بنام خدا
تو نیکی می کن و در دجله انداز
اگر در این میان بدن را تجزیه کنیم به اتمها و در نهایت به الکترونها،پروتونها میرسیم خالق هستی ما را به صورت یک انتقال دهنده انرژی خلق کرده که محیط اطرافمان هم میتواند روی ما اثر گذار باشد، ما میتوانیم انرژی مثبت و یا انرژی منفی از خود صادر کنیم و در عین حال توسط انرژی های مثبت و منفی محیط اطرافمان متاثر شویم، اگر ما شروع به صادر کردن انرژی مثبت با نوسان بالا بکنیم این انرژی با انرژی بیرونی از همان نوع یعنی مثبت ترکیب شده و ما را در میدانی از انرژی مثبت نگهمیدارد و برعکس اگر ما انرژی منفی صادر کنیم با انرژی منفی بیرونی ترکیب شده و ما را در میدانی از انرژی منفی نگهمیدارد و حالت منفی را به ما برمیگرداند، به همین دلیل است که میگویند نتیجه هر عملی به خود انسان باز میگردد، بر اساس قوانین کارما فرایندهای انسانی مانند کردار، کلمه و یا فکر با توجه به کیفیت آن یک سرانجام مثبت و یا منفی دارد، کارما با قانون علیت سر و کار دارد ، هرعمل خاصی یک نتیجه ویژه ای مخصوص خود را دارد یک عمل مثبت یک نتیجه مثبت خواهد داشت که ممکن است ما نتیجه کارمان را را در این دنیا و شاید هم در دنیای بعدی ببینیم و در مقابل اعمال منفی دیر یا زود به
صورت آلامی ناخوشایند بخود ما برخواهند گشت، این است قانون علت و معلول، علت طبعا با معلول مرتبط است. برای مثال اگر دانه ای بکاریم مطمئنا یک گیاه مخصوص آن دانه خواهد روئید، از یک دانه لوبیا گیاه لوبیا و از یک دانه سیب درخت سیب خواهد روئید نه چیز دیگر. تاثیرات یک عمل ، یک کلمه و یا یک فکر بعضی وقت ها لحظه ایست ولی در بعضی موارد روزها و ماهها و شاید سالها طول بکشد که وقت دقیق آن سر برسد. بزرگی گوید: کردارهای خوب و بد ما همیشه مثل سایه به دنبال ما هستند. باید بخاطر بسپارید که افکار و کلمات نیز کارما محسوب میشوند،حتی میل به چیزی نوعی عمل است، بنابراین باید بسیار هشیار بود و هرچه زودتر از دست امیال بد خلاص شد، عصبانیت،تنفر، رشک ، خودپرستی و حسادت و امثال آن صفات ناپسندی هستند که تبدیل به عکس العمل منفی و آلام خواهند بود. بنابراین باید باور کنیم که اعمال فیزیکی، احساسسی، کلامی و یا فعالیت های ذهنی بازتابی معادل آن در کهکشان خواهند داشت.هر روز افکار منفی یا احساسات ناهنجار وارد وجود ما میشوند، این بخودی خود گناهی نیست ولی زمینه ساز استقرار احساسهای مخرب در وجود ما میشوند. انجام کارهای خلاف ، داشتن افکار شیطانی و بکاربردن کلمات ناخوشایند متولی کارمای منفی خواهند بود، وظیفه ما تا جائیکه ممکن است خلاصی هرجه زودتراز افکار منفی و احساسهای بی معنی و احمقانه است. هیچکدام از انسانهای بزرگ حتی پیامبران الهی مبرا از افکار شیطانی، ترس،عصبانیت،اندوه و خودپرستی و سایر احساسات منفی نبوده اند بلکه تلاش بی وقفه آنها باعث شکسته شدن موانعی بوده که سرراه روند تکامل آنها قرار گرفته است، ما باید هرچه زودتر افکار و احساسات منفی خود را متوقف کنیم تا از تجمع کارمای منفی اجتناب گردد،ما روزانه تولید کننده بیش از هزاران فکر هستیم بنابراین تربیت ذهن برای تولید افکارمثبت جهت راه یابی به کلمات و اعمال مثبت الزامی است ، نه تنها اعمالی که ما انجام میدهیم بلکه اعمالی که انجام نمیدهیم مقاصد ما را تعیین میکنند، کارهائیکه ما می بایست انجام میدادیم ولی انجام ندادیم میتواند گورستان دلواپسی ها و دلنگرانی های ما باشند.
اکثر مشکلات زندگی ما را با جذبه خاصی به دره دردها میکشانند تا تلنگوری به لاکی که در آن فرورفته ایم باشد تا باشد که ما را به شاهراه افکاری نو وتازه هدایت کند، در بطن هر مشکلی یک دانه طلائی تغییر روحیه نهفته است،ما با غلبه برهر مشکلی یک نیروی درونی مضاعف و یک گام به سوی کمال برمیداریم. ما در طول زندگیمان از میلیون ها کارما گذر کرده ایم و فقط در یک روز کارماهای زیادی را از طریق افکار، کلمات و اعمالمان خلق میکنیم بعضی وقت ها مثبت و بعضی وقت ها منفی، ولی متاسفانه اکثرا منفی هستند به این دلیل که ما به عنوان یک انسان مدام با افکار و احساسات مزاحمی درگیریم که منتج به یک اعمال خلاف میشوند تا یک عمل درست . اگر ما با خانواده مهربان باشیم، این مهربانی به خود ما برخواهد گشت و آن تکامل روحی به همراه خواهد داشت. اگر میخواهید دوستتان بدارند بی قید و شرط دوست بدارید.
قانون علت و معلول همیشه حاکم و فرار از آن غیر ممکن است
و این قانون در هر موقعیتی ، در هر مکانی و در هرزمانی و درهر کهکشانی و در هر سطحی از خلقت قابلیت اجرائی دارد.با استناد به مطالب فوق میتوان به صحت باوری که انسان در گرو اعمال خوب و بد خود میباشد رسید و تمام ملل ضرب المثلها و اشعاری در این مورد دارند مخصوصا آیات قرآنی که هر شک و تردیدی را بر طرف کرده است.
تو نیکی می کن و در دجله انداز
که ایزد در بیابانت دهد باز