مثنوی ارواح

مثنوی ارواح

یا رب از من کم مکن الطاف دوست ----- مثنوی روح من از آن اوست
مثنوی ارواح

مثنوی ارواح

یا رب از من کم مکن الطاف دوست ----- مثنوی روح من از آن اوست

حلول روح در جنین

بنام خدا

حلول روح در جنین


نتیجه تصویری برای جنین

فرامرز ملاحسین تهرانی

هدف از تعلیمات علوم روحی در وهله اول خودشناسی و خودسازی و شناخت استعدادها و تواناییهای ذاتی و پرورش این نیروها در جهت نیل به یک حیات سعادتمندانه در دنیا و آخرت است. تمام موجودات زنده از دو هیکل مادی و روحانی شکل گرفته اند. انسان به عنوان کامل ترین موجود صاحب روح به درجات بالایی از تکامل و تسلسل حیات شناخته میشود. جسم یا همان کالبد مادی، قابل رویت، مادی و متشکل از عناصری است که در طبیعت موجود است. تمام عناصر حیاتی که در دنیای مادی وجود دارد، اجزای سازنده کالبد مادی انسان را تشکیل می دهد. اعضا و جوارح انسان هرکدام وظایف خاصی را برعهده دارند. به عنوان مثال قلب رساننده خون و مواد غذایی به سلول های بدن است یا کلیه ها تصفیه کننده خون از سموم و مواد زائدی است که نمی بایست وارد شریان های حیاتی انسان شود. مغز مرکز فرماندهی و تفکر و تقسیم وظایف حرکتی و احساسی برای اندام هاست و همینطور سایر اعضا و جوارح بیرونی و درونی که هرکدام وظایف و تکالیفی را برای ادامه حیات برعهده دارند.

  جسم مادی از تقسیم سلولی بر اثر لقاح اسپرم و تخمک در رحم مادی شکل گرفته و پس از 9 ماه به حداکثر تکامل جسمانی می رسد. اگرچه برخی از اندامها پس از تولد به تکامل غایی و نهایی خود می رسند.

به امر پروردگار متعال روح در ماه چهارم به جنین انسان دمیده می شود. جنین در این دوره شروع به حرکت کرده و مادر حرکات جنین را در شکمش احساس می کند. این روح بنابر حکمت و مشیت پروردگار برای جنین تازه شکل گرفته انتخاب گردیده و هم نشین مادر باردار خویش تا پایان وضع حمل میگردد. از آنجاکه هنوز ظرفیت جسمانی جنین برای پذیرش یک روح کامل مهیا نیست، بخش بزرگی از روح هبوط کرده به دنیا در خارج از بدن جنین قرار می گیرد و واحد کوچکی از آن برای  ادامه رشد و حیات به جنین متصل است. بخش بزرگ روح در اطراف جنین حضور دارد و از آنجاکه جنین داخل رحم مادر است، این انرژی روحانی پیکره مادر را تا زمان وضع حمل دربر میگیرد. درواقع مادران باردار علاوه بر روح خویش میزبان و پذیرای واحد زیادی از روح جنینی هستند که تا پایان وضع حمل با آنان است. این واحد روحی متصل به مادر تا زمان زایمان با مادر است و پس از وضع حمل از مادر جدا گشته و قرین و همراه نوزاد میگردد. به همین علت است که با وقوع زابمان و جدا شدن واحد روحی جنین از مادر، اکثر مادران دچار نوعی افسردگی از خلا روحی فرزند خویش می شوند که در این مواقع یکی از وظایف همسران این است که پیوسته زنان خویش را دلداری دهند و به قول معروف ناز آنها را بکشند و این خلا روحی زنان خویش را با مهربانی و عطوفت پر نمایند.

روح تا سن 7 سالگی، آهسته آهسته وارد پیکر انسان می شود و از هفت سالگی به بعد، انسان دارای روح کاملی در جسم خویش می شود. به همین دلیل، از همین سن است که کودکان می توانند وارد جامعه شده و آموزش های اولیه را در مدارس و جامعه فرا گیرند. با گذشت عمر، روح در قالب جسمانی هرچه بیشتر چفت و محکم شده و تجانس آن با فرکانس های مادی جسم و محیط بیشتر می شود. کودکان تا قبل از حلول کامل روح، خواب بیشتری دارند، زیرا هنوز روح به طور کامل با ماده مانوس نیست و تمایلی به پذیرش امواج ثقیل دنیای مادی را ندارد. علت خواب زیاد نوزادان هم به همین خاطر است. زیرا روح که از عالم ارواح برای گذراندن مراحل تکاملی به این کره مادی آمده، هنوز  دلبسته منزل اصلی خویش در عالم نورانی ارواح است  و درعالم خواب به موطن اصلی خویش نزدیک تر می باشد. نوزاد در زمان بیداری نیز با دست و پا زدن و نگاه های بی هدف و گهگاه با خنده های خویش، گویا با ارواح و دوستان غیبی اش که پیش از این با آنان در دنیاهای روحانی حشر و نشر داشته است، رابطه برقرار می کند و یا آنکه واحدهای روحی خارج از پیکرشان را به شکل امواج و هاله هایی مشاهده کرده و جذب آن هاله های رنگارنگ شده و در فضای بالای سرش با آنها بازی می کند.

با سپری شدن هرچه بیشتر عمر و بالا رفتن سن، روح تعلقات دنیای روحانی و خاطرات زندگی گذشته اش را در جهان ارواح کاملا فراموش کرده و دلبسته زندگانی دنیایی خویش میگردد و درگیر موضوعاتی می شود که در رابطه با اعضای خانواده، جامعه و دوستان خویش است و به قول معروف درگیر زندگی خویش می شود تا بدانجا که غرق در مادیات شده و برای هرچه بهتر شدن وضعیت خود در زندگی  و تداوم عمر در دنیا به سعی و کوشش مضاعفی دست می زند. 

عده ای از انسانها نیز متاسفانه پا را از حریم انسانیت و اخلاق بیرون گذاشته و به ظلم و تعدی نسبت به همنوعان خویش می پردازند تا چند صباحی در حیات دنیایی خویش از نعمات و ظرفیت های  مادی بیشتری بهره مند گردند.

این دگرگونی روحی و اخلاقی در طول حیات، همگی دلیل بر وجود عنصری روحانی غیر از جسم  مادی در رشد و تکامل انسانهاست که ما بدان روح می گوییم و همین عنصر الهی است که پس از مرگ جسم همچنان به حیات خویش در هیاکل و اشکال دیگر در دیگر جهانهای باعظمت پروردگار ادامه داده و همچنان به تکامل خویش ادامه می دهد.


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد