مثنوی ارواح

مثنوی ارواح

یا رب از من کم مکن الطاف دوست ----- مثنوی روح من از آن اوست
مثنوی ارواح

مثنوی ارواح

یا رب از من کم مکن الطاف دوست ----- مثنوی روح من از آن اوست

مدیوم و سوژه

مدیوم و سوژه


منبع: erfanmeta.blog.ir

به ساده ترین کلام مدیوم یا سوژه موجود یا فردیست که نقش رابط ارواح را ایفا میکندتا آنان بتوانند با انسان رابطه برقرار کنند. بدون وجود مدیوم هیچ پیوندی محسوس، ذهنی، خیالی، بدنی و غیره امکان پذیر نمیباشد. مطلب کاملا واضح است در میدان بسیار گسترده مربوط به احضار روح هرگز تایید وجود مدیوم انکار و تکذیب نشده است. مدیوم همیشه از نقش خود آگاهی نداردو چه بسا خودش در جمع کسانیست که در جلسه احضار ارواح حضور دارندو کمترین اطلاعاتی در این زمینه ندارد.

  

ایوون کاستلان در کتاب اسپریتیسم ترجمه آقای دکتر محمد حسین سروری اشاراتی واضح و روشن در تایید این مطلب ارائه میکند و بطور مثال در سال 1860 که دوران آغازین و شروع شکوفایی علم اسپریتیسم (احضار روح) است، خانه ای در پاریس و در کوچه دنوایه des Noyers)) محل نمایش اختلالات و بی نظمی هایی بود مثل، بهم ریختن وسایل خانه ظروف غذاخوری، مبلها و صندلیها، پخش و پلا شدن وسایل و پرتاب سنگهایی که پنجره ها را می شکست و دیگر کارهای زیان آور.

آلن کاردک از یک روح مافوق اجازه میگیرد تا روح مزاحم را احضار کند و اطلاعاتی از وی بدست آورد. در خلاصه ای از گفتگوی او با روح مزاحم مشخص میشود این روح آشوبگر و موذی قصد تفریح داشته و از دختری که پیشخدمت همان خانواده بوده بعنوان مدیوم استفاده میکرده و پاسخ سوال که در مورد آگاهی پیشخدمت نسبت به کمکی که به او میکرده است میگوید: بلی، دختر بیچاره از همه بیشتر ترسیده بود.

مدیوم ها این استعداد عجیب و بالا را مرهون و مدیون ساختار وجودی خودشان هستند، بی آنکه نیاز به هیچگونه کلاس و آموزشی نسبت به این موضوع داشته باشند. خود ارواح نیز میگویند که این استعداد مدیون جنبه و کالبد اثیری وجود آنها میباشد.

جنبه و کالبد اثیری ارواح زیربنای احضار روح بشمار میرود. انسان در این زمینه میتواند دارای سه جنبه مختلف باشد. میتوان فرض کرد که موجودات انسانی و زنده نیز مانند مرده ها دارای استعداد تجزیه شدن باشند. و همچنین میشود پذیرفت انسانهایی هم باشند که استعداد توزیع خصلتهای «جان بخشی» جنبه اثیری را دارا باشند، که معمولا در ماده بیحرکت و بیجان بدن جسمانی تعبیه شده است، که در نتیجه آن دو گروه بزرگ مدیوم ها را خواهیم داشت که آنها را مدیوم های «دو وجهی» و مدیوم های «هاله ای» نامگذاری کرده اند.

مدیوم های دو وجهی 

این مدیوم از قابلیت تجزیه شدن برخوردار است. در بعضی شرائط روح و جنبه اثیری وجود انسان از کالبد جسمانی که بی حرکت و برخوردار از نوعی زندگی آرام است و خود بوسیله رشته محکمی به چند غشاء بسیار ظریف (رشته حیاتی) پیوند خورده جدا میشوند. این رشته که از بند ناف است و انرژی حیاتی از طریق آن به تدریج در کالبد فیزیکی و جسمانی سر ازیر و مانع مرگ می شود.در صورت قطع رشته حیاتی همین انرژی می تواند به حیات خود ادامه دهد. معروفترین اینگونه مدیومها، مدیوم حلولی است. این مدیوم معمولا تحت تاثیر یک هیپنوتیزور قوی یا عامل و مسلط به دو وجه تقسیم میشود. در کالبد جسمانی بیحرکت به نوعیکه میتوان گفت در خلا بسر میبرد. روحی حلول میکند که حرف میزند، حرکت میکند، جابجا میشود، غذا میخورد و به صورت انسان کاملی در میآید.

وقتی ارتباط پایان یافت و قطع شد روح از کالبد خارج بکنار ی میرود و عامل نیز فرد مورد آزمایش را با رعایت احتیاط کامل از هیپنوز یا خواب هشیارانه اش بیدار میکند این نوع مدیوم همانیست که امکان آزمایشهای مهم را در حضور دیگران فراهم میکند. در اثر تمرینهای مداوم نوعی آشنایی و پیوند بین عامل و سوژه که مطیع هیپنوتیزور بوده است بوجود میآید و به این ترتیب نتایج حیرت انگیزی به دست میآید که میتوان با قدرت روی آنها حساب کرد و بر عکس مدیومی که دارای استعداد کشف مستقیم و بدون واسطه باشد خیلی نادر است. گاهی در حالت هیپنوتیزم، گاهی در کمال آگاهی، فرد مورد آزمایش از دو وجه برخوردار میگردد و این همان پدیده نادریست که اشاره کردیم در حالی که جسم و تن آدمی با ضعف به سیر خود ادامه میدهد عناصر دقیق درونی به کشف مسائلی میپردازند که برای انسان ممنوع میباشد. برخی اوقات مدیوم به خواب فرو میرود و در خواب به دو قسمت تقسیم میشود، در حالی که هنوز در خواب است شروع به صحبت میکند. و گاهی با لحنی غیر از صدای همیشگی خودش، در اصل روحی در بدن او وارد میشود و شروع به برقراری ارتباط میکند.


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد