پاسخ به سوالات (بخش دوم)
فرامرز ملاحسین تهرانی
سوال اول از ح. ربیعی
بنده از
وضعیت خودم گله مندم و خیلی در زندگی محنت و رنج درونی کشیدم از ابتدای
زندگی و کودکی به این زندگی علاقمند نبودم از ده سالگی یادم هست که وقتی
به مدرسه میرفتم اصلا نمی پسندیدم و در راه می گریستم الان چهل سال دارم با
کوله باری بسیار پر گناه و نمی دانم چه کنم آخر جواب خدا را چه بدهیم.
بنده هم وبلاگی دارم در مورد دعا است و خودم روزانه چند نامه برایم می آید و
سنگ صبور دیگرانم اما آنها نمی دانند که خودم هم غم دارم الحمدلله محتاج
مایحتاج زندگی نیستم و از وضع مالی معتدلی برخوردارم، اما چه کنم گاهی خودم
میگویم بروم اما نمیشه که...
بنده
یک فردی هستم که دعوت کننده مردم به معنویت هستم اما خودم احتیاج دارم
که استاد دیگری به من معنویت دهد. استاد جملاتی بفرما و به صبر من برای
ادامه مسیر زندگی بیفزای که میبینم بشریت نابود شد پس واقعا نمی دانم هدف
از خلقت چه بود. احساسم را بیان نمودم بیصبرانه منتظر پدیده زیبای مرگ
هستم...
ادامه مطلب ...
یکشنبه 15 مرداد 1396 ساعت 11:01