بنام خدا
امدادگران الهی
فرامرز ملاحسین تهرانی
حتما تاکنون کلمه یا لغت امدادگران و ماموران الهی را بارها و بارها شنیده اید. یعنی نیروهایی که در سربزنگاه به کمک انسان آمده و شرایط مطلوب ادامه حیات و زندگی را به وی نشان میدهند. حالا ممکن است این کمک، راهنمایی و امداد آنها از خطر و بحران ها بوده و یا آنکه کمک در حل یک مشکل و یا معمایی علمی و غیره و ذالک باشد. نه تنها انسانها بلکه همه مخلوقات این عالم به نوعی از امدادها و راهنمایی های نیروهای غیبی بهره مند می باشند. به راستی این ماموران الهی چه کسانی هستند و قدرت و توانایی های آنها در چه حد بوده و در چه شرایطی کمک حال انسانهای دیگر میشوند.
خداوند متعال بنابر حکمت و مصلحتی که خود بدان واقف و آگاه است، خواهان پیشرفت و تکامل مخلوقات خویش از آدم گرفته تا سایر موجودات ذی روح می باشد. پس بنابراین همواره در مسیر و جریان زندگی به طرق گوناگون راه درست و صحیح برای تکامل معنوی روح را تا رسیدن به سرمنزل مقصود نشان داده و از این پس نیز نشان خواهد داد. این راهنمایی های حیاتی که مشمول حال مخلوقات الهی می شود، به امدادها و کمک های عام و دسته ای دیگر امدادهای خاص تقسیم میگردند. امدادهای عام شامل تمامی مخلوقات الهی می شود مانند نعمات و برکاتی که به وفور در عالم هستی و فضای پیرامون ما یافت می شود که اگر برای دقایقی این نعمات از ما گرفته شوند حتی یک انسان هم بر روی کره زمین باقی نخواهد ماند. مانند نعمت هوا و اکسیژن، آب، نیروی جاذبه و سایر نعماتی که جهت ادامه حیات، انسان و سایر مخلوقات عالم بدانها وابستگی شدید دارند. همچنین نعمات معنوی مثل بعثت پیامبران و ارائه دستورالعمل صحیح یک زندگی معنوی و توام با اخلاق الهی همراه با وضع قوانین مرتبط به آن که ریشه در وحی و نبوت دارند، انسان را از گرایش به نفسانیات برحذر داشته و ایشان را به ورود به حیطه مقدس اخلاق الهی و عمل نمودن به آن ترغیب می نماید از دیگر نعمات و برکاتی است که خداوند به مخلوقاتش و ازجمله انسان مرحمت نموده است. ازسویی دیگر نعمت کشف صدها عنصر و مواد حیاتی از دل طبیعت به مدد علوم گوناگونی که با زحمات طاقت فرسا و مجاهدت عالمان رشته های علوم نظری و عملی باعث روشنی محفل بشریت از نعمت نور چراغ علم و دانش گردیده است همگی اینها برکات و امدادهای عام الهی برای مخلوقات خویش ازجمله گل سرسبد آن یعنی انسان، این اشرف مخلوقات می باشد.
اما دسته ای دیگر از امدادهای الهی، خاص بوده و فقط مختص به یک روح واحد در عالم دارد. کارگزاران این امدادهای الهی ارواحی هستند که باز هم به دو دسته تقسیم می گردند. دسته اول ارواحی که از جهانهای روحی جهت کمک و راهنمایی برخی انسانها به سوی آنان گسیل میگردند و بدون هیچ تردیدی همگی انسانها ازجمله من و شما از سوی این ماموران الهی و ارواحی که مختص خود ما بوده و جهت راهنمایی ما بارها و بارها به جانب ما آمده و دست ما را گرفته اند برخوردار گشته ایم.
این نیروها بارها ما را از خطرهای جانی و بیماریهای کشنده ای که ما را تهدید کرده، نجات داده اند. حالا ممکن است انسانها این کمکها و امدادها را به عوامل گوناگونی تعبیر نمایند ازجمله قسمت، شانس، زیرکی و کاردانی خودشان، قضاو قدر و یا تاثیر داروهای تجویزی توسط پزشکان. اما هرچه باشد آن هدف و مصلحت الهی است که تشخیص داده که یک انسان در مواقع بحرانی که جان و سلامتی اش در معرض خطر و تهدید واقع گشته، جان به سلامت ببرد و به ادامه حیات خویش مشغول باشد. برخی امدادهای خاص ارواح، در کمک و یاری انسانها در حل معماها و کشف مجهولاتی است که وی را سردرگم و به بن بست کشانده است. اینجاست که این نیروهای الهی به کمک انسان آمده و وی را از سردرگمی و تحیر نجات می دهند. همچنین یکی از دلمشغولی های ارواح بهشتی کمک و یاری به هنرمندانی است که به خلق و آفرینش آثار هنری مشغول می باشند. بدون استثناء تمامی آثار هنری خلق شده توسط هنرمندان دنیایی دارای یک شریک از دنیای روح برای خلق این آثار هنری می باشند. زیرا ارواح متعالی علاقه و دلبستگی شدیدی به آفرینش هنر و تشریک مساعی در خلق آثار هنری توسط هنرمندان سیارات خاکی و فیزیکی دارند و آنها را به طرق گوناگون در ارائه محصولی به مراتب والاتر از آنچه که اگر انسان به تنهایی مبادرت به ایجاد آن اثر می کرد، یاری می نمایند.
اما برخی ماموران الهی نیز جزو ارواح نبوده بلکه همین انسانهایی هستند که در قفس کالبد جسمانی محبوس میباشند اما بدون آنکه خود متوجه شوند ازسوی خداوند ماموریت برای کمک و راهنمایی سایر انسانها پیدا می کنند. بارها و بارها خودما باعث گشایش و کمک های بزرگ و کوچک برای همنوعان خویش گشته ایم. چرا راه دوری برویم یک عمر نگهداری و مراقبت بدون چشمداشت یک پدر و مادر از فرزندشان، به نوعی انجام ماموریتی است که پروردگار متعال بر دوش اولیا نهاده است و آنها نیز چه زیبا و به نحو احسن یک انسانی دیگر را از شروع پیدایش یک نطفه تا زمان پیری و مرگ خویش به بالندگی و پرورش آنها همت می گمارند و حتی برای بعد از مرگشان هم به واسطه ارث برای آنها ماترکی بر جای می گذارند.
ما هر کداممان در طول حیات دنیایی امان، یک مامور الهی برای کمک به همنوعانمان هستیم و به همین خاطر است که چون زندگی ما توام با انجام رسالت و تکالیفی بوده است که خداوند بردوش ما نهاده است و اکثریت ما انسانها هم خوشبختانه موفق به انجام این تکالیف میشویم، در جهان پس از مرگ از پاداشی عظیمی برخوردار می گردیم. تکلیف و رسالتی که پروردگار بر دوش انسان نهاده است بنابر ظرفیت و مراتب تکامل روحی وی به درجات گوناگونی تقسیم گردیده است. طبیعی است که رسالت یک ولی الله با تکلیف یک روح رشدنیافته و کمتر تکامل یافته، در یک حد و اندازه نیست. به همین خاطر است که برخی انسانها در جوامع انسانی از شان و مرتبه و مقام والاتری نسبت به دیگر انسانهای معمولی برخوردارند. این دسته از انسانها خیلی بهتر از سایرین به درک و فهم صحیح از تکلیفی که بر دوش یک روح الهی توسط خداوند نهاده شده است، واقف گردیده و درواقع این دسته از انسانها رهبران جوامع انسانی که در آن زیست می نمایند، می باشند. انسانها بدون استثنا همگی اشان جزو ماموران الهی هستند که در طول حیات زندگانی دنیایی اشان در جهان های فیزیکی ازجمله سیاره زمین، دارای تکلیف و انجام وظیفه نسبت به سایر انسانها و مخلوقات خداوندی هستند، منتها ارواح تکامل یافته انسانی که به مرتبه حقیقی اشرف مخلوقات نائل آمده اند، به این وظیفه و رسالت واقف گشته و از ظرفیت های بالای روحی و عقلی خویش درجهت هرچه بهتر به سرانجام رساندن وظایفی که بر گرده آنان است، بهتر و بیشتر بهره مند می گردند.
یک انسان الهی به عنوان یک روح و امدادگر پروردگار متعال، هرگز عمر خود را به بطالت و پوچی تلف نمی نماید و در هر عرصه و صحنه ای که همنوعان خود را در طلب کمک و یاری ببیند، حاضر گشته و با دل و جان و ایثار و عشق، تمامی توان خود را در حل مشکلات آنان به کار می گیرد. به راستی چه سعادتی از این بزرگتر که ما آگاهانه و با بینش و بصیرتی برخاسته از فهم و درک روحانی، در هیبت یک مامور و امدادگر پروردگار متعال به یاری انسانهایی بشتابیم که به کمک ما نیازمندند و در نهایت پاداش خویش را از آن قدرت لایزالی طلب نماییم که تمامی گنج ها و ثروتهای جهان متعلق به اوست و هرچه در دست دیگران است عاریت و امانتی است که بالاخره روزی می بایست به خزانه بیکران خداوندی بازگردانده شود.
همگی ما انسانها امدادگران الهی هستیم که در تعامل با یکدیگر وظیفه یاری و کمک به یکدیگر را بر دوش داریم. وای بر کسی که تمامی مواهب و برکات دنیایی را برای خویش بخواهد و از بذل و بخشش نعمات الهی که به امانت در دستان اوست، به دیگران بخل ورزد. این دسته از انسانها درواقع در عمل به وظیفه و تکلیف الهی که بر دوش دارند، کوتاهی کرده و اجر و پاداش بی حد و حساب اخروی را به لذات دروغین و زرق و برق موقت دنیایی فروخته اند و آیا به راستی زیانکارتر از این مردمان کسی را میشناسید؟ این دسته از انسانها، هرگز چشم و گوش و قلبشان به جمال نورانی ارواح و صدای هدایتگر و الهامات ربانی ایشان، روشن و منور نمی گردد و در هر جمع و جمعیتی که حاضر باشند، موجد و موجب تکامل مادی و معنوی و خوشبختی آن جمع نمیشوند و همواره در زمان حیاتشان مورد نفرت و بعد از ممات، از ایشان یادکردی توام با تعاریف و حکایات ناخوشایند خواهد شد. به راستی انسان به عنوان اشرف مخلوقات آیا لیاقت و شرافتی بیش از اینها نباید داشته باشد؟ خوب فکر کنیم.