مثنوی ارواح

مثنوی ارواح

یا رب از من کم مکن الطاف دوست ----- مثنوی روح من از آن اوست
مثنوی ارواح

مثنوی ارواح

یا رب از من کم مکن الطاف دوست ----- مثنوی روح من از آن اوست

جسم اثیری

بنام خدا

جسم اثیری


Image result for ‫جهانهای اثیری‬‎

حسن رهبرزاده

یکی از شگفتی های خلقت موجودات , بخصوص در نسل بشر, تن پوش یا جسم اثیری یا قالب مثالی وی است که دارای حالت و اعمال و مشخصات بسیاری می باشد و نقش عمده ای در تکامل زندگی موجودات ایفا می نماید.

برخی از مشخصات تن پوش در نسل بشر به شرح زیر است:

1-نظر به این که روح عنصری است لطیف , سیال , و الهی , نمی تواند در جسم مادی خشن و سخت بطور مستقیم قرار گیرد لذا روح وارد تنپوش می شود و تنپوش است که رابط اتصال روح با بدن می گردد.

2-تن پوش مانند غلافی , تمام بدن را در بر گرفته و به تمامی سلول ها از هر نظر اثر مستقیم می گذارد.

 

 3-روح و تنپوش پس از جدا شدن از بدن فرد زنده تظاهراتی را انجام می دهند . مثلا گاهی اتفاق می افتد فردی را همزمان در دو محل جداگانه می توان دید که به آن زوجی بودن یا همزاد یا فانتوم گفته می شود . پس از مرگ هم مسلما این نوع تظاهرات را روح و تنپوش کاملتر انجام می دهند

4-تمام ملکات اخلاقی و شخصیتی فرد در تن پوش وی جمع است و این تن پوش کاملا تابع قدرت روحی است.

5-روح , تن پوش را در تمام دوران تکامل با خود همراه دارد و در هر تولد و تکامل شکل و قیافه و شخصیت خاصی به فرد می دهد.

6-پس از فرا رسیدن مرگ و قطع شدن ریسمانهای نقره ای , روح همراه تنپوش جسم مادی را ترک می کند و به جهان های روحی مربوطه می رود.

7-وظیفه تن پوش این است که در هر تولد به روح شخصیت و به جسم شکل بدهد.

8-پس از ورود به جهان چهارم , روح به پاس خدمات تن پوش امواج آنرا بتدریج تغییر داده و مطابق امواج خود می کند تا در نهایت قابلیت جذب شدن به جهان پنجم و ششم و هفتم را داشته باشد.


رابطه تن پوش با جسم مادی


بر خلاف تصور تعداد زیادی از افراد جامعه که فقط جسم مادی را می شناسند , وجود حیات همین جسم در اصل مربوط به قدرت تن پوش یا جسم اثیری است. زیرا کالبد مادی بدون وجود جسم اثیری توانایی ادامه زندگی و تحرکی را ندارد و ذیلا مطالب مختصری در این زمینه بیان می گردد:

1-تمام موجودات زنده دارای نوعی جسم اثیری هستند که مشابه جسم مادی آنها است.

2-هرگاه جسم اثیری بطور کامل از جسم مادی جدا شود, جسم مادی از همان لحظه شروع به تجزیه و متلاشی شدن می کند.

3-جوهر ذاتی جسم اثیری با ماده تفاوت بسیاری دارد و به همین علت بطور دائم نمی تواند با آن زندگی کند.

4-جسم اثیری مرکز و محل عقل و احساس و نیرو های زندگی در موجودات جاندار است(تک یاخته دارای عقل و احساس است)

5-جسم اثیری یا تن پوش موجب شخصیت دادن به روح و شکل دادن به جسم مادی در هر حیاتی می گردد.

6-پس از مرگ بسیاری از صفات موجودات زنده در جسم اثیری آنها باقی می ماند تا در زندگی دیگر به نام ذات آنها متجلی شود.

7-ضمیر های مختلف نسل بشر(مانند آگاه و ناخودآگاه و سیار)در تنپوش قرار دارند.

8-پس از مرگ جسم مادی , جسم اثیری که تمام نیروهای عقلی (شعور , درک و غیره)را به همراه دارد , بدون وجود مغز مادی تمام اعمال عقلی را اداره کرده و همه افعال لازم را انجام می دهد . قدرت و حرکات و اعمال ارواح پس از ترک جسم مادی دلیل وجود این حقیقت است.

9-تن پوش بوسیله چهارده ریسمان نقره ای در نقاط مختلف به بدن وصل است و هر یک از این ریسمانها دارای قدرت های خاص در درمانهای روحی و جسمی افراد می باشند.

10-پس از مرگ و جدا شدن ریسمانهای نقره ای از جسم مادی , آنها به تن پوش متصل می شوند و قدرت اولیه خود را بدست می آورند.

11-اگر جسم مادی آسیب ببیند و یا عضوی از آن قطع شود , جسم اثیری یا تن پوش وی همچنان سالم باقی می ماند. کما اینکه افراد فلج و بیمار اکثرا خود را در زمان خواب سالم می بینند.


رابطه روح با تنپوش


محل استقرار روح در تن پوش است و دلیل آن شرایطی است که در تن پوش وجود دارد که در ذیل بشرح بخشی از آن می پردازیم

1-روح عنصری است لطیف و سیال و در این شرایط قادر نیست که مستقیما وارد جسم مادی که عنصر سخت و سفت است بشود . لذا در این بین نیاز به رابطی دارد تا این عمل را انجام دهد و این رابط همان جسم اثیری یا تن پوش می باشد.

2-تن پوش می تواند گاهی به شکل نوعی ماده و زمانی همچون روح به صورت سیال باشد. لذا روح بسهولت می تواند در آن جای گیرد.

3-امواج روح و تنپوش بر تمام قسمتهای جسم مادی و حتی درون سلول ها تسبط کامل دارد.

4-در زمان خواب , روح و تنپوش از جسم مادی خارج شده و از آن فاصله می گیرند . ولی رابطه بین آنها بوسیله ریسمان های نقره ای همچنان برقرار می ماند , این حالت در زمان بیداری هم برای برخی از افراد رخ می دهد که آن را دوگانگی روحی می نامند.جسم اثیری و روح آسیب ناپذیر هستند.

5-در تنپوش تمام خاطرات زندگیهای گذشته و حال جمع است و هر فردی همیشه آنها را به زندگیهای بعدی خویش انتقال می دهد.

6-وجود تن پوش باعث می گردد که هاله هایی در اطراف بدن جاندار بوجود آید.

7-یکی از نقش های عمده هاله های اطراف بدن در این است که امواج آن اجازه ورود و خروج هر نوع موجی را به جسم مادی تمی دهند بعلاوه قدرت مدیومی را در اشخاص مشخص می کنند. هرچه ارتفاع هاله ها بیشتر باشند قدرت مدیومی افراد نیز زیادتر است و فرد مصون تر از امواج محیط می گردد.

8-امواج روح و تنپوش بطور کامل در هم ادغام شده اند و پس از فرارسیدن مرگ که رابطه آنها با جسم مادی قطع می گردد و با یکدیگر به محل یا عالم خاصی حرکت می کنند.

9-گاهی روح وتن پوش در بیداری از جسم فاصله می گیرند و در این حالت فاصله مرکز عقلی با مغز زیاد می شود و هر چه این فاصله در فردی بیشتر شود بهمان نسبت هم حالت دوگانگی روحی در وی زیادتر می شود که ادامه آن نوعی جنون است.

10-قدرت های ذاتی در تن پوش است که در هر تولدی افراد آنرا با خود به جهان می آورند.


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد