشست یک گروه آموزش­دیده به منظور بحث و بررسی. جلسه­ای به منظور برقراری رابطه با ارواح [فرهنگ جامع روانشناسی- روانپزشکی و زمینه­های وابسته، تألیف دکتر نصرت الله پورافکاری]

[10] - NEW AGE GROUPS

[11] - CHANELLING

[12] - TEACHING- SPIRIT

[13] - WITCH OF ENDOR

[14] - JEWISH TANAKH

[15]- FOX SISTERS خواهران فوکس با ادعای برقراری ارتباط با ارواح و با برگزاری نمایشاتی جنجالی در جامعه آمریکای آن زمان که هنوز روان­شناسی دوران نوزادی خود را می­گذرانید، به وجود آورد.

[16] - ALAN DARDEC

[17] - THE SPIRITS BOOK- بسیاری از کتاب­های آلان کاردک در چند دهه گذشته به صورت مکرر به زبان فارسی ترجمه شده است.

[18] - SPIRITUALIST CHURCHES

[19] - DAVENPORT BROTHERS

[20] - BANGS SISTERS

[21] - SPIRITUALIST CHURCHES

[22] - CHANELLING

[23] - BEST - SELLERS

نظرات 1 + ارسال نظر
یوح شنبه 18 دی 1395 ساعت 11:48 http://www.shahrerpyayeman.blogsky.com

خخخخخخخ
خیلی باحال بود من که چن خطش رو بیشتر نخوندم حالش رو نداشتم ولی از احظار جن که چیزی بزاری خیلی جالب تره

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد