مثنوی ارواح

مثنوی ارواح

یا رب از من کم مکن الطاف دوست ----- مثنوی روح من از آن اوست
مثنوی ارواح

مثنوی ارواح

یا رب از من کم مکن الطاف دوست ----- مثنوی روح من از آن اوست

تاثیر امواج در زندگی

بنام خدا

تاثیر امواج محیط در زندگی

استاد حسن رهبرزاده

 

تاثیرامواج محیط در زندگی

در خلقت امواج بسیاری وجود دارند که عمده ترین آنها امواج الهی و محیط می باشند که از جهان هفتم روحی تمام خلقت و کائنات منجمله زمین اعم از جماد و نبات و حیوان و نسل بشر و…نفوذ دائم دارند وسرعت این امواج طوری است که در چند دامنه موجی از جهان هفتم به کره زمین می رسند و پس از تاثیر گذاری برخی از امواج دیگر را بهمراه خود به کائنات بر می گردانند . فرضا افرادی که در زندگی به یاد خدا می افتند خواست و افکار آنان بر این امواج سوار شده و با سرعت غیر قابل تصوری فاصله ماده تا خلقت را می پیمایند و حتی گاهی پاسخ آن از همین طریق بسرعت دریافت میگردند و در زمان بسیار کوتاهی به افراد می رسد دامنه این امواج از نظر علم روحی بلند ترین و قویترین امواج محیط در خلقت ما افراد زمینی می باشد و علاوه بر امواج فوق در پیرامون افراد امواج و نیروهای دیگر نیز وجود دارند که تاثیرات بسیارعمده ای در زندگانی آنها از خود بجای می گذارند که گروهی از آنها از درون و گروهی هم از خارج بر افراد اثر می گذارند که موجب شناخت و تغییر حالتهای روحی و جسمی و روانی در اشخاص متفاوت می گردند ضمن اینکه کمتر کسی از وجود آنها آگاهی کامل دارد.
امروزه از نظر علمی به اثبات رسیده است که امواج بسیاری از جمله امواج زیر با فرکانسهای مختلف از درون افراد تشکیل می گردند که آنها با وسیله ساده فیزیکی قابل شناخت ثبت و درک می باشند برای مثال عمده ترین امواج مغزی عبارتند از:
امواج دلتا : دامنه این امواج بین نیم تا سه و نیم سیکل در ثانیه است.
امواج تتا : این امواج دامنهای بین چهار تا هفت سیکل در ثانیه دارند که این دو موج فوق در زمان بیداری و کار و ... از مغز خارج می شوند.
امواج آلفا : فرکانس این امواج بین هشت تا سیزده سیکل در ثانیه است که اغلب در زمان خوابهای طبیعی یا خوابهای روحی و هیپنوتیکی از مغز خارج می گردند.
امواج بتا : فرکانس این امواج بین چهارده تا سی سیکل در ثانیه است و در زمان تمرکز افراد این امواج بوجود میایند.
برخی با تسلط به این امواج قادرند حتی در اشیا حرکاتی به وجود آورند امواج بالا مربوط به فرکانس های مغزی ای می باشند که با الکترو آنسفالو گراف قابل تشخیص هستند ولی امروزه علاوه بر امواج فوق بسیاری امواج دیگر را که از قسمتهای مختلف بدن نسل بشر و حتی حیوانات خارج می گردند از نظر علمی به ثبت رسانیده اند مانند امواج قلبی و نبض و...
هریک از امواج بدن دارای نظم و ریتم و موزیک خاص مربوط به خود می باشند و زمانی که این امواج به گونه ای تحت تاثیر امواج هم فرکانس خود قرار میگیرند آنگاه شخص احساس آرامش و سلامت و کمبود فشارهای مختلف محیطی را می نماید چون حتی سرعت و حرکت خون نیز تحت تاثیر آن امواج روان و آرام تر می شود و اکثر مردم در این شرایط احساس رخوت و شعف می نمایند کما اینکه تاثیر و جود آنگونه ریتم ها در همگان بطور یکنواخت و به یک شکل و به یک اندازه نیست فرضا در زمان جوانی موزیک های تند و با صدای بلند اثر مطلوبی در حالت روحی و اعصاب گردش خون دارند ولی در سنین میان سالی و پیری موسیقی های آرام همان عمل را انجام میدهند و بطوریکه اکثر افراد مسن حتی تحمل صدای موزیک بلند را ندارند.
این امواجی که بوجود می آیند اثر آنها تا مدتها در اطراف شخص باقی می ماند و از بین نمی روند تا در اثر مرور زمان دامنه و سرعت آنها تغییر یابند و بطور آزاد در خلقت رها گردند.
چنانچه افراد بتوانند بر برخی از این امواج محیط تسلط یابند با بکارگیری آنها میتوانند تاثیرات بسیاری مثبت و سازنده ای را در حالتهای مختلف خویش و حتی دیگران بوجود آورند چون زمانی که شخص افکاری را در مخیله خود می پروراند ضمن حرکت آنها به بیرون از جسم مادی آن امواج تاثیرات سازنده 
یا مخربی را بعدها در زندگی بوجود می آورند که اغلب تاثیرات این نوع امواج به زندگی همان شخص در دراز مدت اثر خیر یا شری خواهد گذارد و گاهی هم همین امواج زندگی شخص را دگرگون می نماید و حالت و فرکانس این امواج به گونه ای است که هرگز در امواج دیگری تداخل نمی کنند و زمانی خود نمایی خواهند کرد که قدرت و مقدار آنها به حد نصاب معینی رسیده باشند که امواج عقلی یکی از آنها است.
یعنی در اصل می توان چنین گفت که امواج عمل افراد در زمان حیات دارای نوعی قدرت و ریتم خاص یا نوساناتی منظم و مخصوص به خود او می باشد که به شکل یک قانون عمل و عکس العمل که مربوط به زندگانی های گذشته افراد است عمل می کند که نتیجتا موجب بوجود آوردن حالتهای خاص در افراد می گردد و این امواج هرگز از بین نمی روند و در هر زمانی از گذشته خود قوی تر می شوند و یا با اشکال و حالتهای جدیدتری خلق میگردند و در نهایت می توان به این نتیجه رسید که امواج در خلقت بر دو گونه اند:
امواج محیط : این امواج در ادامه مسیر خلقت تغییر شکل می دهند و در هر دوره از تکامل با شکل و قدرتی تازه تر جلوه گر می شوند که با شکل اولیه و قبلی خویش متفاوت می باشند.
امواج الهی: یا امواجی که از سوی یا بسوی پروردگار در حرکت می باشند (از عالم ماده به عالم انرژی و بالعکس) این امواج هرگز فنا ندارند و در مسیر خلقت در هر زمان با نیرو و قدرت بیشتری در حرکت هستند تا اینکه روزی به اصل خلقت باز گردند.