چشم سوم با اسامی مختلف از جمله چشم معرفت، چشم بصیرت، چشم دل، چشم درون، تیسراتیل و آجنا خوانده میشود و جایگاه آن در کالبد اثیری و منطبق بر پیشانی در جسم فیزیکی است.
برخی دانشمندان اعتقاد دارند که چشم سوم محلی برای دریافت ادراکات فراحسی، الهام و اشراق و وسیلهای برای ارتباط موجودات با یکدیگر در جهان هستی میباشد. از طریق آجنا میتوان با عوالم و موجودات ماورائی و همچنین با ورای ابعاد مکانی و زمانی ارتباط برقرار ساخت. همچنین با کمک آجنا میتوان هالهها را دید.
حوزهی انرژیهای ماورایی انسان (هالهی نورانی انسان) میباشند. چاکراها مسؤول تبادل انرژی بین هالهی انسان و هالهی کیهان و همچنین مسؤول متعادل کردن انرژی در سطوح مختلف هاله میباشند. هالهی نورانی انسان میدانی از انرژیهای بسیار لطیف است که دور تا دور بدن را به صورت یک تخم مرغ احاطه کرده است. هالهی نورانی در حالت معمولی احساس و ادراک نمیشود ولی به کمک چشم سوم قابل رؤیت است.
چاکراها به دو نوع اصلی و فرعی تقسیم میشوند. چاکراهای اصلی هفت عدد میباشند و در راستای مغز و نخاع قرار میگیرند. این چاکراها به ترتیب از پایین به بالا با شمارههای یک تاهفت نامگذاری میشوند. چاکراهای شمارهی یک و هفت یک قسمتی و چاکراهای شمارهی دو تا شش دو قسمتی میباشند، بهطوری که یک قسمت آنها در جلوی بدن و قسمت دیگر آنها در پشت بدن قرار میگیرد. به عبارت دقیقتر چشم سوم دارای دو قیف انرژی (در جلو و پشت) میباشد، در هر یک از این قیفهای انرژی دو قیف فرعی وجود دارد، به همین دلیل آجنا به «گل نیلوفر» تشبیه شده است. در ادبیات و عرفانِ شرق چاکرا به «گل نیلوفر آبی» تشبیه شده است، پس گل نیلوفر سنبل و نماد چاکرا است و تعداد گلبرگهای آن بیانگر تعداد قیفهای فرعی هر چاکرا میباشد. چاکرای ششم (چشم سوم) مهمترین، شناخته شدهترین و مورد توجهترین چاکرا است.
چاکرای ششم، مرکز فرماندهی ناظر بر چاکراهای دیگر و مسؤول نظارت بر ذهن است. این چاکرا، پل ارتباطی ابعاد فیزیک و متافیزیک انسان میباشد. بخش جلویی چاکرای ششم مسوؤل تجسم فکری و توانایی تجسم و اندیشه کردن است. به عبارت دیگر قابلیت تصویر سازی و درک مفاهیم ذهنی به این بخش مربوط است. این بخش همچنین فرمولبندی کردن ایدهها و ادراک نیازهای روحی و روانی را بر عهده دارد. توانایی پیگیری و اجرای طرحها و توانایی به فعلیت درآوردن افکار، به بخش پشتی چاکرای ششم مربوط میشود. به عبارت دیگر، انجام اعمالی که سبب تجلّی مادی اندیشهها در جهان فیزیکی میگردد، بر عهده بخش پشتی این چاکرا میباشد. بهطور خلاصه میتوان گفت: بخش جلویی چاکرای ششم مسؤول طراحیِ افکار و بخش پشتی آن مسؤول اجراِ اعمال میباشد.
امروزه در اکثر ادیان، مذاهب، فرهنگها و اقوام بر اهمیت چاکرای آجنا تأکید میشود و این اهمیت به دوران ماقبل تاریخ برمیگردد. در آن زمان آجنا نقش یک حسگر روحی و معنوی را داشته است. گفته میشود که چشم سوم در انسانهای اولیه کارایی داشته است. امروزه در انسانهای قرن جدید نیز شواهدی از عملکرد چشم سوم وجود دارد. عملکرد چشم سوم به عنوان یک چشم معنوی در اکثر فرهنگهای جهان (قدیم و جدید) دیده میشود.
چشم سوم از جمله مقولاتی است که از ابتدا بشر با آن آشنا بوده و از آن استفاده میکرده است. از دیدگاه متافیزیک، انسانهای نخستین، اطلاعات و عملکردی بهتر از انسانهای امروزی داشتهاند.
بین کالبد فیزیکی و کالبد اثیری ارتباط وجود دارد و بر هم اثر میگذارند، این ارتباط در انسانهای اولیه بیشتر بوده، ولی در انسانهای امروزی کمتر است. امروزه تعداد افرادی که کالبد اثیری را میشناسند و وجود آن را مستقیم ادراک میکنند، بسیار کم است. انسانهای نخستین، کالبد اثیری را بهتر میشناختند و بین کالبدهای اثیری و فیزیکی آنها ارتباط تنگاتنگ برقرار بوده است. در انسانهای اولیه، کالبد فیزیکی و عملکردهای آن از طریق تکانهها و تحریکات کالبد اثیری کنترل میگردیده است، در حالی که امروزه بر اساس مغز و ذهن کنترل میشود.
در انسانهای قدیم، چشم سوم بهطور طبیعی فعال بوده و از آن بهره میگرفتند. به عبارت دیگر آجنا در آنها یک ارگان ماورائی فعال بوده که بهطور روزمره از آن استفاده میشده است. این در حالی است که در انسان مدرن هزارهی سوم، آجنا بهطور معمول یک ارگان غیر فعال و خاموش است، و فعال کردن آن مستلزم شناخت و تمرین میباشد.
به نظر میرسد که انسانهای قدیم از علم و دانش امروزی بیبهره بودهاند، ولی در عوضِ آن بهطور مستقیم از کالبد اثیری بهرهمند میشدند. با گذر زمان ارتباط انسان با کالبد اثیری کمتر شده و بهجای آن، ارتباط با دانش اثیری برقرار گردیده است. در عصر ما ارتباط انسان با کالبد اثیری بسیار کم ولی ارتباط او با دانش اثیری بسیار زیاد شده است، و انسان تلاش فراوان برای کسب دانش از جهان اثیری دارد.
بنا بر نظر برخی از متافیزیسینها، بارزترین نمونه توجه به چشم سوم را میتوان در بین هندوان مشاهده کرد. آنها حداقل یک بار در روز آداب مذهبی را انجام میدهند، که قرار دادن یک نقطه از پودر رنگی روی پیشانی (چشم سوم) نیز بخشی از آن میباشد، این عمل باعث تحریک و فعال شدن چشم سوم میشود. در زنان هندی این علامت بر روی پیشانی نشانه ازدواج میباشد و وجه تمایز بین زنان و دختران در جامعه هند است. در کتابهای مذهب هندو مطالب زیادی دربارهی آجنا نوشته شده است.
وقتی مسیحیان کاتولیک در برابر صلیب زانو میزنند، با انگشتان خود علامت صلیب را بر روی سینه ترسیم میکنند که رأس این صلیب همیشه، پیشانی (چشم سوم) است. بودائیان احترام خود را نسبت به چاکرای آجنا با قرار دادن یک قطعه جواهر یا زیور گرانبها در مرکز پیشانی مجسمه بودا نشان میدهند.
آرایش پیچیدهی سربندی که سرخپوستان استفاده میکنند از پرهای رنگارنگی تشکیل شده، که به نواری تزیین شده وصل میباشند. آرایش این سربند در اطراف مرکز پیشانی حالت قرینه دارد. افرادی که دارای تواناییهای روحی بیشتری هستند، سربندهای بزرگتر با آرایش پرزرق و برقتر استفاده میکنند. سربند مصریان قدیم در محل پیشانی دارای شکل یک افعی با سری افراشته است. در فرهنگ مصریان، افعی یک سنبل معنوی است و حضور آن در محل آجنا بر اهمیت این نقطه تأکید میکند. سربندی که برخی از سربازان در زمان جنگ به پیشانی میبندند نیز جای تأمل دارد.
مسلمانان در نمازهای روزانهی خود به ازای هر رکعت نماز دو بار سجده میکنند و در هنگام سجده، پیشانی را بر مهر میگذارند و ذکر میگویند. علاوه بر این در اسلام از سجده (گذاشتن پیشانی بر مهر) به عنوان نزدیکترین حالت انسان به خداوند یاد شده است. همچنین از سجده در این دین الهی به کرات به عنوان صفت مؤمنان یاد شده است. در احوال بزرگان و پیشوایان دین اسلام آمده است که ساعتهای طولانی را به سجده سپری میکردند!
منبع:کتاب چشم سوم تینا قیصری و دکتر مطلب برازنده
سلام.من نشانه هایی دارم.می تونم ذهن افراد رو بخونم. تو حالت خواب و بیداری چیزایی می بینم که بعد ها اتفاق می افته.خواب هایی که می بینم هم همهتعبیر می شند. چندین بار اجنه به خواب من اومدن و به من چیزایی گفتند که درست از آب درومده.چیزایی رو می فهمم که دیگران نمی فهمند.حتی بعضی اوقات سوالهای امتحان هم به دلم میفته.راهنمایییم کنید
با سلام به شما دوست عزیز:
این حالات شما نشانه قدرت بالای مدیومی شماست. کاش سن و سالتان را هم می نوشتید. بهرحال این نشانه های قدرت و عظمت روح الهی است که همگان از آن برخوردارند منتها بعضی اشخاصی همچون شما نسبت به سایرین از حساسیت بالاتری در دریافت امواج پیرامونی خویش برخوردارند. شما می بایست با درک شرایط روحی تان و همچنین با فهم و درک بالا متوجه باشید که هیچ مشکل خاص و یا غیرطبیعی برایتان رخ نداده است و می بایست علاوه بر افزایش و تقویت معلومات و سواد خویش در زمینه علوم روحی ازطریق مطالعه کتابهای متخصصین و علمایی همچون استاد حسن رهبرزاده، از افراط و اندیشه ورزی بی مورد دراین باب خودداری نمایید و به زندگی روزمره خویش در تمامی ابعاد آن و استفاده از نعمات الهی و برخورداری صحیح از لذائذ خدادادی و دنیایی و عشق نسبت به همنوعان و ایجاد رابطه عاطفی مثبت و مشروع با آن کسی که دوستش دارید در تعادل بخشی به حالات روحی و مدیومی خود همت گمارید تا خدایی ناکرده به دام نیروهای منفی و ارواح بی سواد و شرور نیفتید. از فکر و خسته کردن ذهن درمورد حالات روحی تان پرهیز نموده و به زند گی عادی روزمره تان مشغول باشید. در هر کاری زیاده روی کردن تبعات منفی و ناخوشایندی خواهد داشت و خودسرانه با نیروهای نامریی که احیانا به سراغتان می آید ارتباط برقرار ننمایید. تکرار می کنم که از کتابهای استاد حسن رهبرزاده استفاده نمایید. کتاب شناخت روح ایشان می تواند کمک حال شما باشد. موفق و موید باشید.