مثنوی ارواح
یا رب از من کم مکن الطاف دوست ----- مثنوی روح من از آن اوست
مثنوی ارواح
یا رب از من کم مکن الطاف دوست ----- مثنوی روح من از آن اوستگزارشی از جلسات علوم روحی و انرژی درمانی
گزارشی از جلسه اول علوم روحی و انرژی درمانی
بالاخره سری اول کلاسهای علوم روحی و آموزش انرژی درمانی طی دو سه روز گذشته برگزار شد و عده ای از علاقمندان این دانش معنوی، در کلاسهای مربوطه به تدریس خصوصی مشغول گردیدند. آنچه که در اولین جلسه در هرکدام از تایم‌های تدریس قابل مشاهده بود، ذوق و اشتیاق دوستداران علوم روحی بود که حکایت از درک متقابل استاد و شاگرد از عظمت و شوکت عالم روح و دنیای غیب می‌نمود.
اما اتفاق جالبی که طی دو روز گذشته در حین ورود یکی از هنرجویان به اتاق درس قابل مشاهده بود، ورود یک روح ناشناس به همراه این هنرجو به جلسه کلاس درس بود. ایشان که خودشان هم مطلع از این موضوع نبودند وقتی روی صندلی نشستند و دفتر و قلم خود را از کیف درآورند من مشاهده کردم که سایه ای محو پشت سر ایشان در حال ارتعاش می‌باشد، اما وقتی این سایه و نیروی نامریی متوجه شد که من از حضور وی آگاهی یافته ام تغییر موضع داد و پیوسته جایش را در جلسه عوض می کرد. البته من به شکل یک سایه محو قادر به دیدنش بودم. منتظر ماندم تا جلسه تمام شود تا بصورت سربسته به این هنرجو درباره روحی که همراه وی به جلسه آمده بود، صحبت کنم که ناگهان خود وی به حرف آمد و گفت که شب قبل خواب عجیبی دیده است. دیده که شخصی ناشناس با او صحبت می کرده و به وی گفته است که خیلی دوست دارد همراه او فردا به کلاس علوم روحی بیاید. من به ایشان گفتم آیا او را شناختی که در جواب من گفت که نه ایشان را نشناختم اما خیلی مایل بود که همراه من به این کلاس بیاید. درواقع این هنرجو خبر نداشت که به راستی این روح بالاخره همراه وی به این جلسه آمده بود.
در جلسه ای دیگر که مربوط به آموزش انرژی درمانی بود یکی از هنرجویان که خانم تقریبا مسنی بود وارد جلسه شد و از چهره ایشان مشهود بود که وی دچار ناراحتی و نگرانی است. من این موضوع را نادیده گرفتم و درس را شروع کرده و هر چه از زمان جلسه می گذشت می دیدم که این خانم ظاهر و چهره اش بشاش تر می شود و دیگر از آن نگرانی و اضطراب اول جلسه در وی خبری نیست. وقتی کلاس تمام شد. ایشان خواستند به طور خصوصی با من صحبت کنند. وقتی دو نفر هنرجوی دیگر جلسه را ترک کردند این خانم به من گفت که مدتهاست از سوی روحی سرگردان و مزاحم، مورد تعقیب هستم و به همین دلیل مدتی است که آشفته حال و بیمارم. تا اینکه امروز وارد کلاس شما شدم. همین که پایم را داخل اتاق گذاشتم انگار تمام آن سنگینی و باری که بر دوشم بود از روی من برداشته شد و تا اکنون ازلحاظ روحی و روانی بسیار پرانرژی و سرحال هستم. اما می ترسم همین که از اینجا بیرون بروم باز هم آن موجود مزاحم و نامریی مرا اذیت کند. من به ایشان اطمینان دادم که دیگر مورد آزار آن نیروهای منفی قرار نخواهد گرفت، زیرا به واسطه حضور ارواح نگهبان و حامی در این جلسات، نیروهای غیرارگانیک و شرور ماورایی دیگر نمی توانند برای هنرجویان علوم روحی مزاحمتی ایجاد نمایند.
اما یکی دیگر از هنرجویان ما با آنکه ثبت نام کرده بود و شهریه را نیز پرداخت نموده بود، نیم ساعت قبل از شروع جلسه زنگ زد و گفت نمی تواند به جلسه بیاید زیرا یک نیروی شیطانی وی را تهدید کرده که حق ندارد به این کلاسها بیاید و من هرچه به او گفتم که توجهی به این گفته های خارج از عقل و منطق ارواح شرور نکند باز هم به خرجش نرفت و به کلاس ما نیامد و به طور کل ارتباطش را با ما قطع کرد و حتی پیگیر بازپس گرفتن شهریه اش هم تا این زمان نشده است.
عده ای دیگر از علاقمندان کلاسهای انرژی درمانی هم از ما سوال کرده اند که آیا پس از پایان کلاس انرژی درمانی آنها اجازه دارند تا دیگران را درمان کنند. در جواب باید گفت که این کلاسها کاربردی می باشد و شما ابتدا می بایست از درمان نزدیکان خود شروع کنید تا به تبحر کافی در این زمینه برسید و آنگاه می توانید به درمانگری دیگران بپردازید. البته اگر کسی تکنیک‌های انرژی درمانی را آموخته باشد می‌بایست خودش انسانی سالم و دارای انرژی مازاد باشد تا بر اثر انرژی درمانی دیگران، دچار نقصان انرژی نشود.
در پایان به اطلاع دوستان و علاقمندان «علوم روحی» و «انرژی درمانی» می رسانم که دوره آموزش خصوصی این علوم تا پایان سال ادامه دارد و معلوم نیست که پس از این زمان، فرصتی برای تشکیل دوباره این کلاسها باشد یا نباشد. موفق باشید.
