مثنوی ارواح
یا رب از من کم مکن الطاف دوست ----- مثنوی روح من از آن اوست
مثنوی ارواح
یا رب از من کم مکن الطاف دوست ----- مثنوی روح من از آن اوستفیض الهی
مبحث روح شناسی (2)
فیض الهی
فرامرز ملاحسین طهرانی
گستره عالم اروح به هیچ مکان و فضایی محدود نیست بلکه تمام پهنه گیتی اعم از جهانهای فیزیکی و جهانهای روحانی در سیطره عالم ارواح و امواج اثیری است. درواقع عالم ماده با همه عظمت و بزرگی اش بخش ناچیزی از عالم ارواح را اشغال کرده و خود بخشی از آن جهان ماورائی به شمار می آید منتهی با تکاثف موجی فشرده تری نسبت به طبقات اعلای روحی.
روح در چرخه تکاملی خویش با گذر از هر مرحله از حیات روحانی خود، تجاربی از آگاهی های شخصی را در هر یک از طبقات و جهانی سفلی و پائینی درک و بر معرفت و شناخت والاتری از عظمت و شوکت حیات ابدی کائنات و پدیده های آن نائل می آید.
درواقع یک دامنه از امواج اثیری ساطع شده از جهان هفتم روحی یعنی آن طبقه اعلا از جهانهای روحانی که وهم و اندیشه هیچ روحی را بدان راه نیست، انتقال دهنده فیض الهی به جهانهای تحتانی و بازگشت همه آنچه در افهام و اندیشه و افکار مخلوقات پروردگار بر بال این موج به جانب پروردگار متعال می باشد. فیوضات و برکات الهی بی کام و کاست به تمام و کمال بر امواج اثیری عالم انتشار یافته و هر مخلوقی در هر جهان و طبقه ای از عالم که مستقر می باشد بنابر شناخت تکاملی که از آن برخوردار است را شامل گردیده و به بهره برداری از فیض الهی نائل گردیده و درجهت تقویت قوای روحی و آن میزان از تکاثف موجی که در جهان مربوطه خویش از آن برخوردار است، مستفیذ می گردد.
هیچ مخلوقی در عالم حتی به قدر و مرتبه یک ذره ناچیز از فیض الهی محروم نبوده و آن آگاهی و شناخت مخلوقات است که به تناسب دانش و علم الهی نائل به تغییر وضعیت خویش از مراتب پست حیات به عالی ترین مرحله از حیاتی می شود که لایق ارواح متعالی و در خور یک انسان اولی در هر یک از مراتب تکاملی روح می باشد.
روح آزادانه در چرخه حیات تکاملی خود از نازل ترین مرتبه یعنی جمادی تا عالی ترین مراتب انسانیت (انسان اولی) برخوردار از نعمات و برکاتی است که به ودیعت در جان روحانی او مستتر و در آرشیو کالبد ذهنی اش قرار داده شده است. تجارب گرانبهایی که از گذشته های دور و نزدیک برای روح حادث گردیده، چراغ راه آینده ای است که نوید و بشارت یک حیات معنوی و نورانی تری به وی داده و او را درنهایت به منزلگاه ابدی خویش رهنمون می سازد. رسیدن به مراتب عالی انسانیت اولی، درنهایت شامل آحاد ارواحی می گردد که روزگاری از اصل خویش جدا گشته و در روزگاری دیگر با پشت سر نهادن مراحل سخت و دشوار و آزمونهای الهی در هر یک از جهانهای تحتانی و حتی روحانی بدان نائل می گردند. و اینگونه است که درنهایت روح به آن جایگاهی ارتقاء می یابد که پیشروترین عقول بشری از شرح و تفسیر آن حیات طیبه عاجز و درمانده می ماند.
در جلسات ارتباط با ارواح متعالی این حس لطیف و معنوی همواره در فحوای پیامهای آن بزرگواران مشهود است که پیامی به جز تقویت محراب خداشناسی و استحکام پایه های معنوی و اخلاقی به تشنگان طریق معنوی ندارند. هرچه این میزان به سمت و سوی اهدافی که منجر به بعثت و برانگیختگی روح درچرخه تکاملی خویش است متمایل باشد، اصالت ارتباط با مردمانی از دنیای با تکاثف موجی لطیف تر و معنویتی اصیل تر آشکارتر است و در غیر این صورت باید اذعان نمود که راه به بیراهه رفتن است و عمر به هدر دادن. زیرا نفس انسانی که برخاسته از ذهنیتی آلوده به تکاثف امواج ثقیل مادی به هر شکل آن می باشد، موجب جذب و پیوستگی ذهن و تمایلات نفسانی به ارواحی است که به منظور خودنمایی و ارتباطی شیطانی درصدد شناسانیدن و ابراز وجود خویش از برزخی که خود در آن گرفتار آمده می باشند و به دنبال واسطه ای برای ارتباط با مرتبه ای از حیات بالاتر از حیات برزخی بوده تا این موج سنگین ذهنیات و خاطرات تلخی را که موجب زمینگیر شدنشان در جهان فیزیکی بعد از مرگشان شده است، فراهم آید که این بزرگترین درس برای روح پژوهانی است که در دام ذهنیات و القائات ارواحی گرفتار نگردند که هیچ درسی درجهت مکارم اخلاق و معنویت ندارند.
برای رهایی از اوهامی که در بستر سرد و خاکی چنین ذهنیت شیطانی در کمین انسان نشسته است، شناخت راه و آگاهی از وسایل و ابزاری که کمک حال وی است و درنهایت گوش جان سپردن به راهنمایی های یک استاد و مربی کارکشته غنیمتی است در دستیابی به تکامل و رشد معنوی و مصونیت ا ز القائات شیاطینی که به هیاکل گوناگون در مسیر راه دانش پژوهان علم الروح کمین کرده و درصدد ترویج خرافات و الهامات کذب برمی آیند. اگرچه عقل، آموزه های شرع و ارزش ها و هنجارهای جامعه محکی است برای شناسایی پیامهای عالی معنوی از القائات شیطانی.
