بنام خدا
علوم غریبه
منبع: hiwan.blogfa.com
علوم غریبه ای که درباره کارهای خارق عادت بحث می کند، فراوان و بررسی و تقسیم بندی آنها بسیار دشوار است، آنچه که نزد اهل آن معروف و متداول است چند علم است :
بنام خدا
لحظه جدایی روح از بدن
در یکی از سایتها یک ویدیوی کوتاهی است که به گفته مجری جوان آن، روح یک انسان در حال خارج شدن از بدنش در زمان احتضار میباشد. به نظر ما دیدن این ویدیو برای علاقمندان به علوم روحی خالی از لطف نیست.
- - - - -
بنام خدا
مرگ و جهان ارواح
منبع: www.cloob.com
وضعیت اولیه انسان پس از وقوع مرگ:
مانند وضع او در همین جهان مادی است زیرا او هنوز از ظواهر دنیوی خود برخوردار است از این رو با این مطلب شناخت ندارد که ممکن است در وضعیتی مغایر با شرایط حیات مادی قرار گرفته باشد. در نتیجه از جویا شدن از مالکیت یک جسم و کالبد به هر معنی و مفهومی که در جهان ماده از آن برخوردار بوده
روح چه مراحلی را بعد از فنای جسم طی می کند:
میدانیم روح از عالم خاک به مرگ جسم از آن خارج شده وبدنیای روح منتقل میشود نیروی شعور انسان با از هم پاشیدگی اعضا ء بدن و مغز از کار می افتد ولی در مقابل احساس انسان بی اندازه قوی میشود و روح رنج و ناراحتی را بیش از عالم جسمانی احساس می کند در هنگام مرگ چنانکه گفتیم عقل وادراک از کار می افتد شخص متوجه نیست که چه بر او می گذرد و از اینکه روح از بدنش جدا می شود بی اطلاع می باشد ء حالات روحی انسان در لحظات مرگ و پس از مرگ شباهت زیادی به خواب و رؤیا دارد زیرا در هنگام خواب هم قوای عاقله موقتا از فعالیت می افتد و آنچه را انسان در خواب میبیند حقیقت پنداشته و خیال می کند واقعیت دارد.
ادامه مطلب ...
بنام خدا
عکاسی از ارواح
بنام خدا
چیستی جن و روح
منبع: .islamquest.net
اطلاعات ما از جن بسیار ناچیز است اما از روایات می توان استفاده کرد که جنیان همانند انسان ها تکلیف و مسئولیت داشته و دارای عقاید مختلفی هستند، بعضی مطیع و بعضی دیگر سرکش اند. اگر چه جن از نظر قدرت فکرى ضعیف است اما داراى قدرت قابل ملاحظه ای است که مىتواند با سرعت زیاد کارهاى خارق العاده انجام دهد.
همچنین حقیقت و نحوه فعالیت روح یکی از پیچیده ترین مسائلی است که تا کنون دانش بشری قادر به درک آن نبوده است. طبق آیات و روایات روح بر خلاف جسم و بدن، موجودی است مجرد و از خواص ماده به دور است .به همین دلیل می تواند پس از مرگ از مسائل دنیا آگاهی پیدا کند.
گرچه فی الجمله مورد پذیرش است که جن از توانایی آزار انسان برخوردار است اما باید توجه داشت که اولا: آن ها در نوع خود شرور و صالح دارند لذا این تصویری که در بین عوام است و جن را موجودی صرفا موذی و پرآزار، کینه توز و بد رفتار فرض می کنند، خرافات است و با عقل و منطق سازگار نیست. و ثانیا برای انسان این امکان وجود دارد که از آزار آنان در امان بماند.
همچنین نظریه اذیت و آزار ارواح خبیثه و سرگردان و دخالت آنها در تدبیر امور عالم، فرضیه ای پوچ و تو خالی و عاری از ادله عقلی، تجربی و نقلی است.
بنام خدا
مسأله خلقت آدم(ع)، فریب او از ابلیس، درخت ممنوع، گناه آدم و سرانجام هبوط او از بهشت، دستمایه اصلی مسأله «فداء» است. گویی آدم و مسیح دو بازیگر اصلی نظام خلقتاند: یکی ا زخاک و دیگر از افلاک. هر دو فرزند خدا هستند، اما یکی فرزندی اسیر و اسیر کننده ذریه خویش و دیگری فرزندی حبیب و ناجی آن ذریه2. یکی منادی مرگ و دیگری منادی اسیر حیات؛ اما روح مسیح ناظر بر آدم است، چرا که روح او ازلی است و خلقتش مقدم بر خلقت آدم.
روزگاری دراز است که این ذریه به انتظار نشستنِ آن روح در کالبد آدم، آسمان را مینگرد تا از آن پس جسم آدم با روح نجاتبخش مسیح به حیات خویش ادامه دهد و انسان خسته از اسارت و تلخکام و شرمسار از گناه پدر خویش، برای بقیت تاریخ سربلند کند. اما این همه، تاوانی بس بزرگ میطلبد و آن «فداء مسیح» است.
با مرگ عیسی همه شاخ و برگ حیاتسوز گناه آدم به خاکستر بدل میشود و با نفحه حیاتبخش رستاخیز او، حیات دیگر برپا میگردد.
این مقال کوششی اجمالی و تطبیقی درجهت برجسته کردن وجوه وفاق و افتراق دو اندیشه دینی اسلام و مسیحیت در باب مسایلی چون خلقت آدم، درخت ممنوع، فریب آدم، گناه و هبوط او، و نیز مسأله فداء است.
نگاهی به متون آن دو دین و نیز پنجره شارحان توشه راهمان خواهد بود. اما از میان شارحان کتاب مقدس اگوستین قدیس را برگزیده است و نظر از شارحان دیگر برگرفته، به دیگر پژوهشها سپردهایم.
بنام خدا
روح از دیدگاه انسانهای اولیه
منبع: .semankafinet.ir
روح از دیدگاه انسان های اولیه
1- انسان از همان مراحل بدویت متوجه شد که گردا شده و نگهدارنده ی بدن چیزی است غیر مادی و از همان جا بود که برای آن تعبیرات و تشبیهاتی آورد.
2- به این کشف قانع نشد و به هر نسبت که در فکرش پیشرفت حاصل آمد و فهمیده تر و متفکرتر شد به یک مسئله دیگر اندیشید و آن اینکه گرداننده بدن هر اسمی که داشته باشد و هر مشخصاتی که دارا باشد، ابدی است و این فکر به طور خیلی ساده در ذهنش حلول کرد و بیدار شد. اما طول این مسأله فکر انسان به خاطر خوابها و رویاهایی بود که می دید و در بیداری آنها را نمی دید و این امر آدمی را به اندیشه فرو می برد که علت و منشأ چنین امری را دریابد. گاهی به خاطرش می رسید که این خواب و عوالم آن، مربوط به روح است که در جسدش دمیده و مستقل از بدن است. بر اثر این طرز فکر، بین جدا شدن روح از جسم در دو حالت مقارنه و پیوستگی می دید، ژیکی خواب و دیگری مرگ. به عبارت دیگر بر او ثابت می شد که روح بدن مرده را ترک می کند. همان طور که از بدن شخص در حالت خواب به بدن بازمی گردد. ولی پس از مرگ بازگشتی نیست. از همین جا انسان ابتدایی با عقل و خردی که خداوند به او داده بود، کم کم به یک مسأله پی برد و آن عبارت بود از: بقای روح؛ با پی بردن انسان به بقای روح متوجه شدند که بین روح و جسم هر کسی حتی پس از مرگ او رابطه ای است و ارواح در همان حفره ای که اموات به خاک سپرده شدند در کنار اجساد به سر می برند و حتی عقیده پیدا کردند که گاهی روح هر کسی به محل هایی مانند خانه او رفت و آمد می کند و از این رو بستگان هر کس بعد از مرگ او وظیفه داشتند در خانه را تا مدتی بعد از مردنش بار بگذارند که مانع ورود روح به خانه اش نشوند. بدین طریق بود که انسان های اولیه نه تنها برار هر موجود زنده ای روح می شناختند و کارشان به عبادت روح رسیده بود، بلکه کم کم معتقد شدند که در دنیا هر چیزی که حرکت می کند و جنبشی دارد، دارای روح است و نیز عامل حرکت اشیاء بیجان روح می باشد. مثلا می گفتند درخت ها بعد از خشک شدن، باز سبز می شوند و این دلیل برداشتن روح است. حتی حرکاتی که ب برگها و شاخه ها به هر علتی وارد می شود. اگرچه از راه باد می باشد باز علتش روح است. رودخانه ها که بین صخره ها به حرکت می آیند.
ادامه مطلب ...
بنام خدا
بنام خدا
ناخودآگاهی روحی و خلأ وجودی
منبع: http://mag-iran.com/
امروز دیگر روانکاوی فروید تنها میدان دار عرصه روان درمانی نیست که انسانها را موجوداتی دارای چند عقدة روانی بداند و تقریباً همه انسانها را دارای درجاتی از بیماری روانی بپندارد و عقده جنسی اساس نظریه او در تلقی عامه قرار گیرد، اگر چه کشف فروید درباره « ناخودآگاه » هنوز کشفی مهم تلقی می شود. اما پیروان او به تدریج اصلاحاتی را دربارة عناصر روانی و بیماری ها و سلامتی روانی اعمال کردند، و آدلر و یونگ اولین کسانی بودند که راه خود را از تفکر محدود فروید جدا کردند، روان کاوی و روان درمانی امروز به افقهای گسترده تری دست یافته و از آن دیدگاه محدود و نومید کنندة فروید دربارة انسان رها شده است.
دربارة ناخودآگاه نیز یونگ، فروم، فرانکل و دیگران دیدگاههای جالبی مطرح کرده اند و یکی از مهمترین سخنان دربارة « ناخودآگاه » سخن دکتر ویکتور فرانکل اتریشی است که معتقد است در انسان علاوه بر ناخودآگاه روانی (غریزی) (Instinctual Uonscious) « ناخودآگاهی روحی » روحانی (Spiritual Unconscious) نیز وجود دارد.
ادامه مطلب ...
بنام خدا
روح چیست؟
منبع: bankmaghale.ir
شناخت روح در زمان حیات و ایمان و اعتقاد به استقرار وجود آن پس از مرگ، هر فردی را قادر میسازد که نه تنها به زندگانی خود در رابطه با مرگ، مفهوم و معنایی روحانی و آرامبخش و شرقآوری را ببخشد بلکه باعث میشود تا در فرصت حیات مادی، جهانی روشن و پاک و بیآلایش و منطبق با واقعیات حیات انسانی برای خود انتخاب نماید. و در زندگی، حقایق و درستی و صداقت را مبنای عمل و ادامه عمر خود قرار دهد.
آنها که در طول حیات خود، بر اثر تجربه و ممارست و تعمق خالصانه و مطالعات فراوان، به بقای روح معتقدشدهاند، کوشیدهاند تا در تزکیه روانی، کنترل اعمال نفسانی، بیتوجهی به مادیات در زمان حیات و گرایش به جنبههای معنوی زندگی، سرمشق خوبی برای خانواده و اطرافیان خویش و همچنین جوامع بشری باشند. چنین افرادی هرگز از ناملایمات زندگی وحشت ندارند و درصدد انتقامجویی، کینهتوزی، بخل و حسد، دروغگویی و تضییع حق دیگران برنخواهد آمد و نیز در اصل، توجه چندانی به تجملات و زرق و برق زندگی از خود نشان نمیدهند و با زندگی و مشکلات آن برخورد ملایم و مسالمتآمیزی دارند و معمولاً زندگی خود را در آسایش خیال و آرامشخاطر میگذرانند و موجب امنیت خاطر و ثبات روحی اطرافیان خود خواهند شد.
ادامه مطلب ...