مثنوی ارواح

مثنوی ارواح

یا رب از من کم مکن الطاف دوست ----- مثنوی روح من از آن اوست
مثنوی ارواح

مثنوی ارواح

یا رب از من کم مکن الطاف دوست ----- مثنوی روح من از آن اوست

5 طریقه برای ارتباط با ارواح

5 طریقه برای ارتباط با ارواح 


نتیجه تصویری برای جلسات گروهی احضار روح


منبع: ww.persianstar.ir


1-میز و فنجان 2- میز و عقربه 3- تماس بوسیله کتابت 4- تماس در حال خلسه  5- تجسد روحی


1- میز و فنجان- میزی انتخاب می شود که حروف الفباء و اعداد به شکل دایره دراطراف آن نوشته شده و نیز دو کلمه بله و خیر در آن آمده . حاضران از زن و مرد در اطراف میز گرد می نشینند و کف دستهای خود را وصل بهم روی میز قرار می دهند و یک فنجان هم روی میز می گذارند . حاضران با خلوص نیت به ذکر دعا و نیاز می پردازند در این وقت فنجان هم در حالی که وارونه شده در مرکز میز قرار می گیرد در آن حال دو یا سه نفر از حاضران انگشت سبابه خود را در گودی به فنجان می گذراند بطوری که لمس شود و شرط این است که انگشت خود را فشار ندهند و یا حرکات ارادی بر فنجان دارد نسازند و بهتر است برای رفع شبهه چشمان خود را به بند ند. پس از این مقدمات از روح نام او را می پرسند فنجان به طرف حروفی حرکت می کند که نام روح از آنها ترکیب یافته مثلا اگر اسمش رضا باشد فنجان بطرف ر می رود و به مرکز میز بر می گردد و دوباره بطرف حرف ( ض ) میرود بهمین ترتیب حروف الف را نشان داری می نماید . و انگشتان حاضران روی قسمت گودی ظرف قرار دارد و در همین حال یکی از حاضران حروف مختلفی را که پی در پی بوسیله فنجان مشخص می شود یادداشت می کنند و از آن کلمات و بعد جمله ها تشکیل می شود و سوال ادامه می یابد در اینجا اکتو پلاسم از سر انگشتان نزدیک فنجان نشات می گیرد و روحی که مایل به تماس گرفتن است می تواند از طریق تماس انگشتان فنجان را به حرکت در آورد.

2- میز و عقربه - می توان در وسط میزی عقربه ای شبیه به عقربه ساعت نصب کرد و بطوری آن را قرار داد که به آسانی بچرخد ... این عقربه را هیچیک از حاضران نباید لمس کند و البته در اطراف میز حروف و اعداد نیز نوشته شده که عقربه در برابر هر یک قرار می گیرد وخود روح هم می تواند برای تشکیل کلمه و جمله عقربه را بچرخاند.

 

 3- تماس بوسیله نوشتن - به این معنی که مدیوم قلمی بدست می گیرد بطریقی که می خواهد چیزی بنویسد در اینجا یک دوربین به کار می افتد و حرکت دست او را تعقیب می کند لحظه ای بعد دست مدیوم (واسطه) که قلم را در دست دارد به حرکت می آید و بدون دخالت یا تمایل او با سرعت چیزهائی را که لازم است و مورد سوال می باشد می نویسد. این در واقع دست روح است که به مدیوم تسلط دارد حتی گاهی نگارش به زبانی نوشته می شود که مدیوم آنرا نمی داند. در اینجا هم جریان به صورت سوال و جواب اولی شفاهی دومی کتبی انجام می گیرد.

4- در حالت خلسه - در این حال و سیط (مدیوم) دچار حالت مخصوصی می گردد مانند غش و از خود بیخود شدن وبیهوشی ... که شباهت به خواب مغناطیسی دارد و او را از این حالت حتی بزور و عنف هم نمی توان خارج ساخت.در این وضع روحی که خواهان ارتباط و احضار است بطور موقت به بدن مدیوم وارد می شود و این روح از دستگاه صوتی مدیوم استفاده می کند و به زبان او سخن می گوید و حاضران سخنانش را می شنوند. برای دست یابی به چنین حالتی حضار در یک اطاق در بسته مجهز به چراغهائی که یکی نور سفید و دیگری قرمز دارد جمع می شوند در حالی که در قسمتی تاریک موسیقی نواخته می شود تا مدیوم به (بیخودی) فرو رود. وقتی روحی که بر مدیوم مسلط شده به زبان و با دهان او به سخن می آید آهنگ موسیقی را متوقف می کنند و چراغ روشن می شود. حاضران خاموش می مانند و وقتی روح اطاق را ترک می کنند باید چراغ سفید روشن شود. شرکت کنندگان در سکوت کامل می مانند تا بدون دخالت آنها مدیوم بهوش بیاید و به حال عادی باز گردد در این حالت مدیوم می تواند به زبان های مختلف تکلم کند و در سخنانش و یا نوشته هایش - آثار ادبی مهم و اصطلاحات ارزنده علمی می آید در حالی که ممکن است اصولا سواد نداشته باشد. در مورد بیماران اصطلاحات مخصوص پزشک را بکار می برد و قادر است به علاج روحی مریضی که در جلسه حضور دارد یا غایب است بپردازد.این نوع تماس از بهترین انواع آن است زیرا روح بعد از بیهوشی مد یوم بوسیله اکتو پلاسم یک ( ماسک ) در صورتش و بخصوص در نواحی دهان مادیش پدیدار می شود و آنرا می پو شاند و( ارتعاش صوتی) در این قسمت موجب می شود که صدایش به گوش حاضران برسد.

5- تجسد کامل- در این وضع پس از بیهوشی ( حالت خلسه ) مد یوم و انتشار اکتو پلاسم کافی از او روح می تواند تجسد یابد یعنی شکل بگیرد در ست مانند بدن انسان این روح تجسد یافته که تصور میکردد لباس به تن دارد در کنار حاضران می نشیندوبا آنها گفتگو می پردازد. درست مثل انسان زنده یا کسی که مجددا به دنیا آمده وفتی نیروی اوکاهش می یابد جسمش بتدریج به تحلیل می رود تا مخفی شود. اگر یکی از حاضران دست این روح را بدست گیرد کم کم ذوب می شود تا انیکه بکلی نا پدید گردد.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد