بینندگی
هیپنوتیزم - مدیومی - بینندگی
امیر قربانی
هیپنوتیزم حالت خاصی از شرایط روحی انسان است که تاکنون نوع عملکرد و محدودیتها و مقدورات آن حتی برای تمامی استادادن هیپنوتیزم پوشیده است آنان فقط اندکی توانستهاند به توانایی علم هیپنوتیزم پیببرند و از آن استفاده نمایند. هیپنوتیزم روشی برای وارد شدن انسان به بعد ضمیر باطن است. تاکنون ما از هیپنوتیزم چیزی بدان صورت ندانستهایم و مسایل مربوط به آن برای ما پوشیده است.
از نظر قانون هیپنوتیزم ابتداییترین راه، جهت استفاده از ضمیر باطن و ارتباط روحی و تلقین ها و موارد غیره میباشد. از هیپنوتیزم در موارد بسیار مختلفی میتوان بهرهبرداری نمود.
1- ارتباط با ارواح
2- معالجهی امراض روحی
3- تلقینات
4- موارد نمایشی
5- بیهوشیهای جراحی و دندانپزشکی
6- تله پاتی
7- پیشنگری
8- رجعت به ادوار گذشته
9- استفاده از نیروهای انسانی
10- سیر در حالات روحی و غیره
ولی به دلایلی هیپنوتیزم راه حل مناسبی برای پیشرفت در علوم روحی نمیباشد، چون سوژه و عامل هر کدام دارای فیلترهایی هستند که به نام چهارچوب های مرجع خوانده میشود.
در موقع عمل، تمامی مواردی که صورت میگیرد از آن منبع منبعث میگردد سوژه، افکار خاص به خود را دارد و مواردی ذهن او را اشغال مینماید که در بطنیترین حالات وارد مطالب گردیده و چیزی را که میخواهد میبیند و نه آن چیزی که وجود دارد، و همچنین عامل، به دلیل همسوسازی میدان انرژی خود با سوژه هر آنچه که در باطن خود دارد به او القا میکند بدون اینکه واقعیتی داشته باشد. بنابراین هیپنوتیزم روشی در کل ابتدایی است و اصل شمرده نمیشود و کسانی که بخواهند به راستی به حدود عالی دست پیدا کنند نباید روی آن تاکید داشته باشند.
موقعی که شخصی به حالت هیپنوتیزمی در می آید حد اکثر دو سوم از مستطیل اول(نیروگاه اول) او شروع به کار مینماید و تمامی حالات موجود و درمانی فقط به این قسمت دوسوم نیروگاه اول مربوط میگردد به همان علت قسمت بسیار اندک و پیش پا افتادهای به حساب میاید و از ابتداییترین حالات میباشد. کسانی که به این علم آگاهی دارند به مرور میتوانند از آن به کانال به مراحل مدیومی وارد شوند .
در مواقعی که از مدیوم جهت تماسهای روحی و ورود به ابر آگاهی استفاده میگردد یکسوم باقی مانده مستطیل اول و تا آخر مستطیل سوم به نسبت قدرت مدیوم شروع به کار میکند یعنی عالیترین مدیومهای جهان فقط میتوانند از انرژی نیروگاه سوم بهره ببرند در حالت مدیومی نیز چهارچوبهای مرجع و ذهنیت و فیلترهای شخصی به طور کامل عمل مینماید و بندرت دیده میشود که شخصی بدون تداخل ذهنیات و دادههای مغزی عمل نماید ولی با این حال بسیار پیشرفته تر از حالات هیپنوتیزمی است.
چون ارواح برای دادن پیغامها از اطلاعات انباشته شدهی مدیوم استفاده مینمایند و موضوع رسیده به مدیوم از طریق بانک اطلاعاتی او ترجمه میگردد در این صورت فیلترهای شخصی به طور کامل عمل خواهد کرد. ولی در حالت بینندگی شروع حرکت از مستطیل، چهارم تا هفتم میباشد و اطلاعاتی که یک بیننده میآورد به مراتب صحیحتر از حالات مدیومی و هیپنوتیزمی است ولی با این حال افراد بیننده نیز مصون از خطا نیستند. نسبت خطاهای آنان به مراتب از حالات مدیومی و هیپنوتیزمی کمتر است و امکان اصلاح آنان بسیار زیاد میباشد کسانی که به صورت بیننده عمل مینمایند خود از قانون هدایت میگردند و خطاهای آنان به مرور شروع به اصلاح میگردد. اگر تمامی گروههای قوی که در سطح جهان شروع به فعالیت نمودهاند، بررسی شود، فقط در بعضی از اعضای آنان یک یا دو نفر یا حداکثر 3 نفر بیننده مشاهده میگردد که آن هم از نظر درصد خطا اگر بررسی شود خطاهای آنان به سیستم بار انرژی موجود آنها مربوط میگردد اگر چنانچه شخصی 50 درصد انرژی مثبت و 50 درصد انرژی منفی داشته باشد نیروهای او خنثی است و اگر درصد انرژیهای مثبت او بالای 50 درصد باشد میتوان به او امیدوار شد ولی اگر درصد انرژیهای منفی او از 50 درصد بیشتر باشد به همان نسبت انرژیهای مثبت او کاهش پیدا کرده و او را بینندهی منفی مینامند که عملیات بینندگی او همراه با خطا و طرز افکار او غلط میباشد. واین گونه افراد در سطح گروهها خلل پدید میآورند.
همانطور که بینندهها به نیروگاههای بالاتر دسترسی پیدا میکنند درصد خطاهای دید آنان کاهش و تا به مرحلهایی میرسند که به آن حالت، تعادل روحی، میگویند.
در مستطیل هفتم بر اثر اصلاح، درصد انرژی مثبت به صد در صد نسبی میرسد و به اینگونه افراد میتوان اعتماد کرد.
در مواقعی که شخصی به حالت هیپنوتیزمی وارد میگردد، ضمیر آگاه خاموش و ضمیر ناخودآگاه شروع به فعالیت مینماید و شخص هیپنوتیزم شده در حالت ناخودآگاهی قرار میگیرد و تابع فرامین عامل و تحت تاثیر تلقین های وی، کارهایی را انجام میدهد.
در حالتهای مدیومی یک مدیوم زمانی که آماده میشود برای ملاقات با ارواح و یا استفاده از ابر آگاهی به خلسه برود ضمیر آگاه خود را کم کم خاموش و ضمیر ناخودآگاه خود را روشن مینماید و شروع به فعالیتروحی میکندو به نسبت استفاده از نیروگاهها درصد خطاهایی هم دارد که نمیتوان چشم پوشی کرد.
ولی یک بیننده زمانی که به حالت بینندگی وارد میگردد در مرحلهی استفاده از مستطیل چهارم قرار میگیرد در این شخص نه حالت خلسه وجود دارد نه حالت هیپنوتیزمی بلکه او به طور کامل بیدار است و تنها کاری که میکند شروع به تداخل ناخودآگاهی به خودآگاهی خود است. هر چه امکان استفاده از مستطیلهای بالا برای شخصی بوجود میآید قدرت بینندگی او افزایش مییابد و زمانی که به مرحلهی هفتم رسید ناخودآگاه به طور کامل میتواند به طور همزمان با خودآگاه شروع به کار و هماهنگی نماید و این پیشرفته ترین حالت برای یک بیننده است. البته خطاهایی که امکان دارد یک بیننده مرتکب شود بستگی به کارکرد ضمیر خودآگاه و ناخودآگاه و دیگر مواردی که در وی است، مربوط میگردد.
بعضی از بینندهها هستند که درصدی از ضمیر خودآگاه آنان خاموش و بقیه کار میکند و همچنین قسمتی از ضمیر ناخودآگاه نیز میتواند خاموش باشد. اگر شخصی ضمیر خودآگاهش 50 درصد کار کند و ضمیر ناخودآگاهش 60 درصد کار کند این امکان بیان مطالب را به صورت کامل ندارد و همچنین اگر ضمیر خودآگاه کامل کار کند و ضمیر ناخودآگاه ناقص کار کند باز هم اختلالهایی به وجود می آید.
درستترین کار بیننده زمانی است که 100% ضمیر خودآگاه و ناخودآگاه کامل کار کند و از مستطیل هفتم نیز استفاده نماید مطالبی که این بینندهها میآورند از صحت کامل و بدون نقص برخوردار میگردد.
اگر از هر بینندهای یا مدیومی یا کسی که هیپنوتیزم شده در مورد میزان درصد کارآیی حالات ضمیر خودآگاه و ناخودآگاه اشخاص پرسیده شود برای انسان 2 حالت خواهد دید. شکلی همانند خودمان با هر درصدی که کار میکند و یا شکلی شبیه به آن در کنار او، که تصویر اولی ضمیر خودآگاه و دومی ضمیر ناخودآگاه و میزان فعالیت آنان نیز معین میگردد. حتی اگر بیننده یا مدیومی موفق نگردد اینها را ببیند بدون اینکه بداند یا بفهمد که چگونه فهمیده است، میتواند میزان کارآیی ضمیر خودآگاه و ناخودآگاه اشخاص را بیان نماید.
موارد زیر در تعیین صحت دیدن و درصد خطای بینندهها یا مدیومها و یا سوژهها موثر است.
چگونه به صورت کاربردی شروع به بینندگی کنیم :
در محیطی تاریک روی پردهای سیاه لامپی با حباب آبی پر رنگ روشن کنیم، در ضمن این لامپ باید مجهز به دیمر(کاهندهی برق) برای تنظیم میزان نور لامپ ضروری است.
اشخاص به صورت جمعی یا انفرادی میتوانند در این جلسات شرکت کنند، با جمع شدن در این اتاق تاریک و حفظ آرامش کامل دور هم نشسته و بدون خیره شدن و تمرکز به لامپ آن را نگاه کرده و همزمان بدون حرکت چشمها همهی جوانب اتاق را در نظر داشته باشند، بعد از لحظاتی چند، شروع به دیدن نقطههای نورانی به رنگ آبی یا سفید یا نارنجی و یا رنگهای دیگر به اندازههای مختلف کرده و بیشتر به صورت کوچک و بدون اینکه اینها نور افشانی کنند روی پرده و در اتاق دیده میشوند. ولی به محض اینکه برگردید و به آن نقطهی نور نگاه کنید نور محو میگردد و دیگر از آن خبری نمییابید گاهی این نقطههای نور در حرکت خواهند بود و شاید چند نفر نیز آن را با هم بینند و یا دیدن آنها انفرادی خواهد بود و بقیه نورهای دیگری خواهند دید. در ضمن قبل از شروع جلسه هر چند نفر که باشید باید دو رکعت نماز مانند نماز صبح به نیت نماز وحدت و اگر 2 نفر هم بود به صورت گروهی خوانده شود و بعد از نماز وحدت لازم است که تابع قانون بودن خود را اعلام کرده و قدری نیز قرآن خوانده و معنی شود. این شرایط برای شروع بینندگی ضروری است، چون شما میخواهید با قانون ارتباط برقرار کنید و تا زمانی که وحدت خود را با قانون اعلام نکنید ،بینندگی در شما شروع نخواهد شد و در این ارتباط صحیحتر است بگوییم که قانون با ما ارتباط برقرار میکند و نه ما با قانون، چون قانون غیر قابل ارتباط است ولی اگر قانون بخواهد به راحتی با ما ارتباط برقرار میکند.
مفهوم نورهایی که ما میبینیم این نیست که برای مشاهدهی ما به وجود میآورند بلکه به هنگام اعلام تابع بودن و به جای آوردن شرایط آن، ارواحی با کالبدهای روحی، از جانب قانون جهت همکاری با ما جهت بینندگی وارد جلسه میشوند و ما چون هنوز قدرت دیدمان کافی نیست قویترین نقطه میدان انرژی آنان را مشاهده میکنیم که آن هم به صورت نقطههای نورانی است، ولی اگر بتوانیم میدان دیدمان را افزایش دهیم کم کم آن نورها را بزرگتر و در آخر به صورت کالبد روحی آنها را مشاهده خواهیم کرد.
چنانچه اگر بخواهیم آنها را با چشم ها ببینیم محو خواهند شد، ما آنها را با چشم سوم یا دیدهدل یا چشم بصیرت یا بهتر بگوییم با چشم های کالبدهای روحی و با ضمیر باطنمان میبینیم برای همین به محض اینکه چشمان مادی به روی آنها خیره شود دیگر اثری از آن نورها نخواهد بود. وقتی بعد از مدت یک ربع تا نیم ساعت این دیدنها ادامه یافت کم کم در دلمان مطالبی بیان میگردد که فکر میکنیم از ذهن خویش خارج ساختهایم و ساخته و پرداختهی خودمان است، بهتر است که یک نفر همیشه مدیریت جمع را به عهده بگیرد و او از نفرات سوال کند، که چه پیغامهایی به دلشان می آید و هر چه می آید همه به نوبهی خود بیان کنند عامل(مدیر جلسه) در وحلهی اول از تمامی افرادی که شروع به بینندگی کردهاند فقط یک کلمه بخواهد و مهم نیست که این یک کلمه از ذهن شخص باشد یا به صورت الهامی میگوید و یا به نوعی به مغزش خطور میکند بعد از اینکه حداقل به مدت یک ربع ساعت تمام کلماتی که می آید، گفته شد شروع به خواستن 2 کلمه بنماید، بعد باز مدتی همهی کلماتی که میآید، بیان کنند، حالا یک کلمه یا دو کلمه. بعد از اینکه موفق شدند کلمات 2 تایی بیاورند و شروع به خواستن جملاتی با 2 یا 3 کلمه یا بیشتر را بنمایند، باز مدتی همهی کلماتی که می آید بیان نمایید.
کلیهی مطالب در جملههای کوتاه و به صورت ارشادی به اینان خواهد رسید، جملاتی که به عنوان پیامهای روحی از قانون به شما میرسد باید نگهداری و به آنان عمل گردد و ما برای روشن شدن افکار، از پیامهایی که توسط قانون رسیده در این کتاب آوردهایم که بدان مراجعه شود ، بعد از اینکه این جلسات ادامه یافت به مراتب در جاهای معمولی با خاموش کردن چراغ خانه در شبها دور هم نشسته و شروع به دریافت پیغام از کانال قانون میتوان نمود.
همهی این پیغامها از جانب قانون به شما رسیده و جنبهی ارشادی و راهنمایی خواهد داشت و بقیهی راه پیشرفت از طرف قانون به شما نشان داده خواهد شد. ولی در شروع هر جلسه اعلام تابع بودن به قانون ضروری است وشرایط یادآوری شده در شروع بینندگیرعایت شود تا بتوانند به مراحل بینندگی وارد گردند.
همزمان که پیغامها میرسد باز اشخاص موفق به دیدن نقطههای نور میگردند و بعد از جلساتی چند ،اینها موفق به دیدن با چشم دل خواهند شد و به مرحلهی دیدن نیز خواهند رسید البته این دیدن ها در اوایل بسیار اندک خواهد بود بعضیها به نسبت توانایی روحیشان بیشتر و بعضی کمتر خواهند دید و یا بعضی فقط پیغام خواهند آورد و اینکه هر کس چگونه باید ببیند از قانون برای او تعیین میگردد.
تابعِ قانون بودن ،شرط اصلی برای بینندگی و ترقیِ روحی میباشد. کسانی که نسبت به قانون شک داشته باشند به همان نسبت درصد بینندگی آنان نیز کاهش مییابد پس تابع بودن قانون شرط اصلی میباشد. بینندگی یعنی به کار انداختن و درک بعد چهارم روحی را در خود بیدار کردن، چیز عجیبی نیست، بلکه قدرتی است خدادادی که همه باید به آن دسترسی پیدا کنند ما به بینندگی، چشم بصیرت، نیز میگوییم. زمانی که بینندگان به مراحل تکمیلی خود برسند دیگر برای اینان اتاق تاریک مطرح نیست اینها در هر زمان و مکان از طرف قانون موفق به دریافت پیغام خواهند شد و در مشکلات راهنمایی خواهند گردید.
به مرور بینندگان در همان حال معمولی نیز موفق به دیدن ارواح و گذشتهی انسانها و حدود روحی و ترقی روحی و دیدن نورها و هالههای انسانی و تمام مواردی که در این کتاب آمده، میشوند.
البته به نسبت تابع بودن از قانون و اصلاح خطاهای خود که از قانون راهنمایی میگردند، قدرت آنان روز به روز افزایش خواهد یافت و آنان سوار بر نور طلایی خواهند گردید.
زمانِ شروع بعد چهارم روحی در انسانها شروع شده و تا به حال در مورد قانون که ارادهی خداوند است و در این کتاب مفصل توضیح داده شده تابعین قانون موفقترین افراد بوده و آینده از آن آنها خواهد بود.
در ضمن در خاتمهی جلسه نیز آیات قرآن خوانده شود، و کسانی که موارد یادآورد شده را رعایت کنند و با حضور قلب و ایمان راسخ در سر جلسه حاضر گردند انشاالله در همان جلسهی اول به نتیجه خواهند رسید. اما افرادی که شرایط قانون را رعایت نکنند خیلی مشکل به حالت بینندگی وارد خواهند شد و بهتر است این جلسات در جمع خانوادهها برقرار گردد و اگر امکان به وجود آوردن نور آبی و اتاق تاریک نباشد از همان اتاق معمولی در شبها با چراغ خاموش نیز میتوان استفاده نمود همهی کسانی که با این روش شروع به بینندگی کنند در هر جای جهان که باشند به یک نتیجهی واحد خواهند رسید و همه تابع قانون خواهند بود و جهانی در کنار هم مانند برادران و خواهران زیست خواهند نمود.
قوانین جاری در قانون، در تعالیم دینی اسلام به طور کامل آمده و رهبران عالی، قانون حضرت محمد رسولالله(ص) و 12 امام برحق بوده و حضرت امام زمان علیهالسلام از جانب قانون در جهان مادی حکم نظارت را دارد و این گونه افراد با شروع به اجرای دستورات قانون، خود را تابع دین اسلام قرار میدهند و هر کس آنان را نفی کند قانون را نفی کرده و در قانون برای او جایی نیست.
تابعین قانون در پیشگاه خداوند افضلترین مردمان هستند و برای آنها در قرآن کریم وعده داده شده است ،باشد که انشالله ما نیز از تابعین قانون باشیم تا آفرینش و عظمت و رحمت خداوند رحمان را هدر نداده باشیم. خدا ما را آنگونه آفریده که هر کدام دریایی از عظمت باشیم دنیا قطرهای از دریاست ، آیا در این قطره غرق شدهایم؟ خود را به مانند دریا بپندارید و در قطرهای از دریا غرق نشوید خوشا به حال کسانی که به قانون راه یابند و به تاب طلایی خداوند سوار گردند، هر کسی در تاب طلایی خداوند سوار شود به میزان انرژی و توانی که از اجرای دستورات قانون به دست آورده حرکت میکند و به سوی پروردگارش میشتابد و در آنجا که نیرویش تمام شد فرود میآید، باشد، که ما از آنانی باشیم که تابی منتها در بیمنتها از تاب الهی پیاده نشویم انشاالله.
چگونه کتابت روحی و القایی انجام دهیم :
همگام با شروع جلسه بینندگی، قلم و کاغذی آماده و قلمها را در حین بینندگی در روی کاغذ به حالت نوشتن میگذاریم و در حالی که چراغ خاموش است و آن را نگاه نمیکنیم با خواندن سورهی حمد و توحید و سورهی قدر و کوثر و یا هر قسمتی از قرآن که دلخواه شماباشد، در حق ارواح، آنهایی که به امر قانون وارد عمل میگردند و دست شما روی کاغذ به حرکت درخواهد آمد و خود خواهید دید که این حرکت از شما نمیباشد در ابتدا حرکتها جزیی و در بعضی از افراد به حالت نوشتاری نزدیکتر و در بعضی به نسبت توان روحی و هماهنگی با ارواح شروع به نوشتن میکنند. با تمرینات مکرر از طرف قانون شما یاری خواهید شد در ضمن یادآوری تابع قانون بودن ضروری است. به امید موفقیت.
بینندگی( دیدن با چشم دل) :
با نگرش به اینکه برای شروع هر کاری مقدمهای لازم است ما برای برداشت اولین قدم شرحی کوتاه ولی مفید در رابطه با بینندگی است ارایه میدهیم امید داریم که برای شما شروع خوبی باشد ما انسانها در حقیقت از دو چراغ در وجودمان برای هدایت خود بهرهمند هستیم یکی عقل و دیگری قلب(دل) است تقریبا همه طرز کاربرد عقل را به عنوان یک هادی در زندگی میدانند ولی طرز کاربرد چراغ دوم(قلب - دل - درون) تقریبا برای اکثریت انسانها ناشناخته مانده است که یکی از اهداف کتاب هم آموزش چگونه روشن کردن این چراغ دوم(دل) و طرز استفاده از آن برای هدایت و تعالی خود است یعنی باز شدن بعدی دیگر از ابعاد وجودی انسان، برای روشن شدن مطلب از اینجا آغاز میکنیم که تقریبا همه با موضوعی به نام(الهام قلبی) دریافت درونی آشنایی دارند.
مثلا قبلاً از وقوع اتفاقی به دلهره میافتیم و بنوعی آن را پیش بینی میکنیم و پس از اتفاق میگوییم به من الهام شده بود که این اتفاق میافتد، این پیامگیری کاملا مشابه الهام قبلی است با یک تفاوت، آن هم این میباشد که الهام قلبی امری است غیر ارادی در حالی که پیامگیری امری است کاملا اختیاری و ارادی. مثل اینکه بگوییم کسی که به دلش الهام میشود پیام به او داده میشود ولی کسی که پیامگیری میکند پیام را میگیرد(در حقیقت همان مثل ماهیگیری میشود که اینجا شخص خودش یاد میگیرد که ماهی بگیرد نه اینکه به او ماهی بدهند).
استفاده عمده پیامگیری هدایت خود است ولی استفادههای بیشمار دیگری هم دارد مثل پیش بینی وقایع آینده, کشف بعضی از اسرار علمی، عرفانی و......
اما چگونه پیامگیری کنیم؟
پیامگیری کاری کاملا ساده و در عین حال هم کمی سخت است قبل از هر چیزی سه شرط باید رعایت شود، اولا: هر انسان عاقل و بالغی میتواند پیامگیری کند چه باسواد و چه بیسواد، عاقل و بالغ بودن) ثانیاً: قبل از پیامگیری باید به یک آرامش درونی و راحتی خیال دوری از افکار مختل کننده ذهن(به طور کلی یک آرامش روحی) دست یافت ثالثا معتقد بودن به خدا , روح , جهانهای غیر مادی و ادیان الهی پس از این شرایط که لازمه برای آرامش بیشتر میتوان وضو گرفت یا دستها و صورت را شست، سپس در محلی(اطاقی ساکت) و بی پیرایه نشست، اگر شخص با سواد هست باید قلم و کاغذی برای خود تهیه کند آنگاه برای مدت کوتاهی،(یک دقیقه) به هیچ چیز فکر نکند(فکرش را متوقف کند) برای اینکار چون مشکل است بهترین راه این است که قلم را روی کاغذ بگذارد و هر چه را که به ذهن و دلش میآید بدون معطلی و هیچگونه وقفهای بنویسد تا افکار، امکان خودنمایی را از دست بدهند و اینکار را به مدت 10 تا 15 دقیقه ادامه دهد.
اگر این مراحل را شما هم انجام دهید به احتمال زیاد نوشته هایی را در جلوی خود میبینید که چندان اطلاعی هم از عمق آنها ندارید در پایان شروع کنید به خواندن نوشتههای خود، یقیناً تعجب خواهید کرد زیرا اگر بیشتر دقت خواهید یافت که اینها گفتههای شما نیست ولی این گفتهها واقعاً از کجاست؟
برای بیشترروشن شدن مطلب همچنان که گفته شد پیامگیری هم امری است شبیه به الهام قلبی و این نباید با(وحی) که نوعی معجزه بوده و مخصوص پیامبران است اشتباه شود.
میتوان گفت که این نوشتهها(پیامها) از جهان روح است. حقیقت مسئله این است که ما انسانها هر کدام روحی هستیم و همچنانکه برای تن جهانی مادی مهیا است برای روح نیز جهان روح امری بدیهی است پس منظور از قلب و دل تقریبا همان عمق وجدان میباشد که دریچهای به سوی روح است و روح به طبع خاصیت خود با جهان روح در ارتباط است و در جهان روح، ارواح انسانهای جهان روحی) زندگی میکنند زمانی که فکر خویش را متوقف میکنیم امکان عمل به دل(عمق وجدان دریچهایی به سوی روح که همان چراغ دوم میباشد داده شود و پیامهای انسانهای جهان دیگر یعنی روح که خیلی گرانبها و ارزشمند است به روح رسد و سپس از همان دریچهای که گفته شد به دل انسان میرسد و آن مقدار که معنی شده از طریق اندیشه در اختیار ما قرار میگیرد و تمام این مراحل کانال قانون(حکم الهی) احاطه داشته و ناظر است و بدون اجازه قانون(حکم الهی) صورت نخواهد گرفت.
نتیجه کار پیامگیری هدایت خود ماست این هم یک امکان از امکانات الهی است که برای انسان به عنوان یک نعمت خداوندی موجود است انسانها تقریبا از تمام امکانات مادی بیرونی آگاه شده و استفاده میکنند ولی از امکانات روحی هنوز آنچنان شناختی ندارند که بتوانند از آنها استفاده نمایند، به امید آنکه علم قانون(علم حقیقت - حکم خدا) یاریگر انسانها برای شناخت همه ابعاد وجود خود و استفاده از تمام امکانات خدادادی جسمی روحی و بالاخص روحی باشد تا بتواند به این طریق به تعالی مد نظر دست یابند اینجا میتوان به این مسئله هم رسید که بهترین هدایت کننده هر انسانی خودش میباشد زیرا خدایی که بهترین هدایت کننده انسانهاست از رگ گردن به او نزدیکتر است پس نباید برای هدایت خود به بیرون نگریست وانتظار هدایت از بیرون قرار داشت در حقیقت خدا را نباید از بیرون جست چرا که بیرون فقط یقین او است نه رساننده و باید از درون در پیاش باشیم که درون هم یقین آور است و هم رساننده، چون در درون روحی است که مستقیما از خداست(دم خدا) و از روح باید گذشت تا لقاء الله.
در نتیجه انتظار بهترین هدایت را باید از درون خود داشت نه جای دیگر البته هدایت بیرونی امری است بدیهی و روشن و درجای خودش سودمند ولی هدایت درون چیزی بالاتر است و پیامگیری راه هدایت درونی را به ما نشان میدهد برای بررسی پیامها به محتوای آنها مراجعه نمایید اگر آن را طبق قواعد صحیح، جای غلط پنداشتید واگذارید و اگر درست یافتید در آن بیندیشید تا نور حق را در یابید. این پیامها روشهایی را برای ما توصیه میکند که عمل کردن به آن انسان را به ذات اصلی خویش یعنی اشرف مخلوقات بودن نزدیک میکند.(در ماده بودن و مانند روح عمل کردن) و اما دیدن که به هیچ وجه به معنی دیدن با چشمان مادی نبوده بلکه دیدن با چشمان کالبدهای اختری است(بصیرت) و انواع متنوعی دارد(لازم به توضیح است که به دو امر پیامگیری و دیدن به طور کلی بینندگی گفته میشود).
بینندگی یعنی ارتباط با ارتعاشات ماورای ماده، به مفهومی دیگر دریافت مطالب چه بصورت عینی یا دریافت القاعات درونی که از فطرت سرچمشه میگیرد و یا دریافت مطالب از طریق حضورهایی که برای یاری رساندن به ما از طرف قانون مامور گردیدهاند و یا ارتباط با سایر ارواح که در جهانهای روحی به سر میبرند و در امر قانون اجازه ارتباط با ما را دریافت داشتهاند.
به هر حال تمامی موارد فوق زیر نظر قانون الهی انجام میپذیرد و هیچ موردی نمیتواند بدون اذن قانون به مرحله عمل در آید.
در بینندگی از انرژی سیستمهای بالاتر استفاده میگرددبدون اینکه شخص بیننده به خواب مصنوعی یا خلسه رفته باشد، هر کس به نسبت قدرت روحی خویش میتواند به نوعی بیننده باشد چه بصورت رویت یا شنیدن یا از درون(فطرت) دریافت کردن باشد. بینندگی صرفً در انحصار قانون بوده و قانون زمانیکه میخواهد با ما در ارتباط باشد فعالیتهایی در مستطیل انرژی انسانی بالاتر از سه آغاز میگردد. بیننده باید بیشتر کارهای دنیوی و افکار مادی را که از نفس سرچشمه میگیرد کنار گذاشته و به تفکر و عمل بپردازد اینکار باعث به کار افتادن مستطیلهای بالاتر میگردد و ما زودتر و راحتتر وارد بینندگی میشویم و اگر مجددً به امور قبلی خود برگردیم بینندگی نیز قطع میگردد کسانیکه قانون را درک میکنند ناخود آگاه بدون اینکه خودشان بفهمند وارد بینندگی میگردند و هیچ نیازی به تمرین ندارند البته تنها اشتیاق درونی و علاقه و تمرین نیست که انسان بوسیله آنها بتواند بیننده شود بلکه تشخیص و صلاحدید قانون نیز برای اینکه چه شخصی باید بیننده شود دراین امر سهیم است اگر قانون بخواهد شخصی بیننده شود کار خیلی آسان است زمانی شخص بیننده میگردد که مفهوم اصلی قانون را درک و تابع قانون و پایبند تمامی اصول آن شود، در این حالت است که خود بخود درها به رویش باز شده و پیام دریافت میکند و اغلب اوقات نورهایی را در اطراف خود مشاهده مینماید که شخص را به یک روشن بینی نسبت به خود و اطراف میرساند البته اینکه چه کسی بیننده شود و یا اینکه تا چه مرحلهای اجازه دریافت مطالب را داشته باشد به صلاحدید قانون تعیین میشود در بین تابعین قانون کسانی هستند که نمیتوانند بیننده شوند واین دلیل قبول یا رد او از طرف قانون نبوده و علامت اینکه فرد حرکت مناسبی نداشته نیست بلکه در قانون همانگونه که شخص کارهای خودش را انجام میدهد برایش وظیفهای وجود دارد که باید آنرا انجام دهد و این امر مربوط بهخدمتگزاری درردرگاه خداوند میشود مهم همین خدمتگزاری است.
کسانیکه نمیتوانند بیننده شوند دررویاها میبینند و از مفاهیم رویا مطالب را دریافت میکنند و این خود نوعی بینندگی است بطور کلی هر کسی که واقع فردی قانونی شده باشد درها به رویش باز است واگر صلاح باشد قانون او را در جریان امور قرار داده و راهنمایی میکند واگر صلاح نباشد اجازه دریافت اطلاعات را نمیدهد و باید حریم قانون رعایت شود کسانیکه بیننده باشند و عناد ورزند به مرور بینندگی آنها قطع گردیده یا بعضی مطالب انحرافی به او داده میشود تا در غرور خود سرگردان بماند. در هر حال با اصرار و یا بدون اجازه قانون عملی انجام نمیپذیرد.
بینندگی بستگی به وسعت درک روحی شخص در زندگی مادی و عوالم قبل از آن دارد و دارای درجات مختلف است.
بینندگی از طریق استفاده از انرژیهای اشخاص قدرتمند نیز(بنا به صلاح دید قانون) به سهولت امکانپذیر است پیوندگاه(نقاط فعال انرژیهای انسانی روی سیستم مستطیلها را) تحریک و یا جابجا کند و او را در حالتهای خاص قرار دهد اگر شخص بتواند خود آگاهی و ناخودآگاهی خود را هماهنگ بکار اندازد میتواند به انواع قدرتهای روحی به اذن قانون دست یابد که بینندگی نیز یکی از آنهاست اولین پیامها در بینندگی از موارد جزیی و شروع و کمکم بعد از تکامل انرژیهایی که در این رابطه فعال میگردد به مسائل کاملتری تغییر بعد مییابد کسانی که میخواهند بیننده شوند باید اول از آشنایی با قانون شروع کنند چون منشأ بینندگی قانون میباشد در بینندگی گاهی مطالب را به صورت رمز و گاهی آشکار میدهند زمانی که به صورت رمز است قانون میخواهد ما با تفکر در روی مسئله و عمق آن، با تلاش به اصل مسئله برسیم و تفکرزیادی داشته باشیم چون بدون زحمت و تلاش اگر چیزی هم بدست آید قدر آن را نخواهیم دانست بینندگی تنها دیدن نور و دریافت پیام از قانون نیست بلکه شروع خدمتگزاری در درگاه خداوند از خود است. و فهم حقایقی که با بصیرت انسان صورت میگیرد و راه هدایت دل برای انسانهاست تا از درون راه خود را به سوی خداوند باز کنند و از این بیهودگی مادی خارج گردند و اگر در این میان تابعیت قانون و یقین در بین نباشد از بینندگی نیز خبری نخواهد بود.
تجربه برخی از افراد بیننده و چگونگی بیننده شدن آنها:
1 - در تمرین بینندگی که داشتیم بعد از مدتی صحبت از قانون و دیدن نورها برای اولین بار موفق به رویت نورها شدم و از آن به بعد گاهی توسط حضورهایی از عالم بالاتر از جهان مادی مطالبی در حالت بینندگی به من میدهند و گاهی نیز صدایی در ماده میشنوم ولی این شنیدن خیلی کم اتفاق میافتد.
2 - داشتن علاقه بیش از حد باعث شد که من وارد حالت بینندگی شوم بعد از این مرحله با استفاده از اطاق تاریک و نشستن در آن توانستم نورها را ببینم و بعضی کلمات به درونم الهام شود و بعدا در مواقعی که از قانون میخواستند در بین حالت خواب و بیداری یک نفر با صدای بلند برایم پیامها را میخواند بعد از مدتی پیامها را به صورتی الهامی یا به طریق صدا میشنیدم در مراحل بعدی که عالیترین نوع بینندگی برای من بود توانستم گام بعدی را بردارم یعنی به حالت رویت برسم و همه چیز را در حال بینندگی میدیدم و گاهی نیز از طرف نیروهای منفی پیامهایی مخالف به من میدادند که با اعلام تابع قانون بودنم برطرف میشد و ماهیت پیامها برایم روشن میگردید.
3 - من نمیدانم چگونه توانستهام وارد بینندگی شوم مانند بادی بود که ناگهان در جلوی چشمانم ظاهر شد من اولین نوری که دیدهام به اندازه نوک انگشست بود اولین پیامهای من شامل مطالب جزیی بود بیدار ماندن در شب و تمرین زیادی برای پیامگیری به مراحل بالاتری که موضوعات را توانستم رویت نمایم رسیدم بینندگی به خود انسان بستگی دارد تا زمانیکه قصد و اراده نکند که دراین راه قدم بردارد یا تلاش کند نمیتواند پیامگیری کند.
4 - یک روز در خانه یکی از فامیلها مهمان بودم او قبلا وارد مراحل پیشرفته بینندگی شده بود شب در حیات خانه نشتسه بودیم و با هم در رابطه با قانون صحبت میکردیم دفعتا من نورهایی به رنگ آبی و نارنجی و بنفش را دیدم و در همان حال از پنجره به زیر زمین خانه نگاهی انداختم دیدم پیرزنی در آنجا نشسته که ماهیت خارجی نداشت و بعد بلند شده و به حیاط آمد و از کنار ما رد شد وبه طبقه هم کف رفت و در همان حال یکی از افراد خانه از اطاق بیرون آمد و گفت مثل اینکه کسی در اطاق را باز کرد. بعد از آن روز بعضی از وقتها مطالبی به دلم الهام میشد که میهمانی به منزل ما میآید و به مادرم میگفتم که احتمال آمدن میهمان است و بعد از یکی دو ساعت میهمانی در خانه ما را میزد.
5 - من مستقیم نمیتوانم پیامگیری کنم از طرف قانون به من گفتهاند که شما نمیتواند پیامگیری بکنید ولی با این حال من همه مطالب لازم را در رویاها مییابم و گاهی حضور ارواحی را در منزل مشاهده میکنم که بیشتر از اقوام فامیل که فوت شدهاند میباشند.
6 - درابتدا من ناخواسته نورهایی به رنگ زرد و آبی و نارنجی و سفیدرا میدیدم بعد از آن اشتیاقی در درونم برای دیدن و شنیدن پیامهای مهمتر ایجاد شد لازم به توضیح است که من در حالتهای خلسه خیلی راحتتر میتوانستم وارد ارتباط روحی گردیده و پیام دریافت کنم.
7 - در بعضی از مواقع چیزهایی به ذهنم خطور میکند و مانند اینکه بر سرم ضربهای زده باشند یعنی در یک لحظه موضوعی را دریافت میکنم ولی وقتی که در آن شک میکنم باز هم نوری به صورت جرقه بدون نورافشانی ظاهر میشود و در روی آن تفکر میکنم بعد به درستی یا نادرستی شک خود پی میبرم.
8 - روزی برای اولین مشغول دریافت سرودهای به صورت پیامگیری بودم شک کردم که نکند این مطالب اندیشههای شخصی من است که بر روی کاغذ میآورم در همان حال دریافت های من قطع گردید حدود دو ساعت سعی در نوشتن بقیه مطالب نمودم ولی حتی کلمهای را هم نتوانستم بر روی کاغذ بیاورم بلند شدم که بروم و بخوابم در همان حال در گوشم ندایی به این مضنون دادند(دیدی که نتوانستی، پس بلند شو و بقیه سروده را بنویس).
9 - من با استفاده از اطاق تاریک و تمرین مداوم فقط موفق شدم گاه و بیگاه نورهایی را به رنگ آبی یا طلایی و رنگ سفید مشاهده کنم ولی از الطاف الهی است که اگر صلاح باشد میتوانیم بیننده شویم و به میزان یقینمان بینندگی خواهیم داشت.
در خاتمه لازم به ذکر است با مطالعه کتاب که تمامی اصول در رابطه با بکارگیری سیستمهای انرژی انسانیو نمونه هایی از پیامهای روحی آورده شده شما میتوانید با اصلاح انرژیهای خود در بینندگی وارد سطوح بالاتر گردید .