پاسخ به سوالات علوم روحی
«قسمت بیستم»
فرامرز ملاحسین طهرانی
سوال اول از خانم یاسمن
سلام من یکی از علاقه مندان به برگزاری این جلسات (جلسات ارتباط با ارواح) هستم میشه راهنماییم کنین؟
پاسخ: تشکیل جلسات گروهی ارتباط با ارواح بعهده علاقمندان میباشد. حداقل میبایست هشت نفر از دوستان و علاقمندان در این جلسات حاضر باشند و مکان تشکیل چنین جلسه ای هم بعهده خود شماست. من شرایط تشکیل چنین جلساتی را در «مثنوی ارواح» توضیح داده ام. لطفا مطالعه فرمایید.
سوال دوم از خانم یا آقای MO!!!
در جایی خواندم که روش های کتابت و... را انجام ندهیم چون روح را به سختی میشود احضار کرد و به جای ان ها موجودات غیر ارگانیک و جن ها احضار میشن و این میتونه مشکل ساز بشه:( چطوری میشه مطمئن شد ارواح رو فرا میخوانیم و موجودات دیکه رو احضار نمیکنیم؟
پاسخ: وقتی بدون آگاهی و دانش به هر حوزه ای از فعالیتهای علمی و عملی ورود پیدا کنیم نه تنها ثمره ای از آن نمیبریم بلکه ممکن است برایمان دردسرآفرین هم باشد. در حوزه علوم روحی حتما میبایست تحت نظر استاد مجرب اقدام به ارتباط با نیروهای خارج از بعد مادی نماییم و فرمایش شما صحیح میباشد. البته خواندن کتابهایی مثل شنلخت و تقویت قدرتهای مدیومی حاشیه امنیت فراوانی برای خواننده آن بوجود می آورد. چنین کتابهایی در حکم یک استاد میتواند زمینه تقویت قدرتهای مدیومی و شناخت نسبت به مسایل متافیزیک را برای علاقمندان فراهم آورد.
سوال سوم از آقای علی . شمن قبلا نیروهایی در خودم حس میکردم و گه گاه به گردش های ماورایی میپرداختم واز این امر خشنود بودم واما یک روحانی مرا از کار منع کرد و حالا مدت هاست که ارتباطم قطع شده .من چه کار باید بکنم ؟
پاسخ: شاید آن آقای روحانی از این بیم داشته که شما با توجه به عدم برخورداری از دانش روحی در دام نیروهای منفی بیفتید. اگر چنانچه مایل به ادامه سیرو سلوک معنوی هستید این درخواست را با استعانت از خداوند متعال از روح حامی خویش بنمایید تا مقدمات بازگشت به این سعادت را برای شما فراهم آورد. همچنین از مطالعه کتب علوم روحی نیز غافل نشوید.
سوال چهارم از خانم یاسمن
سلام من حدود۱۳ساله که همش توخونه گربه نگه داشتم وبعضیاشون وقتی داشتن میمردن از خونه به نحوی فرارکردن وشاهدمرگشون نشدم ودیگه برنگشتن...بعدها یه گربه بچشوخونه ی ما گذاشت و رفت این پسرکوچولوبراثردرگیری با یه گربه پاودمش شکست من ازش نگهداری کردم اسم گربم تونی بودخیلی دوسش داشتم و تو هرشرایط سختی باهم بودیم هروقت میدیدمش آرامش میگرفتم تااینکه بعداز سالها تونی شدیدامریض شدو هرکاری کردیم درست نشدیه روز سعی داشت ازخونه بره فهمیدم قراره بمیره پشت سرش گریه کردم انگاردلش برام سوخت و برگشت به سختی یهوتوچشام خیره شدمن که طاقت دیدن مرگشونداشتم رفتم تاجون بده اون روز سختو فراموش نمیکنم وقتی برگشتم دیدم نمرده برای آخرین باررفتم پیشش وقتی نگاهم کرد نازش کردم واون بعدخرخرکردن یه نفس کشیدوتوچشام خیره موندودیگه نفس نکشیدوبعد اینقدرگریه کردم که والدینم اجازه دادن توحیاط خونمون دفنش کنم واز اون روز به بعد هیچ گربه ی نری به خونمون نمیادوهرکدوم که میان نمیمونن ونزدیکم نمیشن قبلاهم گربه هام مردن ولی بعدش دوباره گربه دارشدم ولی بعددفن تونی توحیاطمون این اتفاق افتاده وهیچ گربه نری دورویرم نمیادممکنه از دفن کردن تونی تو حیاط باشه این اتفاق؟!
پاسخ: بهرحال حیوانات هم دارای آگاهی و احساسات منطبق بر درجات تکامل خلقتی که از آن برخوردار هستند میباشند. زیاده روی و افراط در ارتباط با حیوانات خانگی منجر به وابستگی عاطفی شدیدی میان طرفین میگردد که در هنگام جدایی باعث افسردگی مخصوصا برای انسان می شود . برخی قوای دراکه (درک کننده) در حیوانات خانگی قوی تر از انسان است. احتمالا عدم نزدیکی حیوانات خانگی مراعات حال شما توسط حامیان معنوی جهت برخورداری تان از بهترین قضا و تقدیر الهی است تا رشد و شکوفایی معنوی در شما دستخوش چالش های عاطفی نگردد. پس راضی باشید به قضای الهی.
سوال پنجم از خانم م. خ
من حدود شانزده ماه است پسرم را از دست داده ام این موضوع خیلی اذیتم می کنه با اینکه با مطالعه مطالب شما آرام می گیرم ولی بعضی مواقع دلتنگی دیوانه ام می کند و فکر می کنم شاید پسرم در وضعیتی که شما می فرمایید یا در کتابتون به آن اشاره کردید نباشد، نمی دانم به چه صورت منظورم را بیان کنم.
پاسخ: خداوند بر درجات عزیز سفرکرده تان و همچنین بر درجات شما بخاطر صبر بر این مصیبت بیفزاید. بهرحال تقدیر الهی بر این امر استوار است که روزی همه انسانها به سرمنزل مقصود و منزلگاه ابدی خویش رجعت و رحلت نمایند. همه ما روح مجردی هستیم که به سرمنشا خلقت خویش که بارگاه الهی باشد ملحق خواهیم گشت. اصلا نگران فرزندتان نباشید زیرا او در وضعیتی بهتر از گذشته به سر می برد زیرا مرگ رخدادی مبارک است که مشمول همه خلایق میگردد.
سوال ششم از آقا یا خانم ر.ض
اگر امکان دارد و تمایل دارید قدری از وضعیت خودتان یک مقاله بنویسید. مثلا اینکه آیا ازدواج کرده اید و چند فرزند دارید و شغل تان چیست و از چه زمانی به فعالیتهای متافیزیکی پرداخته اید و کلا درباره زندگی شخصی تان بیشتر ما را آگاه نمایید.
پاسخ: زندگی شخصی من چه فایده ای برای شما و سایرین دارد که بخواهم درباره اش یک مقاله بنویسم. اما به طور اجمال پاسخ شما را میدهم. من در حال حاضر دو فرزند دارم و شغل اصلی ام روزنامه نگاری است و از بیست سال قبل با شرکت در جلسات آموزش علوم روحی و همچنین مطالعات شخصی، وارد این حوزه از شاخه علوم معنوی شده ام.
سوال هفتم از خانم رضیانی
آیا کتاب جدیدی را قصد ندارید انتشار دهید. دو کتاب از شما بسیار کم است. من خود خیلی طالب خواندن کتابهای جدید شما هستم.
پاسخ: با سپاس از تشکر از شما باید عرض کنم که چند کتاب در دست دارم اما مراحل حروفچینی و ویرایش و صفحه بندی آن زمان و انرژی زیادی لازم دارد و من هم بخاطر درگیری با مسائل و معضلات زندگی در این زمینه نمی توانم به سرعت اقدام به انتشار کتابهایم نمایم. اما جدیدترین کتابی که در دست حروفچینی دارم کتاب الکترونیکی "درس های معنوی» است که فکر کنم تا دو سه ماه آینده تقدیم علاقمندان نمایم.
سوال هشتم از خانم ف.ک.ا
من بسیار مایلم شما را از نزدیک ملاقات کنم، آیا این امر ممکن است؟
پاسخ: با سپاس از شما باید به عرض برسانم چون من دفتر کار ندارم پس معذرم از اجابت درخواست شما. شما می توانید ازطریق ایمیل با من در تماس باشید.
سوال نهم از آقای احمدی
کتاب خاطرات یک روح از .... را خواندم محشر بود و مرا و خانواده ام را خیلی زیاد تحت تاثیر قرار داد. آیا امکان دارد طریقه تماس گرفتن با آن مدیوم محترم را به ما بگویید تا شخصا از ایشان تشکر نمایم. البته شما نیز با نگارش و ویرایش دوباره این خاطرات گل کاشتید. دستتان درد نکند.
پاسخ: باید عرض کنم که مدیوم محترمی که راوی این کشف و شهود است اصلا تمایلی به شناخته شدن ندارد، پس من معذورم از معرفی ایشان. اما سلام شما را به ایشان می رسانم.
چهارشنبه 15 فروردین 1397 ساعت 10:52