مثنوی ارواح
یا رب از من کم مکن الطاف دوست ----- مثنوی روح من از آن اوست
مثنوی ارواح
یا رب از من کم مکن الطاف دوست ----- مثنوی روح من از آن اوستچگونه قدرت مدیومی خود را افزایش دهیم - قسمت پانزدهم
بنام خدا
چگونه قدرت مدیومی خویش را افزایش دهیم - (15)
خود هیپنوتیزم
فرامرز ملاحسین تهرانی
هیپنوتیزم یکی از راههای دستیابی به ضمیر ناخودآگاه یا همان ذهن ناخودآگاه است. بهتر است قبل از ورود به بحث اصلی مان، تعریفی از ذهن داشته باشیم. ذهن یعنی فضایی که در آن خاطرات گذشته ما از ثانیه هایی قبل تا خاطراتی که مربوط به زمانهای بسیار دور حتی خاطرات تولدهای قبلی ما را شامل می شود در آن بایگانی می گردد. در ذهن انسان هر آنچه که شامل اعمال و اندیشه های حال و گذشته اوست دست نخورده باقی مانده و به مرور زمان به روی هم انباشته شده، اما با نظم و ترتیب طبقه بندی و نگهداری میشود و در زمانی که انسان تحت تاثیر عواطف و اتفاقات خاصی در زندگی قرار می گیرد، ممکن است یکی از همان خاطرات بروز و نمود پیدا کرده و موجب پدید آمدن احساسات و حالاتی روانی و ناخودآگاه در وی گردد.
ذهن خودش چیزی نیست که ما را برانگیخته سازد بلکه آن انباشته ها و خاطرات منبعث از کردار و گفتارها و افکار ماست که محتویات آن را برای ما ارزشمند می سازد. درواقع ذهن حکم فضایی انباری را دارد که ما می توانیم در آن اشیا و چیزهای بی ارزش را در آن نگهداری کنیم و یا برعکس داخلش را از اشیای ارزشمند و قیمتی پر سازیم. در واقع روح در طول گذران زندگی در کره خاکی و سایر کرات و سیارات دیگر و در شکل و شمایل گوناگون که تجارب بی شماری را در دوران تکاملی برایش به همراه می آورد، همه آن تجربه ها را در ذهن خویش محفوظ نگه می دارد و تحت شرایطی خاص می تواند به آنها دسترسی پیدا کند. از آنجا که زمان زیادی از جدایی روح از سرمنشا اصلی خویش می گذرد و شامل میلیونها سال می گردد، می شود تصور کرد که در این محیط و فضای رازآلود چقدر خاطرات فراوانی از خاطرات گذشته بایگانی گشته است. به همین دلیل ما در طول زندگی و زمانی که با ذهن خویش سروکار داریم بهتر است تا آنجاکه می توانیم در ارتباط با محیط خارجی و برخورد با پدیده های اجتماعی و دوستان و آشنایان و نوع تصمیم گیری ها و اندیشه و تفکرات مان خست به خرج داده و بهترین اعمال و خاطرات را از خود به جا گذارده و یا در محیط هایی قرار بگیریم که دارای کمترین تنش و چالش بوده و با کسانی نشست وبرخاست داشته باشیم که بهترین الگوی رفتاری و اخلاقی را برای ما داشته باشند، زیرا هرآنچه را که ما در حق دیگران انجام داده و یا درباره آنها می اندیشیم و هر آنچه را که از دیگران دریافت می کنیم در انباری ذهن نگه داشته و همین خاطرات انباشته شده، سازنده و آفریننده شخصیت ما در زندگی های بعدی مان خواهد شد. در هیپنوتیزم انسان قادر خواهد بود به بخشی از انباشت های ذهنی شخص هیپنوتیزم شده دست یابد و اگر کسی موفق شود خودش را هیپنوتیزم کند خواهد توانست به فضای تودرتوی ذهنی خویش راه یابد. برای خودهیپنوتیزمی تمریناتی لازم است که برای نمونه به یکی از آنها می پردازیم.
طبیعی است که ما باید در وهله اول از ورود اطلاعات جدید به ذهن جلوگیری کنیم. یعنی شروع خودهیپنوتیزم توام است با تمرکز ذهنی و عدم تفکر به موضوعاتی که در لحظه اکنون سعی در ورود به حافظه ما را دارند. برای این منظور در کتب گوناگون آموزش هیپنوتیزم تمرینات فراوانی وجود دارد که هرکدام از آنها مطابق با شرایط روانی هر شخصی می تواند مفید باشد. مثلا در محیطی آرام و نسبتا تاریک بنشینید و به شعله شمع کوچکی و یا یک نقطه در مرکز یک دایره از فاصه یک متری خیره شده و تمرکز کنید. قبل از شروع این کار حتما می بایست نیت خویش را از عمل خودهیپنوتیزم کرده باشید و به ضمیر ناخودآگاه خویش بگویید که قصد انجام عمل خودهیپنوتیزم جهت دسترسی به خاطرت گذشته خویش را دارید. با چند نفس عمیق شروع به دم و بازدم کنید و سپس در کمال آرامش نگاه خویش را به نقطه مرکزی دایره و یا نور شمع متمرکز کنید. به هیچ چیزی فکری نکنید و اگر هم فکری به سرتان آمد سخت نگیرید و مثل جریان هوا و یا جریان آب رودخانه بگذارید از ذهن تان گذر کند. سپس به ضمیر ناخودآگاهتان تلقین کنید که با شمارش اعداد از 10 به 1 پلک های شما سنگین شده و به روی هم می آید . سپس از 10 تا 1 بشمرید. خودتان مشاهده خواهید کرد که به محض رسیدن به عدد 1 پلک های شما سنگین می شود. حالا چند نفس عمیق دیگر بکشید و این بار به ضمیر ناخودآگاه تان بگویید از 5 تا 1 شمرده و پلک هایم بسته می شود و این کار را انجام دهید و مجددا 5 شماره دیگر را تلقین کنید تا به خواب عمیق هیپنوتیکی بروید. البته روش های خواب رفتن مغناطیسی می تواند هزارها روش باشد و خود شما هم می توانید با هر روشی خود را شرطی کرده و هر تکنیکی را که به ضمیر ناخودآگاهتان تلقین کنید او خواهد پذیرفت. منتها قبل از اینکه به خواب بروید هدف از اینکه دارید به خودهیپنوتیزمی می پردازید را به ضمیر ناخودآگاهتان بگویید. مثلا بگویید می خواهم در هنگامی که به خواب مغناطیسی می روم از زندگی گذشته خویش مثلا در 400 سال قبل آگاه گردم و یا اینکه فلان نقص شخصیتی من درمان گردد و حل سایر مشکلات تان را بخواهید تا در هنگام خودهیپنوتیزمی ضمیر ناخودآگاهتان آن را درمان نماید. درواقع خودهیپنوتیزمی مقدمه ای است برای اینکه شما بتوانید دیگران را نیز با قدرت مانیه تیزمی خود هیپنوتیزم کنید. در هیپنوتیزم دیگران دو عامل باعث هیپنوتیزم معمول می گردد. اینکه شخص هیپنوتیزور (عامل) دارای قدرت مانیه تیزمی باشد و یا اینکه عامل با استفاده از قدرت کلام و تلقین به هیپنوتیزم معمول (شخص هیپنوتیزم شده) بپردازد.
اما خواب روحی چیست و تفاوتش با هیپوتیزم چه می باشد که بعدا می گویم.
