مثنوی ارواح

مثنوی ارواح

یا رب از من کم مکن الطاف دوست ----- مثنوی روح من از آن اوست
مثنوی ارواح

مثنوی ارواح

یا رب از من کم مکن الطاف دوست ----- مثنوی روح من از آن اوست

پروانگی

فرامرز تهرانی (ناجی)

مرده ای می لرزد

شده اندامش سرد

در سکوتی مرموز

سردخانه غرق است


او که از بند طبیعت شده آزاد و رها

پس چرا می ترسد؟

ترس از یک تغییر

ترس او از جهل است!


 

ادامه مطلب ...