جهانهای موازی
نظریه دکتر"الن گوت " در خصوص جهان های موازی همزمان با فیزیکدانان دیگربسیار جالب وحیرت آوراست: فیزیکدانان بسیارتلاش کرده اند تا مکان دقیق استقرار اتم درذرات را نشانه گذاری کنند،اما درنهایت به نتیجه عجیبی دست یافتند که ذرات اتم همزمان قادرند درچندنقطه حضورداشته باشند؟!
یافته های جدید این موضوع خارق العاده را مطرح می کنند که تعداد بیشماری دنیا مشابه به دنیای ما وجود دارند.دنیاهایی که هر حادثه ای در آنها امکان پذیر است. ممکن است در برخی از این جهان ها قوانین فیزیکی متفاوتی حاکم باشد، ولی به هر حال بسیاری از این جهان هادورترین فاصلهای که ما قادر به دیدن آن هستیم، مسافتی است که نور در مدت ۱۴ میلیارد سال که از انفجار بزرگ و آغاز انبساط عالم سپری شده است، طی میکند. دورترین اجرام مرئی هم اکنون حدود ۴×۱۰۲۶ متر دور تر از زمین قرار دارند. این فاصله که عالم قابل مشاهده توسط ما را تعریف میکند. بطور مشابه ، عالمهای خودهای دیگر ما در کراتی هستند به همین اندازه، که مرکزشان روی سیاره محل سکونت آنهاست. چنین ترکیبی سادهترین و سر راستترین نمونه از جهان های موازی است.
آیا نسخه دومی از شما ، یک رونوشت از خود شما وجود دارد که همین الان مشغول خواندن روزنامه باشد؟ آیا شخصی دیگر با اینکه شما نیست، روی سیارهای به نام زمین با کوههای مه گرفته ، مزارع حاصل خیز و شهرها در منظومه خورشیدی که هشت سیاره دیگر نیز دارد، زندگی میکند؟ آیا زندگی این شخص از هر لحاظ درست عین زندگی شما بوده است؟اندیشه وجود یک خود دیگر نظیر آنچه که در بالا شرح آن رفت عجیب و غیر معقول به نظر میرسد، اما آنگونه که از قرائن بر میآید انگار مجبوریم آن را بپذیریم.
زیرا مشاهدات نجومی از این اندیشه غیر مادی پشتیبانی میکنند. بنابر این پیش بینی سادهترین و پرطرافدارترین الگوی کیهان شناسی که امروزه وجود دارد، این است که هر یک از ما یک جفت (همزاد) داریم که در کهکشانی دورتر از زمین قراردارد، زندگی میکنند.این مسافت آنچنان زیاد است که بطور کامل خارج از هر گونه امکان بررسیهای نجومی است، اما این امر واقعیت وجود نسخه دوم ما را کمرنگ نمیکند. این مسافت بر اساس نظریه احتمالات مقدماتی برآورده شده و حتی فرضیات خیال پردازانه فیزیک نوین را نیز در بر نگرفته است. دانشمندان تا کنون چهار نوع جهان موازی متفاوت را تشریح کردهاند. هم اکنون پرسش کلیدی وجود یا عدم جهان چند گانه نیست، بلکه سوال بر سر تعداد سطوحی است که چنین جهان میتوان داشته باشد. یکی از نتایج متعدد مشاهدات کیهان شناسی اخیر این بوده است که جهان های موازی دیگر مفهومی خیال پردازانه و انتزاعی صرف نیست. به نظر میرسد که اندازه فضا بینهایت است. اگر اینگونه باشد، بالاخره در جایی از این فضا هر چیزی که امکان پذیر باشد واقعیت خواهد یافت. اصلاً مهم نیست که امکان پذیری آن تا چه حد نامحتمل است.فراسوی محدوده دید تلسکوپهای ما ، نواحی دیگری از فضا کاملا شبیه آنچه که پیرامون ماست وجود دارند، آن نواحی یکی از انواع جهان های موازی هستند. دانشمندان حتی میتوانند محاسبه کنند که این جهان ها بطور متوسط چقدر با ما فاصله دارند و مهمتر از همه اینکه تمامی اینها فیزیک حقیقی و واقعی است. زمانی که کیهان شناسان با نظریاتی روبرو میشوند که از استحکام لازم برخوردار نیستند، نتیجه میگیرند که جهان های دیگر میتوانند ویژگیها و قوانین فیزیکی کاملا متفاوتی داشته باشند.
با این تعریف از جهان ممکن است شما تصور کنید که مفهوم جهان چند گانه تا ابد در محدوده قلمرو متا فیزیک باقی خواهد ماند. اما باید توجه داشت که مرز میان فیزیک و متا فیزیک را این مسأله که یک نظریه از لحاظ تجربه قابل آزمون است، یا خیر تعیین میکند نه این موضوع که فلان نظریه شامل اندیشههای غریب و ماهیتهای غیر قابل مشاهده است. مرزهای فیزیک به تدریج با گذر زمان فراتر رفته و اکنون مفاهیمی است بسیار انتزاعی تر نظیر زمین کروی ، میدان الکترو مغناطیسی نامرئی ، کند شدن گذر زمان در سرعتهای بالا ، برهم نهی کوانتومی ، فضای خمیده و سیاهچاله را در بر گرفته است. طی چند سال گذشته مفهوم جهان چند گانه نیز به این فهرست اضافه شده است.
پایه این اندیشه بر نظریاتی است که امتحان خود را به خوبی پس دادهاند. نظریاتی همچون نسبیت و نظریه مکانیک کوانتومی ، افزون بر آن به دو قاعده اساسی علوم تجربی نیز وفادار است که پیش بینی میکنند و میتوانند آن را دستکاری نمایند.
این موضوع همیشه برای انسان به صورت سوالی مطرح بوده که آیا در جهانی محدود زندگی میکند یا در جهانی نامحدود...
سلام
بسیار عالی بود
س. خسته نباشید عالی بود
با سلام. نظر لطف شماست.