مثنوی ارواح

مثنوی ارواح

یا رب از من کم مکن الطاف دوست ----- مثنوی روح من از آن اوست
مثنوی ارواح

مثنوی ارواح

یا رب از من کم مکن الطاف دوست ----- مثنوی روح من از آن اوست

قوانین دو عالم روح و ماده

قوانین دو عالم روح و ماده


Image result for ‫عالم ارواح‬‎

فرامرز ملاحسین طهرانی

بدیهی است که قوانین علوم گوناگون و دانش های بشری در دو عالم روح و ماده با هم تفاوتهای فراوان و زیادی دارند. زیرا در عالم ماده و سیارات فیزیکی ارواح در کالبد اثیری و مادی مجبور به حیات موقت در حیطه ابزار و وسایل مادی که جسم مادی نیز یکی از آن اسباب و وسایل است می باشد. معمولا قوانین اجتماعی، دینی، مدنی و قوانین حاکم بر علوم گوناگون تا آنجا که مورد شناخت و کشف انسان قرار گرفته است فقط در حوزه محیط و فضای سیاره ای کاربرد دارد و به محض عروج روح از سیارات فیزیکی به عالم ارواح تبعیت و فرمانبرداری از قوانین عالم ماده از گردن وی ساقط خواهد شد. زیرا روح به محض ورود به عالم ارواح با قوانینی جامع تر و کامل تر که منبعث از قوانین و احکام ناب الهی است و کاملا با شرایط تکامل روحی وی سازگار می باشد، آشنا گشته و برای همیشه تابع آن قوانین الهی می گردد.

  

معمولا در ابتدای ورود روح به جهان ارواح، از آنجا که ارواح ناآشنا با قوانین آن دنیای شگفت انگیز هستند و از سوی دیگر هنوز درگیرو دار و فضای روانی آموزه ها و تعلیمات دنیایی خویش به سر می برند، تا مدتها نسبت به شناخت و اجرای قوانین جاری در دنیای روح مقاومت ورزیده و به نوعی در ناآگاهی و بی سوادی نسبت به تعالیم الهی به سر خواهند برد. برخی از ارواح بعد از مرگ و در جایگاه جدید روحانی خویش حتی به مطالعه کتب مذهبی و پایبندی به عقاید و تعصبات خویش مشغول بوده و تا مدتها چشم و گوش روحانی خود را به حقایق و تعلیمات جدیدی که به وی داده می شود بسته نگه می دارند. البته این طبیعی و واضح است که انسانی که مثلا هفتاد هشتاد سال تحت تعالیم و آموزه های یک عقیده و مذهب و فرقه ای به سر می برده، به واسطه علاقه و عشق به آن افکاری که سالها در آن غوطه وربوده و به صورت عقیدتی و عملی به اجرای آن ثابت قدم بوده است، تا مدتی حاضر به قطع علقه ها و دلمشغولی های ذهنی خویش از یک فکر و عقیده برنخواهد آمد.

برخی از خلقیات و رفتارها و آداب و رسوم انسان ها برمی گردد به عرف رایج اخلاقی و اجتماعی در جامعه که برخی از این عرفیات حتی ریشه در آگاهی های دینی و اخلاقی نیز دارد. مثل ممنوع بودن ازدواج با محارم که یکی از دستورات پذیرفته شده و کاملا موجه از دین و اخلاق رایج در جوامع است. اما همین عرف و اخلاق پذیرفته شده در جوامع گاها دیده شده که در عالم خواب و رویاها فسخ گردیده و بسیار مشاهده شده که در عالم خواب یک انسان با یکی از محارم خود ازدواج (نزدیکی) می کند. این نمونه از رفتارها و تجربیات روح در عالم خواب مصداق تجرد ارواح در جهان های غیرمادی ازجمله جهان ارواح است. روح به عنوان یک عنصر و انرژی خالص الهی از هرچه تعلقات و قیدوبندهای سیارات فیزیکی که برای مدتی در آن زیست می نماید، فارغ و به دور است. قیدوبندهایی مثل نسبت های فامیلی و خونی که فقط مختص قوانین دنیایی است و روح به محض جدایی از جسم و تجربه مرگ دائمی و رحلت به سوی عوالم روحی، از تمام این قیدوبندها و نسبت های خونی و ژنتیکی رهایی یافته و به عنوان یک روح مجرد به زندگانی جدید خویش در دنیای شگفت انگیز غیرمادی مشغول می گردد.

تجربه مرگ، تجربه ای بیگانه برای ارواح نبوده و نمی باشد. زیرا در طول زمان هایی به اندازه ابدیت ارواح از مراحل گیاهی تا به این مرحله از انسانیت، مرگها را تجربه کرده و بسیاری از قوانین رایج در زمان های گذشته را در جوامع مختلف درک و کسب کرده است. به همین خاطر است که برخی از انسانها در پیچ و خم زمان کنونی از حیات، دچار برخی چالش ها در انتخاب دین و مذهب و یک سری از قوانین حاکم اخلاقی در جامعه خود می شوند و لاجرم برخی ازآنها جلای وطن کرده تا به نقطه ای از سرزمینی برسند که قوانین و عرف حاکم بر آن جامعه منطبق بر سلیقه و خواست فکری و روحی ایشان باشد.

مرگ چراغی روشن برای سعادت ابدی روح است، اما حیف که اکثر انسانها به واسطه وابسته شدن به عادات و آداب حاکم بر زندگی اجتماعی که در آن به سر می برند، حاضر به ترک برخی از این عادات مضر فکری و روحی نیستند. زیرا هرچه این وابستگی بیشتر باشد پدیده تجربه مرگ برای انسانهای  وابسته و متعصب، سخت تر و وهم آلودتر می شود. زیرا علقه ها و عقبه های ذهنی روح از جهان و جامعه ای که قرار است رخت سفر را از آن ببندند همچون وزنه ای سنگین به آنان وصل بوده و مانع عروج روح به منزلگاه ابدی وی می گردد. معمولا زائده های متصل از وهمیات دنیایی به روح با رنگ و بو و آوازی خوش مانع از توجه روح به تجلیات جهان ارواح می گردد. به همین خاطر است که به هنگام قطع شدن ریسمانهای متصل از کالبد اثیری به جسم در زمان مرگ، با مقاومت دوسویه از طرف  کالبد مادی و کالبد اثیری موجب کشمکش  و تقلای بی حاصلی می گردد که نتیجه آن چیزی جز خستگی مفرط و جانکاه برای روح و درنهایت شکست وی در امر بازگشت به جسم مادی می گردد که مرگ دائم وی را به همراه خواهد داشت.

اگر انسان همواره با پذیرش منطقی واقعه مرگ و آمادگی کامل در ملاقات با سفیران و رسولان مرگ باشد، کمتر در مواجهه با دو دنیای هم عرض روح و ماده دچار گیجی و یا هول و هراس می گردد. همانطور که انقباض عضلانی باعث دردناک شدن تزریق سوزن بر بدن می گردد، انقباض ذهنی و روحی نیز باعث دردناک شدن قطع ریسمانهای نقره ای  جسم اثیری از جسم مادی می گردد. توجه و تمرکز ذهن به هر واقعه و پدیده ای اگر از روی رغبت و میل باشد، منجر به قطع توجه از جهان پیرامونی گردیده و نشانه های شکوه و عظمت دنیای جدیدی را که  قرار است به آن وارد گردد بیشتر میسر و ممکن می سازد. روح باید این نکته مهم را بپذیرد که هر عالمی برای خود قوانین و آداب و عادات بخصوصی دارد. ازجمله عالم ارواح که به هیچ عنوان قوانین عالم مادی در آن قابل هضم و معتبر نبوده و به همین جهت است که عدم وابستگی مفرط به برخی عادات و آداب و اعتقادات دنیایی تجربه مرگی راحت تر و پروازی فرحبخش تر را در پی خواهد داشت.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد