مثنوی ارواح

مثنوی ارواح

یا رب از من کم مکن الطاف دوست ----- مثنوی روح من از آن اوست
مثنوی ارواح

مثنوی ارواح

یا رب از من کم مکن الطاف دوست ----- مثنوی روح من از آن اوست

فیزیک و متافیزیک

بنام خدا

فیزیک و  متافیزیک


فیزیک و متا فیزیک

منبع: .adyannet.com


متافیزیک به عنوان  دانش ماورالطبیعة ، مابعدالطبیعة و الهیات  تعریف میشود ، یعنی قبولاندن مسائل دینی و مذهبی برای جوامع بشری از راه‌های عقلانی و منطقی که ممکن است هیچ سروکاری با علومی همچون فیزیک و ریاضیاتی که ما می‌شناسیم نداشته باشد .

متافیزیک چیست؟

«متافیزیک» لغتی است یونانی و مرکب است از دو کلمه «متا» یعنی ما بعد و «فیزیک» یعنی طبیعت و متافیزیک یعنی «مابعدالطبیعه»

امروزه همه مردم با شنیدن نام متافیزیک به یاد قدرت های جادویی می افتند . بعضی آنها را تکذیب و بعضی تأیید می کنند و عده ای هم بی تفاوت هستند . هر کس می خواهد از متافیزیک صحبت کند خود را آماده می کند تا کلمات و جملات سنگین سر هم کند و یا کارهای خارق العاده از خود نشان دهد .

 

  واقعیت متافیزیک را چه کسی می فهمد ؟

متافیزیک را کسی می فهمد که ابتدا از دنیای مادی و فیزیکی بهره ای جسته و قدری آن را درک کرده ؛ کسی که در مورد دنیای فیزیکی تحقیق و تفحص کرده و از اطراف خود باخبر  است .یعنی می داند کجاست و دنیا یعنی ارتباطات ماده و اجسام و مشهودات با ورای ماده  .  متافیزیک علمی است که انسان را به ورای دنیای فیزیکی می برد . چیزی و جائی بالاتر از فیزیک.

متاسفانه در ذهن همه جا گرفته که قدرت متافیزیکی منحصر به انجام کارهای خارق العاده ای مثل هیپنوتیزم کردن دیگران و از دیوار رد شدن و غیب گوئی و...... است ولی متافیزیک واقعی یعنی از خود رد شدن . از دیوار رد شدن را هر کسی می تواند با یک سری تمرینات سخت و مداوم به دست آورد ولی از خود گذشتن کار هر کسی نیست .

از مال ِ خود ، از فرزند ِ خود ؛ از همسر ِ خود و از زندگی ِ خود . البته اگر متافیزیک را به معنای واقعی خودش یعنی ورای جسمانیات و مادیات بدانیم و لحاظ کنیم . یعنی بپذیریم که انسان روح است نه جسد!!!

که آنوقت تعالیم الهی هم ، راهنمایی به سوی متافیزیک و عبور از بعد مادیِ صرفِ خودمان است .

اما اینکه قدرت انسان نامحدود است و بخش اعظم این قدرت در حوزه ای قراردارد که خارج از میدان شناخت ماست ( مثل وقوع کرامات اولیاء خدا یا اعمال خارق العاده واقعی یا دروغین) و بحث های مربوط به غیب همگی وجود دارند و قابل انکار نیستند . آنچه که دقت در آن لازم است بحث چگونگی استفاده و یا پرداخت به این قدرتها و موضوع متافیزیک است که امروز فرقه ها و عرفان واره ها برای سند حقانیت و درستی طریق خود به آن متمسک می شوند . ولی باید به این نکته توجه داشت که همه آنچه که از حواس ما خارج است لزوماً سر و اسرار الهی نیست بلکه اینها عدم شناخت قدرتهای خود ما بعنوان انسانِ اشرف مخلوقات است . و اگر هم این عرفان واره ها مسائلی اسرار آمیز را نشانمان می دهند ! – بر فرض صحت – مسئله ای خارج از قدرت ما یا قدرتهای شیطانی نیست و آنوقت باید دقت کرد در مفاد این شریفه که : وَلَا تَدْعُ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا ینْفَعُکَ وَلَا یضُرُّکَ فَإِنْ فَعَلْتَ فَإِنَّکَ إِذًا مِنَ الظَّالِمِینَ(یونس/۱۰۶)

نکته مهم دیگر که باید توجه منکرین این مبحث را به آن جلب کرد این است که : متافیزیک را صرفاً بدلیل آنکه علم هنوز نتوانسته در دایره مشاهده و تجربه آن را اثبات کند ، نمی توان رد کرد ، زیرا هیچ کس نماینده علم نیست حتی دانشمندان – و بهترین دلیل هم ، وجود تناقضات بسیار در تجریبات و یافته ایشان است – تنها عالم و دانای کل ، خداست که : یَعْلَمُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَیَعْلَمُ مَا تُسِرُّونَ وَمَا تُعْلِنُونَ وَاللَّهُ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ (تغابن-۴) و  قَالَ رَبِّی یَعْلَمُ الْقَوْلَ فِی السَّمَاء وَالأَرْضِ وَهُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ (انیبیاء – ۴).

و اینکه بعضی هم به دروغ و کذب ، از نمدِمتافیزیک ، برای شیادی های خود کلاهی ساخته اند ، اثبات خرافه و خیال بودن بحث ماوراء نمی کند (مانند انواع شعبده ها و یا استفاده سوء در بحث تسخیر ، اجنه ، رمالی ها و احضار ارواح و تسلیم قدرتهای شیطانی شدن ) مانند آنجا که  جواهر قلابی و بدلی عرضه می کنند،  یعنی وجود دارد و اتفاقاً ذی قیمت است ولی شیادها برای طالبان راه ، چاه کنده اند.

به عبارت دیگر می توان اینگونه جمع بندی کرد که :

فیزیک عبارتست از پدیده‌هایی که با حواس پنجگانه خود در حالت عادی احساس می‌کنیم. بنابراین برای دریافت متافیزیک باید از حواس برتر بهره جست. پس متافیزیک عرصه باور کردن و فیزیک عرصه داشتن است. یعنی هرگاه بخواهیم چیزی را از راه مشاهده بدانیم، وارد عرصه باور می‌شویم. به عنوان مثال ، موجودات فیزیکی مانند سنگ ، پرنده ، انسان و آب را مشاهده می‌کنیم و لذا این مشاهده عینی و تجربی است. اما موجودات متافیزیکی مانند جن و روح را نمی‌توانیم مشاهده کنیم. بنابراین وارد عرصه باور می‌شویم و این همان متافیزیک است.

در فلسفه دین (الاهیات)  هم به دو بخش الاهیات به معنی الاعم (مباحث مربوط به اصل هستی) و الاهیات به معنی الاخص (مباحث مربوط به خداشناسی) که مجموع این دو بحث الاهیات را، متافیزیک می گفتند

با این توضیحات روشن شد منظور از فیزیک علم طبیعیات است و منظور از متافیزیک الاهیات است.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد