مثنوی ارواح

مثنوی ارواح

یا رب از من کم مکن الطاف دوست ----- مثنوی روح من از آن اوست
مثنوی ارواح

مثنوی ارواح

یا رب از من کم مکن الطاف دوست ----- مثنوی روح من از آن اوست

اوهام ذهن

اوهام ذهن


Image result for ‫ذهن‬‎

فرامرز ملاحسین طهرانی

همه ما تحت تاثیر امواج فراوانی در پیرامون خویش غوطه وریم . درواقع جهانی ساخته شده از امواج با طیف های گونه گون، ما را احاطه کرده اند که البته ما خود نیز بخشی از عناصر و عوامل تولید  این امواج هستیم. امواج صوتی و تصویری، مغناطیس، الکتریکی، ... و امواج پیدا و پنهانی که برآمده از هرگونه ارتعاش فعال در هر موجود زنده و حتی غیرزنده ای است که در اثر فعالیت ساختمان  اتم های سازنده این جهان کبیر از ذرات گرفته تا حرکت کواکب و سیارات از خود تولید می نمایند.

  

ما خود شاید بی خبر از تاثیراین  امواج در جهان پیرامون خویش باشیم اما باید اذعان نمود که تاثیرات امواج پیرامونی از نزدیک ترین فاصله تا فاصله های دور ازسوی سیارات و ستارگان در روند شکل گیری افکار و اندیشه ها و اعمال ما تاثیرگذار بوده و فرایندی از نحوه تکامل روحی و جسمی ما را باعث می گردند. انسان بی تاثیر از این همه عوامل تاثیرگذار در محیط زندگانی خویش در هر یک سیارات مادی و فیزیکی که در آن هبوط نموده است حتی برای مدت کوتاهی از عمر زمینی خویش خارج از قاعده تداخل موجی و تاثیرپذیری از فضای سیاره ای و کهکشانی نبوده و به همین خاطر هرچه دور از تاثیرات این امواج ناخوانده در پیرامون خود باشد به همان نسبت به آرامش و شناخت بر حقیقت و ذات الهی خویش نائل خواهد آمد.

آدمی هر روزه بعد از برخاستن از خواب، با شروع همهمه و ظهور خیل عظیم اندیشه و افکار جماعت انسانی و به کار افتادن صنایع و ابزار و تکنولوژی در خانه ها و محیط های شهری و کارخانه ها و ... همه و همه اینها تنگنایی از هجوم بزرگ امواج مزاحم را شاهد است که بر نوع زندگانی، حیات فکری و رفتار وی تاثیرات عمده ای برجای می گذارد. روح این عنصر لطیف الهی در کالبد مادی، به فراخور دانش و آگاهی هایی که در ضمیر خویش به ودیعت نهاده شده است، در هر لحظه و دقیقه و ساعت مترصد گریز از ثقل کالبد مادی خویش است تا از انرژی سیال و لطیفی که عاری از تکاثف مادی باشد بهره مند گردد. این رهایی د رهنگامه ای که کالبد جسمانی به دلایل گوناگون از کار و تلاش می ایستد حادث می گردد، مانند زمان خواب یا حالات بی خویشی و قطع ارتباط با دنیای پیرامون و وقایع در شرف حدوث آن.

تمرکز و مدیتیشن و یوگای ذهنی اعمالی است که باعث بهره مندی انسان به آرامش می گردد. تنها در این زمان است که امواج مزاحم محیطی برای لحظاتی از ذهن و مخیله انسان محو شده و ذهن فرصت بازیابی قوای روحانی و تمییز آن از تکاثف موجی بی فایده را به دست می آورد. اگر این رهایی و اراده مقدس روح در زمان بیداری به وقوع بپیوندد، نشانگر تکامل آن در این مرحله از حیات روحانی است و اگر چنین خواست و اراده ای در کار نباشد لاجرم هنگام خواب، فرصتی محتوم و جبری برای تجدید قوای روح در بستری عظیم از تکاثف سنگین سیاره ای ممکن می گردد که موج بزرگی از پدیده های ملموس و ناملموس ذهنی را مورد بازبینی و تجدیدنظر قرار دهد که عموما خواب ها و رویاها و کابوس های انسان در این مرحله از عمق خواب شکل می گیرد.

فکر و خیالات و رفتار و تصمیمات تمامی انسانها در طول زمان بیداری و حضور در جماعات انسانی قطعا بی تاثیر از اندیشه هایی نیست که در محیط پیرامون وی از سوی دیگران ساطع گشته و به شکل و نوعی از  انرژی سیال به سمت و سوی دیگران پرتاب می گردد. همانگونه که موج اندیشه و فکر خود ما نیز در نوع رفتار و کردار و اندیشه های دیگران تاثیرگذار می باشد. هیچ انسانی نیست که بی تاثیر از نحوه نگرش دیگران بر خود یا بر جهان پیرامون خویش نباشد و فقط آن هنگامی که انسان به طور موقت رها از قید و بندها و تاثیرات جهان پیرامون خویش باشد،  شاید برای مدتی کوتاه از زنجیره افکار و اندیشه  عوامل بیرونی رهایی یابد.

وقتی صحبت با یک گیاه و یا تاثیرات نوای یک موسیقی بر آن، باعث بالندگی و رشد آن و یا برعکس پژمردگی و شکست آن می گردد، چگونه است که تاثیرات محیط پیرامونی بر انسان قابل اثرنباشد. حتی ارواح رها گشته از کالبد مادی تا مدتها تحت تاثیر آموزه های دنیایی و حتی افکار و اندیشه های دوستان و آشنایان و بستگان خویش در هر یک از جهان های روحی بوده و از این تاثیرات شاد و یا غمگین می شوند. به همین خاطر است که هرچه این وابستگی ها و دلبستگی ها در هر یک از مراحل عمر، کمتر باشد به همان نسبت رهایی از تکاثف امواج مزاحمی که روح از آن متاثر می گردد، نمود بیشتری خواهد داشت.

در جلسات علوم روحی و مخصوصا جلسات ارتباط با ارواح، معمولا ارواحی اجابت حضور مدعوین را لبیک می گویند که هنوز بعد از مدتها که از مرگ و رحلت آنها می گذرد، تحت تاثیر دلبستگی ها و وابستگی های خویش به دنیایی که در آن زیست نموده اند، قرار دارند و به فراخور این وابستگی و میزان شدت و حدت آن، در جلسات ارتباط حاضر می گردند. تظاهرات فیزیکی چنین ارواحی به مراتب بیشتر از ارواحی است که به طور کامل قطع ارتباط با دنیاهای مادی کرده اند و به درجه ای از تکامل رسیده اند که می توان به آنها روح متعالی اطلاق کرد. البته این ارواح متعالی نیز گهگاه در جلسات ارتباط حضور می یابند اما برای نمایش یک کار فیزیکی ازقبیل جابجایی ها به واسطه لطافت موجی که از آن برخوردارند مجبورند برای نشان دادن برخی تظاهرات فیزیکی، از کمک ارواح نیمه متعالی و یا ارواح عقب مانده تر بهره مند  گردند.

هرچه ارواح به تکاثف مادی آلوده تر باشند بهتر می توانند بر موجودات فیزیکی آن سیاره تاثیر بگذارند و بالعکس آن نیز صادق است یعنی هرچه ارواح متعالی تر باشند به واسطه پاک بودن از تکاثف موجی سیاره ای، یا اصلا حضوری در محیط آن سیاره ندارند و اگر هم حضور پیدا کنند برای نمایش تظاهرات فیزیکی لاجرم از ارواح عقب مانده تر از خود کمک می گیرند.

روح دربند کالبد مادی در زندگی زمینی خود، به علت مانوس گشتن با پدیده های فیزیکی و مادی همواره تحت تاثیر امواج ثقیل آن، در خواب و بیداری متاثر از ارتعاشات این امواج است و به همین خاطر از درک آموزه های اساتید روحی در هنگام خواب و یا چرت ها و خلسه های روزانه محروم اند. در بی خبری است که به انسان تعالیم معنوی می رسد و روح از آن مستفیض می گردد. بینش و آگاهی روحانی اگرچه بالفطره در ضمیر ناخودآگاهی مضبوط است و اسم اعظم الهی موجب تفاخر و برتری نوع انسان بر دیگر مخلوقات ذیروح خداوند گشته، اما پرده های حجابی که انسان بر اثر  وابستگی به خاطرات زمینی و تاثیرپذیری از آن بر چشم و گوش روحانی خویش کشیده است تا مدتها باعث محرومیت وی از این آموزه های معنوی گردیده و تکامل روحی وی را تا مدتهای زیاد به تاخیر خواهد انداخت.


نظرات 1 + ارسال نظر
نافعی چهارشنبه 4 مهر 1397 ساعت 08:00

واقعا عالی بود.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد