مریماا شنبه 1 اردیبهشت 1403 ساعت 03:17

سلام ودرود من وقتی کودک بودم تقریبا ۹ ساله بودم یه مشکل خانوادگی داشتیم و به خاطر پدرم رفتیم پیشه آینه بین و از طریق من تونستیم مشکل رو حل کنیم بعد اون هم یه بار دیگه اتفاقی چهره یه دختر رو دیدم نمیدونستم کیه که بعد از ۱۷ سال فهمیدم اون چهره خودم بوده و یه سری چیزا دیگه بعد از اون همه چی ریخت بهم نطرتون رو میفرمایید سپاس:

اوتاکو پنج‌شنبه 13 مهر 1402 ساعت 15:56

سلام ببخشید برای من ی اتفاقی اوفتاده: خیلی خیلی ترسناکه،یک روز مامانم و بابام دعواشون شده بود ما اومدیم خونه ی مامان بزرگم و ما ۸ روز موندیم روز نهم من و مامانم طبقه ی بالا بودیم و مامان بزرگم اینا زیر زمین بودن من چالش چارلی چارلی رو انجام داده بودم و برای ترک کردنم وقتی ازش پرسیدم که منو ترک میکنه یا نه اون گفت نه من هم بهش فهش دادم و رفتیم باغ مامان بزرگم اینا ساعت ۱۲ و۱۱ شب بود فکر کنم و در حیاط قفل بود و یهو مامان بزرگم اومد بالا بابا بزرگم هم تو راه بود که از پله ها بیاد بالا ودر رو به روش بود و در یهو وا شد یعنی چی؟؟؟

محسن دوشنبه 29 فروردین 1401 ساعت 14:32

سلام
من از بچگی یه چیزایی متوجه میشدم
خودم تو خونه بودم احساس میکردم روحم بیرونه و داره میچرخه کاملا حس میکردم
صبحا بیدار میشدم میگفتم امروز فلانی میاد خونمون و میومد هم،یکبار یه فامیل خیلی دور گفتم اون میاد،همه گفتن اون با ما چکار داره که بخواد بیاد!ظهر خبر رسید یه نفر فوت شده که اون شخص هم باید میومد ختم،خلاصه اومدن خونه ما و با پدر و مادرم باهم رفتن ختم!
این حسو از دست دادم!اما کاملا روح آدمارو میبینم،حتی با یه متن درصورتی که اون شخص رو ندیده باشم هم میتونم بفهممش،چندین بار تو کودکی احساس میکردم روحم صدها متر ازم فاصله میگیره میره تو اسمون و برمیگرده
خوبی های بسیار زیادی داره
نمیتونم تو چش کسی نگاه کنم چون انرژیش وااااقعا روم تاثیر میذاره اگه خوب باشه حالم خوبه تا چند روز اگه منفی باشه تا مدت ها حالم خرابه
شبای زیادی رو نمیتونم بخوابم،خواب های فوق وحشت ناک میبینم و صبح هیچکدومش یادم نیست فقط ترس و استرس اون چیزایی که دیدم تو ذهنمه و باهام میمونه.
با نگاه کردن آدما میتونم بفهمم چه بیماری دارن!
خیلی وقتا یه نفرو دیدم پیش خودم گفتم این سرطان داره
سالها بعد متوجه شدن که اره سرطان داره
نگاه بچه میکنم،بغض میکنم چون یه چیزایی از آینده اون بچه میاد تو ذهنم و میبینمش
خیلی وقتها به خودکشی فکر میکنم
اما میخوام تقویت شه به سمت چیزا خوب و مثبت
راستی روح رو کااااااااملا احساس میکنم
حتی تو ذهنم باهاشون حرف میزنم
وارد خونه یا مکان میشم متوجه میشم روح یا هرچیزی غیر ما هم اونجا هست یا نه
میخوام تقویت شه کسی هست کمک کنه؟
کانالتون عضوم،کتاب دیدم فقط،اهل کتاب خوندن نیستم
کسی باشه یا با تمرین خاصی یا دستورالعملی بهمون بگه چکار کنیم تقویت شه
اوناییم که نمیخوان ازش راحت شن

محمد شنبه 16 بهمن 1400 ساعت 19:01

سلام

ببخشید وقتتون رو میگیرم

میتوانید راهنمایی کنید که اگر کسی مدیوم بود، چه کار باید بکند؟ منظورم اینه اگرکسی نشانه های مدیوم بودن رو داشت، چه اقدامی باید انجام بده که مطمئن بشه مدیومه و اون رو کامل یاد بگیره؟

فاط جمعه 17 دی 1400 ساعت 14:34

سلام... من از کودکی گاهی شهود داشتم قبل ازینکه یکی بمیره تصوریش میومد تو ذهنم یکی میخواست بیاد خونمون قبلش یهو یه خاطره ازون خانواده میومد تو ذهنم... الانم در حد احساس کردن انرژی های منفی و اینکه یهو تلویزیون یه فیلمی رو نشون میده ک چند ساعت قبل یهو اومده بود تو ذهنم، و یا اینکه گاهی میدونم فوتبال چی میشه پنالتی گله یا گل نیست... جدیدا احساس میکنم باید تقویتش کنم نمیدونم چند روزی میشه دلم میخواد با اجنه ارتباط بگیرم،، نمیدونم چمه اینا طبیعیه؟؟

Miaad دوشنبه 8 شهریور 1400 ساعت 13:13 http://Http.

و بازم منم

ببخشید وقتتون میگیرم

میگن چشم سوم که باز بشه ادم دیوونه میشه و باید یکی باشه که کمک کنه

چون بُعد های دیگ ادمو اذیت میکنه

و یه کتابایی هستن که خودشون ظاهر میشن تا چشم باز بشه

و من فک کنم از ۱۵ یا ۲۰ درصد مغزم استفاده میکنم


درسته؟

Miaad دوشنبه 8 شهریور 1400 ساعت 13:09 http://Http.

و یه سوال دیگ اگر شما مدیوم یا با جنا در ارتباطید وقتی شماره جدیدمو گرفتم خواهش میکنم پیام بدهید من بهتون کار دارم و اینکه تو سن ۱۳ الی ۱۶ که میگین قدرتی طبیعی هست نه فک نکنم چون تو این سن همه چیزو میفهمیم و درک میکنیم و مت دنبالشم چون با چند نفر خودم دیدم و صحبت کردم اگه قدرت ذهن خونی دارید یا با جنا دوست هستید ازشون پرسید چی میگم و من خیلی زندگیم طولانیه

اینجا نمیشه بهتون بگم

اگه میشه بیایید واتساپ شمارمو از دوستاتون بگیرید شماره جدیدم

Miaad دوشنبه 8 شهریور 1400 ساعت 12:57 http://Http

سلام ببخشید
شما فک کنم با جنا در ارتباطید؟
درسته نه؟
من فک کنم یه مدیومم و بعضی وقتا یه صداهایی میشنوم و انگار که تو اشپزخونه یا اتاق وقتی بهش فکر میکنم انگار وسایل کمر میشکونن که در اصل جنا هستن و من انگار میتونم اینده یا گذشته رو ببینم یه قدرت دیگه هم هست که بعضی انسان ها دارن و اون رو خیال پردازی میدونن که نه خیال پردازی نیست بلکه تصوراته ذهنه که شبیه فیلم دیدن و میتونیم اون اشیا رو تصور کنیم یا اون فرد و من میخوام که شمارتونو داشته باشم و میشه بگید چند سالتونه ؟
من میخوام به شما اعتماد کنم
!:

سوگند چهارشنبه 22 اردیبهشت 1400 ساعت 19:58

سلام من یک دختر ۱۳ ساله هستم
اتفاقات عجیبی توی خونمون میفته که مامانم باور نمیکنه
مثلا من بعضی موقع ها از خودم فیلم های طنز میگیرم و درست میکنم ولی پخششون نمیکنم
یک بار که داشتم کلیپ درست میکردم گوشیم تو حالت دوربین بود و من داشتم لباس عوض میکردم که بعد از درست کردن کلیپ توی گالریم دیدم که یک نفر از پشت ازم عکس انداخته درحالی که توی اتاق هیچکس نبود و من تنها بودم
وقتی عکس رو به بقیه نشون دادم باور نکردن همون شب که داشتیم با مامانم و آبجیم دربارش حرف میزدیم مامانم گف یک بار دیگه عکس رو ببینم ولی وقتی اومدم که نشونش بدم به طور عجیبی عکس توی گالریم نبود و پاک شده بود!
یک روزم بود که هرجا میرفتم اشیایی که کنارم بود بدون اینکه بهشون دست بزنم می افتاد
بعضی موقع ها صدای های خیلی کمی میشنوم توی ذهنم
وسایلامون بدون دلیل گم میشه
بدنمون کبود میشه
خواب های عجیب و غریب و واضحی میبینم
وقتی بچه بودم یک مجسمه ی کوکیچی داشتم شکل قلب بود خیلی دوشتش داشتم هزاران بار اون گم میشد من همه جارو میگشتم و پیداش نمیکردم ولی یک دفعه جایی میدیدمش که قبلا هم اونجا رو گشته بودم اما نبود
هی گم میشد و من به طور ناگهانی پیداش میکردم تا اینکه یک روز گم شد هرجا گشتم پیداش نکردم خانه تکونی هم کردیم ولی بازم پیداش نکردم
کل وسایل خونه رو هم عوض کردیم ولی باز پیداش نکردم
گاهی وقتا که دارم با گوشیم بازی میکنم حس میکنم یک نفر کنارم داره تو گوشیم رو نگاه میکنه
حتی بعضی وقتی تو ذهن و فکرم با یکی مشورت میکنم
میخواستم بدونم من مدیوم هستم یا نه؟

حسن سه‌شنبه 14 اردیبهشت 1400 ساعت 10:48

سلام و عرض ادب
بنده حسن هستم ۴۵ ساله
حدود ده سال پیش اتفاقاتی برام رخ داد که تحت فشارهای روحی بسیار شدیدی قرار گرفتم و متوسل به خداوند شدم و شب‌های زیادی را (بدون آنکه بدانم) ریاضت کشیدم و یک شب در همین شب‌ها تجربه کوتاه جدایی روحم از جسم را تجربه کردم به طوریکه حدوداً ۳ متر از بدنم به سمت بالا فاصله گرفتم و جسم ضعیف خودم را دیدم که دراز کشیده است و دوباره به جسمم بازگشتم.
بعد از این اتفاقات کم‌کم متوجه شدم توانایی ارتباط درک ارواح اطرافم یا روح افرادی که به انها فکر می‌کنم را دارم
وقتی وارد منزل کسی میشوم و متوجه میشوم که فردی از اعضای آن خانه یا خانواده مرحوم شده اگر بهش فکر کنم روحش حضور پیدا میکند و درکش می‌کنم
از بعضی از ارواح سؤالاتی میپرسم و جواب‌هایی کلی را از طرف انها در درون متوجه میشوم.
تمایل دارم این قابلیت و توانایی‌م را با اگاهی و یادگیری قدرت ببخشم و نمیدانم چه‌جوری، کجا و از چه کسی یاد بگیرم
ضمناً هدف از یادگیری استفاده در جهت مثبت و حتی خیرخواهانه هست.
لطفاً یا خودتان بنده را راهنمایی کنید یا فرد یا افرادی را به بنده معرفی کنید.
۰۹۱۲۵۳۷۰۳۷۰

نیلوفر شنبه 11 اردیبهشت 1400 ساعت 14:39

سلام من میتونم چیزای گمشده رو زود پیدا کنم یعنی حسشون میکنم هیچکس نتونست چندتا چیزو پیدا کنه ولی من با حسی که انگاری تو درونم میگفت برو اونجا رفتم و پیدا میکنم کلا هر چیزیو بعدم کلا همیشه احساس میکنم یه نفر تو وجودمه که میگه اینکارو بکن یا نکن و....
هرجایی هم که میرم احساس میکنم یه نفر پیشمه یا اینکه من کلا زیاد حرف نمیزنم تا جایی که میخواستن منو ببرن روانشناس و یه جایی هم خوندم که این یکی از علامتهای مدیومی و اینکه خیلییی وقتا خوابهای وحشتناک میبینم یه عده که میخوان منو ببرن ولی نمیدونم چی هستن و خیلییی خوابای دیگه ....
به طوری که غیرعادی هس تو 1 ماه 13 بار خواب وحشتاک دیدن میخواستم بدونم که منم یه مدیومم؟میتونم قدرتم و بیشتر کنم تا با ارواح ارتباط برقرار کنم؟ممنون .

ن سه‌شنبه 7 اردیبهشت 1400 ساعت 16:47

سلام من ب شدت ب روح و چشم سوم و اینجور چیزا علاقه دارم من چجوری میتونم یه مدیوم بشم؟چجوری ارزوهام رو از روح یا از فرشته ها بخوام و اونا زود براورده کنن؟

Peace Boy سه‌شنبه 7 اردیبهشت 1400 ساعت 00:14

اگر کسی فک میکنه و علاقه داره توی این کارا بره باهام درارتباط باشه چن نفری جمع شیم بریم واسه اینکار و حتی ب مردم کمک کنیم

فاطمه جمعه 3 اردیبهشت 1400 ساعت 00:40

سلام من ۱۸ سالمه من عاشق تاریکیم بچم بودم عاشقش بودم خواب جن تقریبا تو هفته چند بار میبینم تو شکل خانوادم د میاد چند بارم بختک افتاده جونم بیدار شدم ن تونسم حرف بزنم ن تکون بخورم فکر کنمواینم عادیه دوسال پیش یا عالمه ادم تو گوشم حرف میزدن من با گریه مامانم بیدار کردم اون صدا ها رف بعدم چند بار شنیدم کمرنگ تر ولی مهم نبود همشم تو گوشم اذان میگه یکی این فکر کنم عادیه همشم دنبال این چیزام این که یچی نور بده سفید نیس یا تاریکه یا نارنجی کلا بچه اروم فهمیده بودم از اولم من چی ؟

مژگان شنبه 9 اسفند 1399 ساعت 15:12

سلام روزتون بخیر
یه نفر به من گفت تو مدیومی و باید تمرین کنی
ولی من مطمئن نیستم چطور میتونم بفهمم بهم راست گفتن یا نه

محسن سه‌شنبه 28 بهمن 1399 ساعت 22:05

سلام من بعد یه مدت تمرینات الان می تونم با تمرکز هاله های رنگی اشخاص و اشیا رو ببینم و باز با تمرین تونستم برون فکنی کنم و حتی یادمه تو برون فکنی موجود نامریی رو کنارم دیدم ولی نفهمیدم چیه یا کیه حالا می خوام بدونم اگه من واقعا قدرت مدیومی قوی دارم به تمریناتم ادامه بدم یا اینا دلیلی بر قوی بودن قدرت مدیومی بنده نیست؟

ana جمعه 3 بهمن 1399 ساعت 14:51

سلام. اغا من ب موضوعات ماوراطبیعی مث ارواح و اجنه وداستانای تخیلی خیییلیییی علاقه دارم و درمورشون تحقیق می کنم. حالا دوروزی هس همش حس می کنم یکی در حال رفت و امده توی خونمون. توی حموم حاله شو دیدم. ی حاله ی سیاه بود. گاهی اوقات ک خوابم حس می کنم دستمو می گیرع و بدون اینکع پنحره ها باز باشن یا هوا سرد باشه سردم میشه، حتی الان حس می کنم داره می بینه ک من چی تایپ میکنم:) ایا من مدیومم؟:)

متین چهارشنبه 24 دی 1399 ساعت 13:20

سلام. من میخوام مدیوم بشم باید چیکار کنم؟؟

متین دوشنبه 22 دی 1399 ساعت 11:52

سلام
من به علوم متافیزیک و ماوراءالطبیعه علاقه خیلی زیادی دارم. و از تمام خطرات مدیومی آگاهم و با چند نفر مدیوم در ارطباتم
من اگر بخوام مدیوم بشم باید چیکار کنم؟
آیا راهی هست که مدیوم بشم؟

....... جمعه 28 شهریور 1399 ساعت 19:30

سلام من اصلا نمیدونم مدیوم هستم یا نه ولی این نشونه هایی که گفته شده رو همه دارن و چیز عجیبی نیست ولی برای گسترشش واینکه دقیق تر بفهمم از چه نوع مدیومی هستم میتونید کمک کنید

Sareh یکشنبه 23 شهریور 1399 ساعت 05:20

سلام،من ی دختر 18ساله هستم و به شدت به مباحث ماوراالطبیعه علاقه مندم پ دائم درحال تحقیقم
حتا چند باری هم سعی کردم از طریق ی استاد آموزش ببینم اما مانعم شد و گفت عواقب بدی واسم داره....
،ی مدت داخل منزل رنگ کاری داشتیم کلا وسایل رو از داخل خونه خارج کرده بودیم...
بعد من داخل اتاق اون شب خوابیده بودم ، ساعت نزدیک 4 صبح بود و من بین خواب و بیداری بودم که صدای راه رفتن یه نفر رو شنیدم داخل خونه که پاهاش رو روی زمین میکشید و راه میرفت ، من فکر کردم که شاید پدرم باشه ولی اون شب پدرم سر کار بود و مادرمم داخل حال خوابیده بود،منم به شدت ترسیده بودم و رفتم زیر پتو...صبح روز بعد موضوع رو برای مامانم تعریف کردم و مامانم گفت خیالاتی شدی ! اما درست بعد از دو روز بعد مامانم همون صدای راه رفتن رو داخل خونه شنیده بود که انگار ی شخصی داشته تو خونه راه میرفته و پاهاش رو روی زمین میکشیده که مامانمم به شدت میترسه...
بعد از اون اتفاق که چندماه گذشت یک روز نزدیکای ظهر بود منم داخل اتاق دراز کشیده بودمو و بین خواب و بیداری بودم ، بعد همینطور که چشمام روی هم بود و داشت خوابم میبرد ، حضور ی نفر رو داخل اتاقم حس کردم که داشت بالای سرم و اطرافم راه میرفت و تا چند ثانیه بیشتر حسش نکردم ، قشنگ سنگینی جسمش حس میشد و اینکه داشت بالای سرم قدم بر میداشت !! من فکر کردم که شاید مامانم باشه و اومده چیزی از اتاق ببره
ولی وقتی که بیدار شدم و ازش پرسیدم مطمئن شدم که اون نبوده
ولی نمیدونم چی بود ! هرچی که بود من اصلا از حضورش هیچ ترسی نداشتم بلکه ی حس خیلی خوبی بهم میداد
ی حس تکرار نشدنی بود واسم
حضورش اونروز خیلی بهم آرامش داد خیلیییی...
دوباره چند ماه پیش بود ، ساعت نزدیکای 5 صبح بود که یلحظه داخل سرم ی صدای خیلیییی ترسناکی شنیدم که انگار ی نفر بغل گوشم ی چیزه محکم به فلز و یا اهن کوبید که صداش باعث شد به شدت با ترس از خواب بپرم و با شنیدن اون صدا قلبم به شدت داشت از جاش کنده میشد
دلیل اینا چی میتونه باشه؟؟؟

مسافر زمان سه‌شنبه 21 مرداد 1399 ساعت 20:41

سلام
من آدمی هستم که ذاتا دوست دارم تنها زندگی کنم و با تنهایی خو گرفتم از روشنایی بیزارم و دوست دارم هیچ چراغی شب هنگام تویه خونه روشن باشن در واقع شدیدی به تاریکی دارم و مواقعی که خواب هستم تویه خونه سر و صداهای زیادی بلند میشه مثل اینکه وسط حال و پذیرایی انگار یکی اسب سواری میکنه و شده یه بار تویه عالم خواب بیداری که همون خلسه میشه پتوی گلبافت از دو گوشه پایینی به سمت بالا حرکت کرده طوری که من از خواب پریدیم و بعد از اون حرکت انگار یه نفر دوان دوان از اتاق خارج شده و به سمت پذیرایی فرار کرد اولش احساس کردم که شدیم گربه تویه خونه باشه ولی پس از اینکه از بسته بودن درب و پنجره خونه مطمئن شدم که شی ماورایی تویه خونه بوده
شاید باورش برا خیلی از دوستان سخت باشه ولی به کرات این اتفاقات برام افتاده ولی تا به حال این قضایا رو جایی بازگو نکردم و این اولین جایی هست که دارم به دوستان میگم

Leila شنبه 24 خرداد 1399 ساعت 02:20

سلام من نمیخوام مدیوم‌باشم ولی علائم دارم باید چیمار کنم 13 سالمه

eliox جمعه 23 خرداد 1399 ساعت 18:33

سلام من ۱۴ سالم هست همیشه وقتی به یکی از اتاق های خونمون میرم حس میکنم انرژی زیادی توی اونجا هست و باعث میشه سردرد شدیدی بگیرم.یا حتی شدهکه سایه های مشکی مانند رو توی اونجا ببینم.وقت هایی هم که توس خونه تنها هستم حس میکنم یه چیز سیاه مانند از اونجا به من خیره میشه.ایا من مدیوم هستم؟

Leila جمعه 23 خرداد 1399 ساعت 16:58

سلام من 13 سالمه من وقتی بچه بودم خواب عجیبی دیدم و دیدم همون ادم دنبال ما امد و بخانه ی ما رفت پشت یخچال همه میترسیدم برم از یخچال چیزی وردارم احساس میکردم چیزی پشت ان هست ولی خانه خود را عوض کردیم.الان گاهی وقتا حس میکنم کسی با صدای اروم بهما صدا میکنه وقتی بر میگردم کسی رو نمیبینم . از جن و ارواح میتریم ب تنهای جای تاریک نمیتونم برم گاهی وقتا حس میکنم پیشم یا یک جای از خونه ی نفر هست . خیلی زیاد ب جن و ارواح علاقه دارم ولی ازشون میترسم ـ موقع خواب فکر و خیال های عجیبی دارم ک ب راحتی خوابم نمیره ولی وقتی هم میخوابم ب خواب عمیق میروم . خواب های هم ک میبینم تعبیر ان واقعیت میشه

K24 پنج‌شنبه 1 خرداد 1399 ساعت 14:18

سلام من یک شب به طور اتفاقی تو حال خانمون یک روح دیدم ساعت حدود 2.30 بامداد بود یک فردی سر تا پا سفید از سرویس بهداشتی امد رفت تو حمام اول فکر کردم شاید برادرم باشه اما برادرم بیدار بود وقتی بهش گفتم من نبودم خودشم کنجاوه بود ببینه چی شوده رفتیم تو حمام نگاه کنیم اما چیزی نبود فراد ان روز داشتم اتفاق شب قبل فراموش می کردم که باز تو زوز تو حمام دیدمش و بعد تو اتاق پدر مادرم دیدم تقریبا فکر کنم دختر بود یک بار تو حال رو مبل دیدم خیلی ترسیدم یک مدت پیش پدر و مادرم خوابیدم تا تو فکرش بودم یک مدت هم حس کردم تاشب قدر که دیگه ندیدمش و حتی حسشم نگردم می خواستم بدونم واقعا یک روح دیدم و یا خیالاتی شدم چون غیر از من کسی ندیدش همون شب که دیدمش خانمون دزد امده بود تو مجتمع که برادرم متوجه شد زود فراریش داد اگه من بیدار نبودم به برادرم نگفته بودم معلوم نبود اون دزد چی کار می خواست بکنه من 22 سالمه و این اولین باره همچین چیزی می بینم برای مهمه بدونم واقعی بود یا از بی خوابی بوده و باید جدی بگیرم یا چیز مهمی نیست نباید بهش فکر کنم برام خیلی مهم بدونم

Sutiar دوشنبه 8 اردیبهشت 1399 ساعت 14:10 http://http(s)://masnavi_arvah.blogsky.com

سلام من ۱۴ سالمه.
همیشه حضور یه نفرو کنار خودم حس میکنم .حس میکنم میتونم باهاش ارتباط بر قرار کنم.و اون مواظبمه.
معمولا وقتی توی بعضی از قسمت های قبرستون فشار زیادی رو روی خودم حس میکنم.
چند وقتی هم هست که یکی از وسایل فلزیم که همیشه اونو تو کشو میذاشتم گم شده.
وقتی چشمامو میبندم میتونم چهره یه نفره دیگه رو ببینم .
اکثر خواب هامو به یاد نمیارم ولی تا یه چیزایی که یادم میاد مثل واقعیت میمونه و یه لحظه که انگار یه وقفه تو هوشیاریم ایجاد شده از خواب بیدار میشم و فقط همین چیزا یادم میاد.
نمیتونم چیزی به کسی یگم چون مطمئنم که بهم میگن دیوونه.
الان چیکار کنم؟

Sutiar شنبه 6 اردیبهشت 1399 ساعت 10:12 http://http(s)://masnavi_arvah.blogsky.com

سلام .من ۱۴ سالمه و وقتی حتی توی اتاق بدون منشا نور هم که هستم یه نور هایی رو از گوشه چشمم میبینم.صداهایی رو میشنوم که بقیه افراد خانوادم نمیشنوند و بعضی از مواقع حس میکنم هوای خونه خود به خود بدون هیچ وسیله ای سرد میشه.بیشتر وقتا هم حس میکنم یه نفر پیشمه و من میتونم باهاش صحبت کنم که بعضی موقع ها اینکارو میکنم.من چیکار کنم؟اگه بخوام به کسی هم بگم صد درصد بهم میگن دیوونه شدی.

محمد جمعه 5 اردیبهشت 1399 ساعت 23:32

سلام من ۱۳ سالمه شبا تو حیاط فکر میکنم یه موجود شاخ دار داره بهم نگاه میکنه یا تو خونه ظرف ها میوفته تو اتاق یکی رو احساس میکنم بعضی وقت ها در اتاق بسته نمیشه میگم ولش کن بعد بسته میشه هر چیزیم که گم میشه میگم بزارش فلان جا وهمونجا پیداش میکنم به ماوراالطبیعه علاقه دارم ارواح رو دور برم حس میکنم خواب هام ترسناک وتقریبا واضح اند شب ها خوابم نمی بره و تو خواب می پرم از تاریکی وشب می ترسم توی یه ساختمون خرابه یا یه قبرستان که میرم میترسم مخصوصا شبا بعضی وقت ها صدا هایی میشنوم وفکر میکنم خودمم می تونم تو مغزم به حیوونا چیزیو بگم و اونا اغلب عمل میکنند بعضی وقت ها لامپ های اطرافم خاموش روشن میشن اغلب خونه نشینم و در ملع عام ظاهر نمی شم خواستم بدونم مدیوم هستم یا نه اگه هستم چطور افزایشش بدم

Solaleh چهارشنبه 6 فروردین 1399 ساعت 12:49

سلام
من یه دختر۱۲ ساله هستم.از بچگی انرژی هایی دور خودم حس می کردم.می دونم بچم اما به موضوعاتی مثل روح و جن علاقه زیادی دارم.حضور چند نفر رو حس می کنم و انگار که تو ذهنم می تونم باهاشون ارتباط برقرار کنم و سوال ازشون بپرسم.از گوشه چشمم سایه هایی می بینم.معمولا گوشه نشین و اروم هستم.به کسی هیچی نمیگم درمورد علاقم به روح و جن چون میگن هنوز بچه ای.صدا هایی می شنوم که کسی نمی شنوه.مثلا اینکه دارن صدام می کنن.
خواستم بدونم من می تونم مدیوم باشم؟اصلا درصد مدیوم بودنم بالا هست یا پایین؟

Solaleh چهارشنبه 6 فروردین 1399 ساعت 12:28

سلام
من از گوشه چشم سایه یا اشخاصی رو می بینم.توی ذهنم انگار که می تونم باهاشون ارتباط برقرار کنم و ازشون سوال بپرسم.به کسی نمی گم چون بهم میگن دیوونه شدی یا چشمات ضعیفه.حضور کسانی رو حس می کنم.می خوام بدونم من مدیوم هستم یا نه؟

parya پنج‌شنبه 22 اسفند 1398 ساعت 19:43

سلام . من حدود دو هفته پیش یه هنگامی که برق رفته بود و هوا گرگ و میش بود از توی پنجره یه ادم قدبلند سیاه پوش رو دیدم که وقتی چشم من بهش افتاد خیلی عادی رد شد و رفت . یک هفته بعد از این وقتی ساعت 3 شب با دوستانم توی یک اتاق تاریک کنار هم بودیم روح دختر بچه ایی رو دیدم که به طور واضح شلوارک پاش بود. تا این اتفاقات هر چیزی رو که دیدم غیر واضح بودن برام و این ها واضح ترین و مطمعن ترین چیزی هایی هستن که برام اتفاق افتاده .همه خصوصیتی رو که توی صفحه نوشتید رو هم دارم ولی میخوام بدونم ایا من یه مدیوم واقعی هستم یا نه و یا اینکه چجوری این خصوصیت درونیم رو پرورش بدم و شکوفاش کنم چجوریکه با ارواح خوب ارتباط برقرار کنم از اینده برام بگن و.. لطفا به سوالاتم جواب بدید.

محمدعلی شنبه 10 اسفند 1398 ساعت 11:08

سلام من از بچگی خواب های عجیبی میبینم وچند بار خودم را در حال پرواز به صورت گام های بلند دیدم تقریبا هر چندماهی یکبار.دنبالش نرفتم .دیروز اتفاقی کسی بمن گفت مدیوم هستی .حالا برای بررسی دقیق ورشد این توانایی باید چکار کنم.ملاقات حضوری شما چگونه است .ساکن تهرانم.لطفا.ایمیل بزنید

Nazanin سه‌شنبه 15 بهمن 1398 ساعت 16:26

سلام
من همیشه یه چیزایی رو میبینم و بعضی وقتا باهام حرف میزنن حتی چیزهایی از اینده بهم گفتن و اون اتفاق افتاده به راحتی هم تونستم باهاشون حرف بزنم و ارتباط برقرار کنم...یکی از دوستای مدیومم بهم گفت من این قدرتو دارم ولی الان میخوام مطمعن بشم واقعا مدیوم هستم یا نه

K299 یکشنبه 6 بهمن 1398 ساعت 14:01

ممنون از جوابی که دادین ببخشید منظورتون از درک امواج بالاتر چی هست ممنون

K299 شنبه 5 بهمن 1398 ساعت 19:33

با سلام
یک سوال از تون داشتم من یک مدتی هست به اشیاء نگاه می کنم یک چیزی مثل هاله سفید انگار مثل سایه که وقتی دقت می کنم یک چیزای رنگی کم رنگ هم می بینم 22سالمه و این فکرم مشغول کرده این هاله چی هست ممنون

ناشناس... شنبه 28 دی 1398 ساعت 18:56

جواب سوال ندادین فقط می خواستم بدونم مدیوم هستم یا نه و اون دود مشکی چی هست و گاهی وقت ها از کنار چشم اون دود مشکی می بینم بیشتر شب ها حس عجیبی دارم یک چیزی مانع خوابیدنم می شه احساس بدی دارم به این اتفاق برام خیلی مهم هست من یک راهنمایی کنید که باید چی کار کنم بهش توجه نکنم ؟

ناشناس ... جمعه 27 دی 1398 ساعت 21:34

سلام
من چند بار چیزی شبیه به مه یا دود مشکی دیدم سه بار اتفاق افتاد یکی شم زمانی بود که می خواستم بخوابم باعث ترسم می شه هیچ کس جز من نمی بینه می خواستم بدونم چی هست و من باید چی کار کنم یک سوال هم داشتم این که اگر دور اشیا حاله سفید دیده بشه معنی چی هست مدتیشن هم انجام نمی دم
اما یک سری جرقه های نورانی می بینم میشه کمک کنید این برام مهمه چون از دو بار قبلی زمان زیادی می گذره ومن هم فراموش کرده بودم اما بار سوم تازه برام اتفاق افتاده یک صدا هایی تو سرم هست یک ترسی که نمی دونم برای چیه هست به یک راهنمایی نیاز دارم ممنون

ناشناس یکشنبه 22 دی 1398 ساعت 19:55

دو بار بهتون پیام دادم جوابتون برای خیلی مهمه من نمی دونم این انرژی چی هست و برام مهمه که بدونم چیه برام خیلی خیلی مهمه بدونم ربطی به چاکرا داره یانه

ناشناس یکشنبه 22 دی 1398 ساعت 16:48

با تشکر از جوابی که دادین میشه بگین این انرژِی چی هست چون من مراقبه نمی کنم و مدتیشن هم انجام نمی دم انگار مثل پل می مونه گاهی وقت ها احساس می کنم داره زیاد می شه زیر پتو می رم مقدارش کم می شه و در طول روز هم اتفاق نمی افته بیشتر شب هاست وقتی هم اتفاق می افته احساس ترس می کنم دوست ندارم ادامه پیدا کنه برام مهمه بفهمم چی هست و چرا اتقاق می افته و سردر هام به اون ربطی داره یا نه برام خیلی مهمه چون احساس عجیبی بم دست می ده که اونم نمی دونم چیه ایا به چاکرا هم ربط داره یا نه سوال های زیادی تو سرم هست مثل این که چرا تو پیشانی تو طول روز احساس کشش می کنم و این که به این انرژی ربط داره

ناشناس یکشنبه 22 دی 1398 ساعت 15:05

باسلام من دختری 21 ساله هستم یک مدتی یک چیزی را احساس می کنم نمی دونم چیه وسط پیشانیم یک انرژی را حس می کنم که وقتی می خوام بخوابم بیشتر می شه خواب هام شفاف هست سردر های شدید دارم دکتر هم رفتم گفت مشکلی ندارم از تاریکی می ترسم از بچگی این طوری بودم از تنهایی خوشم می یاد از جمع دوستام و یا فامیلا دوری می کنم داستان می نویسم ولی همیشه تو خانه تنها بودم احساس خوبی نداشتم احساس بدی از خانه قدیمی ویا هر جایی که کسی زندگی نمی کنه دارم مشکل اصلی من اون احساسی هست که در پیشانی دارم هر چا که گشتم چیزی در مورد این نوشته نشده بود میشه راهنمایی کنید که این چی هست و من باید چی کار کنم که این حس کم تر بشه

سمیه دوشنبه 16 دی 1398 ساعت 20:34

سلام ،من ٣٣ سالمه چند سالی میشه که حس میکنم یکی تو یه گوشه اتقام وایساده و بهم زل میزنه،هر از چند گاهی هم یه خوابای میبینم که اتفاق میوفتن یا در مورد کسی که ازش خبری ندارم بهم خبر میدن،هر شب بین ساعت ٣ تا ٤ از خواب بیدار میشم و یه حاله سفید از جلوی چشمم رد میشه همیشه اطرافیانم بهم گفتن که انرژیت مثبته و به ادم ارامش میدی،هر چیزی هم از ته دل از خدا بخوام اتفاق میوفته،اگه کسانی که دوسشون دارم ناراحت باشن حتی اگه بهم نگن هم با خبر میشم،یه مدت وسایلم تو خونه گم میشد و حتی بارها و بارها کل خونه رو گشته بودم ولی بعد یه مدت همشون پشت سر هم پیدا شدن اونم از جای که جلو چشم بود و راحت میشد دید فقط یه گردنبندم که گم شده بود انگار یه نفر استفاده کرده بود و بعد خراب شدنش برش گردونده بود یه بار هم وقتی تنها بودم در یکی از اتاقها خود به خود بسته شد کل خونه رو گشتم که نکنه کسی خونه باشه یا پنجره باز باشه ولی هیچی نبود از بچگی همیشه تو خواب میدیدم که از یه ارتفاعی میوفتم یا یه خوابی که همیشه ازارم میداد این بود که همه چیز از من بزرگتره و من خیلی کوچیکم،از هیچی نمیترسیدم و حتی تو خونه هم تنها میموندم ولی تو این چند سال وقتی تنهام باید چراغ اتاقم روشن باشه تا بتونم شبو بخوابم وقتی تو خونه تنهام باید همه درا بسته باشه وگرنه باز حس میکنم یکی داره از تو اناق یا راه رو نگاهم میکنه،الان یه مدتیه موقع خواب دعای چهل کلید رو میگیرم دستم که اگه اون دستم نباشه بین ساعت ٣ تا٤ انگار یکی بیدارم میکنه ازخواب و حس میکنم که یکی هست تو اتاقم ،یه چیزی هم که هست من برای هر چیزی تو زندگیم حتی کارای خیلی ساده هم باید کلی تلاش کنم تا به نتیجه برسم همیشه یه جوری یه چیزی پیش میاد که نتونم انجامش بدم ولی هیچ وقت دست از تلاش بر نمیدارم الان یه مدته چند نفر بهم میگن که مدیومم حتی بهم پیشنهاد کمک کردن هم دادنولی قبول نکردم میخواستم ببینم مدیوم هستم؟امیدوارم خوب توضیح داده باشم

قلب مرده دوشنبه 15 مهر 1398 ساعت 10:37

سلام خسته نباشیدمن چندتاسوال داشتم ... ایا یه مدیوم میتونه مدیوم دیگه روتشخیص بده؟چاکراهای بسته رو چجور میشه فعال کرد؟راستش من ازبچگی یعنی ازوقتی که زبون بازکردم وفهمیدم چه به چیه ازتنهایی میترسم همیشه حس میکنم کسی کنارمه بشدت ازجن میترسم ازبچگی تاالان که ۲۷سالمه تنهاچیزی که درونم حس میکنم ترس از جنه شبا اگه تنهاتوحیات باشم حس میکنم کسی پشت سرمه سرموبلندمیکنم کسی نیست یه چندباری ام زیرپتو بودم حس کردم کسی تواتاقه وداره نگام میکنه منتظره من پتوه بزنم کنارو اونوببینم کلا این ترس ازبچگی بامن بوده .وقتی خوابم توذهنم همش چیزای چرته اون لحظه حس میکنم بیدارم اصن خواب نمیبینم مگرسالی یبار...همیشه ناراحتم اگه میخندم یه دقیقه است بازمیرم توهمون حس ناراحتی نمیتونم باادمای اطرافم ارتباط برقرارکنم ..یه چیزی ته دلم میگه ازروح خوشم میاد ولی ذاتا ازشدن میترسم همش حس میکنم دروبرم پراز جنه ...چندوقت پیش یکی ازدوستام باشخصی اشنا شده که بهش گفته مدیومه وبایدپاکسازی بشه فقط درحدچت این حرفارو بهش گفته بعددرموردمنم بهش گفته واون شخص گفته که منم مدیومم ولی ازاونجا که من ترسوام وازجن میترسم اهمیت ندادم تااینکه دوستم اصرارکرد که باهاش حرف بزنم شایدمجاب شدم منم بامسخره وشوخی پیامش دادم وقتی باهاش چت میکردم همش توذهنم بعضی حرفارو حس میکردم براش تایپ کردم ولی وقتی اون تایپ میکرددقیقا حرفایی که توذهنم بودو داشت تایپ میکرد بهش گفتم گفت دلیل قدرتیه که داری و برای پاکسازی یه شرایطی رو گفت که باعرف من اصن جور نبود بنظرتون راست گفته ؟حرفاش درسته من مدیومم؟واون کارایی که برا پاکسازی گفته یعنی درسته؟

ناشناس چهارشنبه 23 مرداد 1398 ساعت 20:38

سلام من ممنون که جواب دادین ولی یک چیز های دیگه هم بود که قبلا نگفتم دوبار چیز سیاه مثل دود دیدم خیلی ترسیدم به مادرم گفتم اونم همه جای خونه گشت اما چیزی نبود دیگه هم اتفاق نیفتاده نمی دونم چی کار کنم امروز هم پیام دادم و لی جواب ندادین لطفا بهم بگین که من مدیوم هستم یا نه برام مهمه ممنون

ناشناس چهارشنبه 23 مرداد 1398 ساعت 13:48

توی دوتا پیام قبلی همه چیز گفتم فقط می خواستم بدونم مدیوم هستم یا نه و اون پرده سفید چه بود یک چیز دیگه هم هست شاید درست نباشه ویا من اشتباه کردم دوبار به چیز سیاه مثل دود دیدم خیلی ترسیدم به مادرم گفتم اونم همه جای خونه گشت اما چیزی نبود دیگه هم اتفاق نیفتاده نمی دونم چی بود و از اتاق خالی اما تاریک می ترسم بدون هیچ علتی حس می کنم کسی هست اما من قادر به دیدن نیستم از طبیعت خیلی خوشم می یاد نمی دونم چی کار کنم ممنون که بهم جواب دادین.

ناشناس سه‌شنبه 22 مرداد 1398 ساعت 17:55

سلام در پیام قبلی سنم گفتم 21 تهران زندگی نمی کنم دانشجو هستم رشته معماری در ریشه من آشنایی با بنا های قدیمی یک واحد باید گذراند من حس بدی داشتم نسبت به بنا هایی که ساکن ندارند یعنی کسی توش زندگی نمی کنه کوچه های قدیمی من ساکن استان کرمانشاه هستم گاهی هاله های سفید دور اطراف خانواده می بینم نمی دونم مدیوم هستم یا نه اما گاهی وقت ها خواب گم شدن می بینم تو خانه قبلی که با مادر بزرگم زندگی می کردیم شب ها بیشتر برق می رفت ومن شب ها خواب افتادن از تراس می دیدم بعد ازاین که مادر بزرگم فوت کرد ترس برمی داشت تنهایی دوست دارم اما وقتی می ترسم پیش مادرم می رفتم ترسم کم می شود من جرقه های نورانی هم می بینم ایا مدیوم هستم

ناشناس سه‌شنبه 22 مرداد 1398 ساعت 14:16

سلام من 21 سالمه از بچگی از تاریکی می ترسیدم از خانه های قدیمی بدم می یاد حس بدی دارم شب ها خوب نمی خوابم خواب شفاف چند تا شون هم اتفاق افتاده احساس می کنم شب سرما عجیبی روی دست پا حس می کنم که معلوم نیست منشأ از کجاست وقتی مادر بزرگم فوت کرد می ترسیدم راستش ما با مادر بزرگم توی یک خانه زندگی می کردیم هیچ وقت تنها طبقه پایین نمی رفتم تا آن جا فروش رفت قبل از آن حس می کردم کسی آنان جاست از پله ها پایین می رفتم چیزی شبیه به پرده سفید می دیدم چند وقت هست که لامپ ها خانه وقتی تنها در اتاق هستم قطع وصل می شه یک شب هم صدا جیغ شنیدم مادر بیدار کردم اما کسی جز من آن صدا شنیده بود میشه کمک کنید

سهیل پنج‌شنبه 17 مرداد 1398 ساعت 19:58

سلام لطفا ادرس یا شماره تلفن بدین ممنون

سهیل پنج‌شنبه 17 مرداد 1398 ساعت 00:18

سلام وقت بخیر من 30سالمه چند وقته دایره نورانی تو دیوار میبینم یا یه نور از بغل چشمم رد میشه شبا هنگام خواب احساس میکنم کسی رو بدنم دست می کشه یا صدایه پا می شنوم یا صدای خش خش.تو خواب یه نفر از پام میگیره با سرعت زیاد میکشه ولی بیدار میشم سر جامم ولی ساق پام کبوده اینا یه گوشه از اتفاقاته لطفا کمک کنید با تشکر

الی دوشنبه 7 مرداد 1398 ساعت 02:08

با سلام اگه ممکنه منو راهنمایی کنید
خانوم 32 ساله متاهل هستم از دوران بچگی ترس زیادی از اجنه داشتم حتی بدون. اینکه. شناختی و یا درکی از جن داشته باشم خودمم. نمیدونم چطور میدونستم جن چی هست همیشه تو بعضی از محیطها حس خیلییییی بدی بهم دست میده موهای تنم سیخ میشه دلهره و ترس شدید درونم ایجاد میشه یه جوری بهم الهام میشه که چخ محیط هایی چه مکانهایی توشون اجنه وجود داره معمولا اکه تو اون مکانی که حضور یک جن رو حس کردم بخوابم خوابهای خیلیییی پریشان میببنم در خواب اجنه رو میبینم خواب خیلی سبک دارم صداهای اطرافم رو در خواب به وضوح میشنوم خیلی زیاد از خواب میپرم خیلی وقتا با گوشه چشمم حس میکنم کسی از کنارم رد میشه سردرد های. خیلیییی شدید میگیرم وقتی چیزی رو با تمام وجودم بخوام حتما بهش میرسم گاهی چیزایی که بهشون فکر میکنم اتفاق می افتن خوابهای صادقه ززیاد داشتم به طوریکه مثلا در طول یک ماه به طور متوالی در مورد یک موضوع خواب دیدم و رخ داده موضوعی که خیلییی اذیتم میکنه اتفاقی که چند روز پیش برام رخ داد از خواب بیدار شدم و اثار حنا کفو پشت دستام و کفه پاهام دیدم خیلیی مشوش شدم لطفا کمک کنید